پیشنهاد‌های سید ایمان علیزاده (گچساران) (٩٠)

بازدید
٢١
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Chill out= relax=come down= take it easy

پیشنهاد
٠

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Cross my heart به جان خودم اینو در جواب You don't say ( نه بابا ) میتونیم بگیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نه بابا در جوابش میتونیم بگیم Cross my heart ب جون خودم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

از مرحله پرت بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

let sleeping doogs lie شر درست نکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

brave girl

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

مشابه ، همانند ، شبیه به هم Are they the same? ایا آنها شبیه هم هستند؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Junction سه راهی crossroad چهار راه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

معلوم شد All af a suden the phone starts ring And it's turns out itsmy mother ناگهان تلفن شروع ب زنگ زدن کرد و معلوم شد ک مادرمِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Part peeve نقطه ضعف It's my begest pet peeve این بزرگترین نقطه ضعفمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خیس عرق شدم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

Don't sweat it نگران نباش، خودتو نگرانش نکن، خودتو درگیرش نکن، راجبش به خودت سخت نگیر. تلفظ امریکن :دُن سُّوِدِد Tتوdon't را بهتره نخوانید اینجوری ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

وقتی دو نفر کاپل میرن بیرون و یکی دیگه رو هم با خودشون ( تک و تنها ) میبرن که یا خودشون راحت باشن یا اون تنها نباشه به این شرایط اون نفر سوم میگن ( چ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چپ چپ نگاه کردن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

چپ چپ نگاه نکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Light hearted آسان گیر Quite light hearted بسیار آسان گیر . بسیار جدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Seek for مترصدِ در صدد بودنSeek for opportunities در صددر فرصتها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خسته و کوفته Quite Drained out کاملا خسته و کوفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف است با Fed up کلافه کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

علاقه شدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوست دارم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بطور هزیان گونه / گمراه کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

Make up یعنی آشتی کردن ?she really wants to make up او واقعا میخواد آشتی کنه؟ Make up تصمیم گرفتن Make up your mind تصمیمت را بگیر و . . . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

Take trip Make journey navigate هر سه بمعنی سفر کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

سرو کار داشتن مواجه شدن برخورد کردن

پیشنهاد
٤٨

فضولی موقوف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

to have a great time; to have a lot of fun.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

خوش گذشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

وقت گذراندن ( بدون انجام کاری )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

وِل گشتن ، ولگردی،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

سرزده سرزده و بدون اطلاع قبلی دیدار کوتاهی با کسی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دپرس بودن to be depressed = to feel sad

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

باب میل کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٩

Got it گرفتمش مثال Are you get it? گرفتیش؟ I've got it گرفتمش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

به عمل کار برآید به سخندانی نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

سرپرستی میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

سَرِ کیسه را شل کردن عامیانه خودمان میگیم باید بِصُرفی یا میگن باید بیاده شی ( از نظر مالی ) یعنی پول شل کنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کارت عالی بود Good job Good work

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

تعریف و تمجید کردن تحسین کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

در موقعیت خطرناک قرار گرفتن در وضعیت قرمز بودن

پیشنهاد
١٣

یه سرو گردن بالاتر یا far superior to خیلی بهتر از

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Very jealous of another person حسادت کردن زیادی به کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

to enter a profession ورود به یک حرفه Go into law وارد حرفه حقوق /قانون شدن مثال you should consider going into psychology

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

دیوانه کردن کسی به ستوه آوردن کسی He drives me crazy اون من و دیونه میکنه to annoy someone very muc زیاد آزار دادن کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مترادف با interrupt حرف کسی را قطع کردن و interfere مداخله کردن. دخالت کردن. فضولی کردن

پیشنهاد

فکر چیزی را نکردن ترک کردن هر گونه افکار در مورد چیزی فکر چیزی را از کله بیرون کردن. برای بیان اینکه کسی حتی نباید فکر چیزی را بکنه چه برسه به اون ...

پیشنهاد
٠

اجازه دسترسی کنسولگری به کسی

پیشنهاد

اجازه دسترسی کنسولی به کسی دادن

پیشنهاد

خواستار بازگشت فوری To demand Sb immediately return خواستار بازگشت فوری کسی