پیشنهاد‌های افشین حاجی طرخانی (٨٨٤)

بازدید
٢٨٤
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

همخوان

پیشنهاد
١١

تا حدی، تا حدودی معادل : to some extent

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

دقت کنید، توجه کنید که . . . ( برای بیان تاکید روی عبارت خاصی ) https://www. merriam - webster. com/dictionary/mind you

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

وزن برابر مثل وزن کشی در مبارزات ورزشی و . . . https://idioms. thefreedictionary. com/pound for pound

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بیرون کشیدن https://idioms. thefreedictionary. com/yank out of

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

درآوردن، کندن، بیرون کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - بیضی شکل 2 - مبهم https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/elliptical

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اوضاع خیلی آشفته و خراب. گندکاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( اصطلاح ) : به مقدار زیاد. ( برای بیان اختلاف بین دو چیز استفاده می شود ) https://idioms. thefreedictionary. com/by a wide margin

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

بارز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دگرسان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دودمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

سفر طولانی با پای پیاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مناسب برای ادامه بقا و زندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی تردید، بدون شک، با قاطعیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( اصطلاح ) : بهتر از این نمی شود. https://www. merriam - webster. com/dictionary/as good as it gets

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

( اصطلاح ) : 1 - سروکار داشتن با شرایط بد و کسب بهترین خروجی از آن 2 - چیزی را تا نهایت امکان خوب جلوه دادن 3 - از شرایط بهترین بهره را بردن مشابه: ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( اصطلاح ) : تلاش بسیار زیاد برای انجام کاری، خصوصاً برای دیگری https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/go - out - of - your - way

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به طوری که قابل سرزنش نباشد: خیلی خیلی خوب و کامل. https://idioms. thefreedictionary. com/beyond reproach

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1 - از هم اکنون، از حالا به بعد 2 - تاکنون، تا حالا، تا این لحظه https://idioms. thefreedictionary. com/as of https://english. stackexchange. com/ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

حقیقت دارد. مثال: the same holds true about she همین امر در مورد او صادق است/حقیقت دارد. https://www. merriam - webster. com/dictionary/hold true

پیشنهاد
٩

اصطلاح: شایان ذکر است. "It is worth noting that" simply means "here's something, which you should remember:" or "here's something you should ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( اصطلاح ) :خیلی شبیه بودن به یکدیگر ( مثل ظاهر، علایق، باورها ) یه معادل ایرانی: مثل دو سیب که از وسط نصف شده ( ظاهر ) https://idioms. thefreedi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کاملاً https://idioms. thefreedictionary. com/all the way

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

به سمت بیرون خارج شدن/کردن، در رفتن، درآوردن https://idioms. thefreedictionary. com/push out

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مربوط به استخوان های کف پا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

( اصطلاح ) : تقریباً هیچ چیز، خیلی خیلی کم https://idioms. thefreedictionary. com/next to nothing

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تکان دهنده، شگفت انگیز، شگفت آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/a - heck - of - a - sth - sb

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اصطلاح: تقریباً داشت موفق می شد اما نشد. https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/close - but - no - cigar

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( اصطلاح ) : 1 - برای بیان تعجب ، خدای من، خدایا 2 - برای برای تاکید، خدای من، خدایا 3 - گاهی نیز برای بیان شوخی استفاده می شود jove: خدای ژوپیتر ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اصطلاح ) : فهمیدن، دریافتن، آگاه شدن، پی بردن و دیگر فریفته ی کسی یا چیزی نبودن. https://idioms. thefreedictionary. com/get wise to

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( اصطلاح ) : توقف روند چیزی از ادامه کار. https://www. ldoceonline. com/dictionary/call - a - halt - to - something

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

جعل کننده، جاعل، وانمودگر، متظاهر، فریب دهنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اصطلاح ) : نقشه ای که لو رفته یا خنثی شده است. https://www. merriam - webster. com/dictionary/the jig is up

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

( ( با پشم شیشه اشتباه نشود. ) ) پشم شیشه: glass fiber فایبر گلاس ( به انگلیسی: Fiberglass ) کامپوزیتی از الیاف شیشه با مواد پلیمری است که از پشم شی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

اصطلاح: سطح داخلی چیزی را با مواد دیگری پوشاندن https://idioms. thefreedictionary. com/line with

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٣

جناب M. M اون لغت Altar هست که به معنی محراب ( قربانگاه ) است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

پولش مهم نیست. ( هر قیمتی باشه میخرم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مرغوب، اعلا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٧

horror ( اسم ) : ترس horrify ( فعل ) : ترساندن horrifying ( صفت ) : ترسناک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که به مطالعه ی ردپاهای فسیل شده می پردازد. ایکنولوژیست. نام علم: ایکنولوژی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

adverb: absurdly 1 - in an absurd way; ridiculously. به شکل یا روش مهمل و مضحک "he brags absurdly about his horse" 2 - to a very surprising ext ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

عملی و در محیط و شرایط واقعی برخلاف نظری.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

به عنوان صفت: واقعی، اصیل، معتبر به عنوان قید: با حسن نیت، بدون غرض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به روش و سلوک و دلخواه خودم ، به سلیقه خودم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تصویر نگاری کف پا ( مثل ردپاهای ماقبل تاریخ و دایناسورها ) از لغت یونانی pelmato به معنی کف پا gram

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

شاخ درازان یا بُزگَوَزن ها ( به انگلیسی: Antelope ) یک نام کلی است برای اشاره به گروه بزرگ و مختلفی از گاوسانان آفریقا و اوراسیا. به طور کلی به گاوس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرپرتابه، سر نیزه ( سنگی ) ساخته شده توسط انسانهای نخستین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

به خوبی ساخته شده، ماهرانه ساخته شده