پیشنهادهای علیرضاایرانیان (٢٣٠)
درود فرستادن بر پیامبر و اهل بیت گفتن اللهم صل علی محمد و آل محمد . هم به معنی پیروی کردن و هم به معنی توجه کردن. اطاعت کردن. پیوند خوردن و پیوستگی ...
صلو به معنای پیروی است ، و صالی جحیم به معنای دنباله رو جهنم است. همینطور پیوستن. توجه کردن. ملحق شدن.
( کازه، کاشه کاژه ) : نام دخترانه - واژه کُردی و فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) واژه انگلیسی Cache برگرفته شده از فارسی است! همچنین واژه کاز ...
در اصل یک گل دو گل هست که در گویش عامیانه یه قل دو قل گفته میشه. . این بازی با دو نفر و بیشتر اجرا میشه و با پنج ریگ در نانوایی های سنگک سرگرمی پسر ب ...
در اصل یک گل دو گل هست که در گویش عامیانه یه قل دو قل گفته میشه. . این بازی با دو نفر و بیشتر اجرا میشه و با پنج ریگ در نانوایی های سنگک سرگرمی پسر ب ...
وازد کردن یعنی پس زدن چیزی
وا زدن یعنی پس زدن از وازد و وازدن و وازدگی میاد . وازده یعنی دلزده، دلسرد، مایوس، واخورده، مردود، مطرود، منفور
وازد شدن به همان معنی وازده شدن هست یعنی دلزده، دلسرد، مایوس، واخورده، مردود، مطرود، منفور
سیم آخر یعنی وقتی میرفتند قمار سکه زرشان را که میباختند جیبشان را میگشتند و آخرین سکه سیم ( نقره ) را هم به قمار میزدند ! میزدند به سیم آخر !
ولیج و ولیجه هر دو به معنی شخص مورد اعتماد و تکیه گاه و مرجع قابل اطمینان هست
وای بر تو ای بیچاره معادل فارسی رویت سیاه باد
آبق یعنی گریزپا، فراری
ترف در فارسی قاراقورت و در عربی ثروتمند و رفاه معنی میده
جستجو کردن
لوکسورا یعنی باشکوه و پربرکت. اسم شهر تبس قدیم در سرزمین مصر هستش
بش انداختن - بای مکور/ نوعی از قرعه کشیدن است که اطفال در بازی به کار می بندند به این ترتیب که یکباره با هم هرکدام چندین انگشت خود را از پشت سر جلو م ...
همان آپاردی. هستش که آپارتی و هاپارتی هم گفته میشه به معنی زبان دراز و سلیطه و بی حیا میباشد.
همان آپاردی که آپارتی و هاپارتی هم گفته میشه به معنی زبان دراز و سلیطه و بی حیا میباشد.
آپاردی که آپارتی و هاپارتی هم گفته میشهبه معنی زبان دراز و سلیطه و بی حیا میباشد.
تگری زدن با تگری شدن فرق می کنه تگری زدن یعنی بالا آوردن از تهوع.
تگری شدن در مورد آب بکار میره یعنی خیلی سرد و خنک شدن آب.
حرفی که سنگین و ثقیل باشد و حرفی که فهمش سخت باشد.
نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...
نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...
نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...
آزاد کننده ها و تفکیک کننده ها. همان مفکاة است.
جدا کننده ها و تفکیک کننده ها. با کاف مشدد.
جدا کننده و تفکیک کننده. به بعضی ابزار آلات مفکاک میگن چون جدا کننده هستند.
آزاد شده و رها شده ( به شتر از شیر گرفته شده هم گفته میشه چون از شیر خوارگی آزاد شده )
باز شده و رها شده
کاژه یعنی جان پناه و پایگاه ایمن
خلموک یعنی چیزی که به چشم نمیاد بخاطر فراوانیش و سهل الوصول بودن
کلمه "تافتون" در زبان فارسی به معنای نان . نوعی نان گرد و مسطح و نازک است که معمولاً در تنور پخته می شود
نوعی نان که در تنور بر روی سنگ ریزه پخته می شود.
سگریک که سجریک هم گفته میشه دهی از دهستان چالدران سیه چشمه شهرستان ماکو است.
سگرو یعنی مردم آزار
سگرمه یعنی اخم و چین و چروک به صورت انداختن
سگر یعنی جوجه تیغی و خارپشت
به معنی چشم زاغ
زقاق یعنی کوچه ی تنگ و باریک. این کلمه عربی هستش.
پیاپی و مکرر
آن که زیاد نق می زند و بهانه می گیرد.
پول تقلبی
کنگره
گلیمی است کوچک
گلیم
زیل یعنی پاره پاره کردن . جدا گردانیدن . دور کردن از جایی
اشاره به تنگی جا. در اتوبوس زورتپان شدیم. یعنی افراد زیادی در اتوبوس جا داده شدند
در گویش عامیانه چیزی را به زور در جایی فروبردن
چیزی را به زور در جایی فروبردن