پیشنهاد‌های بهادر اسلامی (٣٣٨)

بازدید
١٦١
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

To increase زیاد کردن. افزایش دادن The heath department is stepping up efforts to reduce teenage smoking سازمان بهداشت برای کم کردن سیگار کشیدن جو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

This phrasal verb means stop completely or at least become slower معنی متوقف شدن به طور کامل یا کند شدن یا بند اومدن در مورد بارون برای مثال: Le ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گهگاهی مثال : we still get together for lunch now and then . هنوز گهگاهی برای ناهار دور هم جمع میشیم . لطفا اگه دوست داشتید به کانال من توی این ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

To express a thought or idea through spoken words چیزی رو به زبون اوردن ، چیزی رو مطرح کردن ، ایده یا فکری رو بیان کردن He struggled to put his feel ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

wait out someone or something صبر کردن یا منتظر موندن ( برای به پایان رسیدن یه چیزی یا دور شدن یه کسی ) to stay where you are until something ends, ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

معادلش میشه put your neck out ریسک کردن I have put my neck out enough for your idea . به اندازه ی کافی روی ایده ی شما ریسک کردم . من رو توی اینس ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

needing careful treatment, especially because easily damaged حساس یا ظریف مثال : you should wash these delicate clothes by hand because they easil ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

If a meeting or party breaks up, people start to leave تمام شدن - تعطیل شدن . The party broke up at the midnight مهمونی نیمه شب تمام شد . @لَنگوی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

intentionally از روی عمد مثال : . I didn't do that on purpose از روی عمد اون کار رو انجام ندادم . @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سرت تو کار خودت باشه ! یا Mind your own business @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Dump someone means to stop dating someone or put an end to a relationship با کسی کات کردن ، قطع رابطه کردن @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تقدم It takes precedence of the others بر دیگران مقدم است من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون languageyar@

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

از بین چیزی رد شدن - از میان چیزی رد شدن synonym penetrate من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون languageyar@

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

✅ very funny The things he does are sometimes hilarious بعضی اوقات کارایی که انجام میده خیلی خنده دار یا مضحکه. @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تار _ ناواضح _ مبهم مثال : . a few blurry photos of their holiday یه چند تا عکس تار از تعطیلاتشون. ممنون میشم به اینستاگرام من سر بزنید . میتونید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

from an older person to a younger one از یه نسلی به یه نسل دیگه - یا از یک فرد به فرد دیگه برای مثال : . The necklace has been passed/handed dow ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

The lowest possible level مثال : They were selling the goods at rock - bottom prices کالاها رو با کمترین قیمت میفروختن . @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

gregorian calendar تقویم میلادی من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون languageyar@

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

to be used to help to pay for something کمک کردن به ( پرداخت چیزی ) The money raised will go toward rebuilding the children’s hospital. افزایش بود ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

A film that shows people having sex فیلم های پورن و مبتذل رو میگن بلو مووی = مثبتِ 18 @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دهن کسی رو سرویس کردن یا کسی رو شکست دادن معمولا توی مسابقه مثال : I'll kick your butt if u talking to my girlfriend again اگه یه بار دیگه با دو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Stand or Hold one's ground is an idiom and it means to stand on your position or not to change your opinion in an argument :For example The soldi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

To suddenly start running toward something یهو به سمت چیزی دویدن یا شتافتن مثال : He made a break for last point . به سمت نقطه آخر شتافت . @لَن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

If a feeling or problem runs deep or goes deep, it is strong or serious and has existed for a long time مثال : . The anger runs deep on both sides ...

پیشنهاد
٦

It is a proverb and the meaning in Persian language is something like that تمام وقت و انرژی رو صرف یه چیز نکن، مثل این میمونه که بری توی بورس و تم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

If a person or an organization is washed up they will never be successful again به ته خط رسیدن This is not a washed up you must keep going. این ته ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

especially of an excuse or argument: weak and unsatisfactory الکی . He always makes lame excuses همیشه بهونه های الکی میاره . @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اتفاقی به کسی برخوردن . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

قطع شدن یا از کار افتادن ( برق یا ماشین ) مثال : . the lights went off in several villages because of the storm برق های چند روستا بخاطر طوفان قط ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

To recognize a plant or animal as belonging to a particular type, and give it a scientific name شناسایی کردن . So far, scientists have described 1 ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیر گرفتن - زیر کردن کسی یا چیزی با ماشین مثال : she got run over and killed by unknown people . . بوسیله افراد ناشناس زیرگرفته و کشته شد میتو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

To have a conversation over the phone To engaged in a conversation through the phone با تلفن حرف زدن ، با کسی تلفنی صحبت کردن . I need you to be ...

پیشنهاد
٦

It's an idiom and It means to talk and think a lot about something وقتی که به چیزی زیاد فکر میکنیم و حرف میزنیم در موردش پس نگران اون چیز هستیم و دغد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

متحد شدن علیه کسی مثال : . johnnie says the girls in his class ganging up on him and teasing him جانی میگه دخترای توی کلاسش علیه اون متحد میشن و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Stand or Hold one's ground is an idiom and it means to stand on your position or not to change your opinion in an argument :For example The soldi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مسئله اینه ، موضوع اصلی اینه ، نکتش اینجاست که ، مهم اینه که ، اصل مطلب اینجاست که . . . @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

. Scare the crap out of one It means to scare someone very badly کسی رو به شدت ترسوندن یا زهره ترک کردن . you just scared the crap out of me زهره ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

: This phrase used in spoken language and when you say it you mean you completely agree میشه کاملاً موافق بودن ، به طور 100% با موضوعی موافق بودن و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

: when we cook something up we actually make up an idea or excuse to deal with a situation چیزی رو از خود درآوردن ، از خود ساختن ، سر هم کردن یه داست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اتفاقی به کسی برخوردن run / ran / run . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

گول چیزی رو خوردن ! !I'm not falling for that again من دوباره گول اون رو نمیخورم ! . I fell for it گولش رو خوردم ! @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

برای چند لحظه ! . Could you guys close your eyes for a second بچه ها میتونید برای چند لحظه چشاتون رو ببندید! خلاصه ترش میشه : For a sec فُر اِ ...

پیشنهاد
٦

To be so familiar with something یک اصطلاحه و میشه به خوبی با چیزی آشنا بودن - از چیزی به خوبی سر درآوردن - استاد بودن یا کار بلد بودن توی چیزی - خب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

وقتی که گول چیزی رو میخوریم از این واژه استفاده میکنیم ! !I'm not falling for that again من دوباره گول اون رو نمیخورم ! . I fell for it گولش رو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

All set or we are all set it means همه چی مرتبه @لَنگویچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

. I'm just gonna deal with it فقط میخوام باهاش کنار بیام . @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دو سه تا معنیش رو همراه با مثال میگم . درباره ی ? What's that book about اون کتاب درباره چیه ؟ تقریباً . I lived about three years in that town ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Hang up no :You hang up معمولا بین جی اف و بی اف رخ میده که یکی میگه ، تو قطع کن ، اون یکی میگه نه تو قطع کن . @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

To make something sharp تیز کردن مثال : I need to sharpen that knife . باید اون چاقو رو تیز کنم . میتونید به کانال اینستاگرام من سر بزنید . لغا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خرید و فروش مواد مثال : There's dealing going on in our streets , right outside our houses . توی خیابونامون داره خرید و فروش مواد اتقاق میفته ، در ...