تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

slitty eyed چشم های کوچک مثلا چینی ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

جنبش . حرکت انقلابی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

سخت شکست دادن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

سوزن رفتن در بدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

روز خوبی داشتن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

پز دادن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرس دوم غذا.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دوباره آویزان کردن.

پیشنهاد
١

برای رسیدن به هر موفقیتی باید سختی های هم تحمل کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خسته شدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اصلا خسته نیستم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

نوار ابزار در کامپیوتر.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنار گذاشتن و پس انداز کردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پخش کردن مجدد کارت های بازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیان کردن خودمان.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

نگاه کردن از سر تا پای کسی به خاطر اینکه خیلی جذاب هست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درست همین حالا only just

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

history in the making= making history

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیادی تعریف و چاپلوسی کردن gassing up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بر روی چیزی شرط بستن و تمام دار و ندار خود را گذاشتند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

سرانجام، به تدریج

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بدم نمیا.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

عالی excellent

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بی دلیل شاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سینه زن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خوشتیپ بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

it is not really my thing اهلش نیستم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تو همونی هستی که من میخام.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

guilty conscience

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سر کار گذاشتن کسی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

نوعی گردنبند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بسیار خوشحال در عامیانه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Walk or travel at a leisurely pace

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کم رنگ . کم نور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یه چیزی را با پا محکم شکستن .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در مسابقه پیروز شدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دخالت نکردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

رسیدن به مکانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

go along here مستقیم برو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

فیلم هایی که خانم ها آن ها رو دوست دارند .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کمر درد داشتن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

برخود یا نگرش بی تفاوت داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٨

بچه دار شدن و یه حرکت به زندگی دادن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

read the book=read the table

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

if i had a tail, i would wag it برای نشان دادن خوشحالی هست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خودمون رو به ندیدن زدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

you got me pegged تو خوب منو شناختی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

to show up for some one از کسی حمابت کردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

snab in the dark

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حدس بر پایه اطلاعات خیلی کم. مانند تیری در تاریکی انداختن.