پیشنهادهای سید ایمان علیزاده (گچساران) (٩٠)
can't stand تحمل نکردن بیزار بودن متنفر بودن مثلا I can't stand it نمیتونم تحملش کنم احساس ناراحتی شدید از کسی یا چیزی
Got it گرفتمش مثال Are you get it? گرفتیش؟ I've got it گرفتمش
Don't sweat it نگران نباش، خودتو نگرانش نکن، خودتو درگیرش نکن، راجبش به خودت سخت نگیر. تلفظ امریکن :دُن سُّوِدِد Tتوdon't را بهتره نخوانید اینجوری ...
عزت نفس احترام به خود اعتماد به ارزش و توانایی خود
سرزده سرزده و بدون اطلاع قبلی دیدار کوتاهی با کسی کردن
گزینه آخر، آخرین چاره
Make up یعنی آشتی کردن ?she really wants to make up او واقعا میخواد آشتی کنه؟ Make up تصمیم گرفتن Make up your mind تصمیمت را بگیر و . . . . .
شما را به جا نمیارم
to prevent a disaster or misfortune جلوگیری از فاجعه یا بدبختی
سرو کار داشتن مواجه شدن برخورد کردن
سَرِ کیسه را شل کردن عامیانه خودمان میگیم باید بِصُرفی یا میگن باید بیاده شی ( از نظر مالی ) یعنی پول شل کنی
ربطی ندارد Beside the point That's beside the point اینکه ربطی نداره مترادف است با No relevant= ربطی نداره No important= مهم نیست
فضولی موقوف
مهمترین معنی come down میشه مبتلا شد به دچار شدن به گرفتنِ مثلا مبتلا شدن به سرماخوردگی یا آنفلانزا I came down with the flu and was unable to ...
مترادف است با to not give up تسلیم نشو و Preserver
بیا رو راست باشیم. بیا قبول کن.
مشابه ، همانند ، شبیه به هم Are they the same? ایا آنها شبیه هم هستند؟
تعریف و تمجید کردن تحسین کردن
باب میل کسی
حال داشتن حالشو داشتن I feel like playing football حالشو دارم بازی کنم. ( دوست دارم فوتبال بازی کنم )
کارت عالی بود Good job Good work
to have just enough money to pay for the things that you need داشتن پول کافی برای پرداخت چیزهای ک نیاز دارید
to enter a profession ورود به یک حرفه Go into law وارد حرفه حقوق /قانون شدن مثال you should consider going into psychology
شروع به کار کردن با جدیت بیشتر زورتو بزن تلاشتو بکن بیشتر مواقعی بکار میره ک کسی کاری را نتونسته با موفقیت انجام بده/مثلا از یک درس نمره نیاورده تو ...
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
مورد بحث ومذاکره مجدد قرار دادن to discuss بحث کردن
خوش گذشتن
وقت گذراندن ( بدون انجام کاری )
مترادف است با Never give up هرگز پا پس نکش
دپرس بودن to be depressed = to feel sad
از کوره در رفتن عصبانی شدن
وقتی دو نفر کاپل میرن بیرون و یکی دیگه رو هم با خودشون ( تک و تنها ) میبرن که یا خودشون راحت باشن یا اون تنها نباشه به این شرایط اون نفر سوم میگن ( چ ...
وِل گشتن ، ولگردی،
= it's not worth ارزش نداره فایده نداره
به سختی پول داشتن برای زندگی کرد To barely have enough money to survive همون بخور و نمیر خودمان
to have a great time; to have a lot of fun.
غیبت کردن سر کلاس بدون بهانه جیم زدن ( اصطلاح عامیانه خودمان ) پیچاندن کلاس
To go belly up = to go bankrupt ورشکسته شدن bankrupt بَینگ کِراِپت ˈbaNGkˌrəpt ورشکسته ،
مترادف با interrupt حرف کسی را قطع کردن و interfere مداخله کردن. دخالت کردن. فضولی کردن
رفیق اینترنتی
به زبون خوشه. فکر کردنش هم مشکله گفتنش راحته
معلوم شد All af a suden the phone starts ring And it's turns out itsmy mother ناگهان تلفن شروع ب زنگ زدن کرد و معلوم شد ک مادرمِ
لرزه به تنم می اندازه
Very jealous of another person حسادت کردن زیادی به کسی
یه سرو گردن بالاتر یا far superior to خیلی بهتر از
Part peeve نقطه ضعف It's my begest pet peeve این بزرگترین نقطه ضعفمه
در موقعیت خطرناک قرار گرفتن در وضعیت قرمز بودن
رو هدفت پافشاری کن ادامه بده تا به هدفت برسی
Take trip Make journey navigate هر سه بمعنی سفر کردن
نه بابا در جوابش میتونیم بگیم Cross my heart ب جون خودم