let it go

پیشنهاد کاربران

واش کن.
یعنی به این سو به آن سو که تو کارتون فروزن هم هستش
معنی :بیخیالش شو میده
I can let it go for 10$
میتونم به ۱۰دلار بفروشمش
نادیده گرفتن
سلام
به معنی بی اعتنایی کردن، بی خیلی کردن
خودمونیش میشه ول کردن، رها کردن و. . .
مترادف=shurg something off
از این سو به آن سو
من دختر خالم کلی تحقیق کردیم همش فیلم ایرانیشو فیلم خارجیشو اینقدر دیدیم هم ایرانی شو هبسیم هم خارجی شو هبسیم
یعنی :به این سو به آن سو
بزار بگذره. .
راحتش بذار
فراموشش کن
To let go something : ول کردن - از دست دادن
مثال :
You don't know what you have until you let it go : نمیدونی چی داری ( قدر چیزیکه داری را نمیدانی ) تا زمانیکه از دست بدیش
رها کن
مترادف با
nevermind
پیشنهاد من رها شو
ولش کن ، ولش کن بره بابا
رهایش کن
بیخیال چیزی شدن - به چیزی اهمیت ندادن - فراموش کردن چیزی
مثال :
. would you let it go . it's not a big deal
میشه بیخیالش شی . چیز مهمی نیست .
میتونید به کانال اینستاگرام من سر بزنید برای یادگیری لغات و اصطلاحات بیشتر همراه با مثال . ممنونم
languageyar@
رهایش کن
بگذار برود
اجازه دهید برود
do not care
ولم کن, رهاش کن!

ولش کن
اهمیت نده

بیخیالش شو
از شر وجود چیزی خلاص شدن
بگذار برود
بی خیال
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس