metatarsal

/ˌmetəˈtæsəl//ˌmetəˈtɑːsəl/

(کالبد شناسی) وابسته به کف پا، کف پایی، وابسته بمشط پا

جمله های نمونه

1. metatarsal bones
استخوان های کف پا

2. Ferreira has his operation to mend his broken metatarsal.
[ترجمه گوگل]فریرا برای ترمیم استخوان متاتارس شکسته خود عمل می کند
[ترجمه ترگمان]Ferreira عملیاتی را برای تعمیر his broken انجام میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods Variation of the first dorsal metatarsal artery was observed intraoperatively in cases.
[ترجمه گوگل]Methods Variation از اولین شریان متاتارسال پشتی حین عمل در موارد مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش های Variation اولین سرخرگ پشتی پشتی به صورت intraoperatively در موارد مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The presence of the first and second plantar metatarsal artery was 60 % and 58 % respectively.
[ترجمه گوگل]وجود شریان متاتارسال کف پا اول و دوم به ترتیب 60 و 58 درصد بود
[ترجمه ترگمان]حضور سرخرگ ریوی اول و دوم به ترتیب برابر با ۶۰ درصد و ۵۸ درصد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is safer to use the first dorsal metatarsal artery system as the second blood supply system.
[ترجمه گوگل]استفاده از اولین سیستم شریان متاتارسال پشتی به عنوان سیستم خونرسانی دوم ایمن تر است
[ترجمه ترگمان]استفاده از سیستم سرخرگ مهره پشتی به عنوان دومین سیستم تامین خون ایمن تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods 9 cases of 2 ~metacarpal or metatarsal fractures were fixed with AO miniplates.
[ترجمه گوگل]Methods9 مورد از 2 ~ شکستگی متاکارپ یا متاتارس با Miniplate AO ثابت شد
[ترجمه ترگمان]روش ها ۹ مورد از ۲ ~ یا شکستگی metatarsal با عامل نارنجی عامل نارنجی تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The anatomical reduction of tarsometatarsal joint and metatarsal was also important to rebuild the function of foot.
[ترجمه گوگل]کاهش آناتومیکی مفصل تارسوماتارسال و متاتارسال نیز برای بازسازی عملکرد پا مهم بود
[ترجمه ترگمان]کاهش تشریحی مشترک tarsometatarsal و metatarsal نیز برای بازسازی عملکرد پایش نیز مهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A small damage to the metatarsal bones may have serious consequences.
[ترجمه گوگل]آسیب کوچک به استخوان های متاتارس ممکن است عواقب جدی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]آسیب کمی به استخوان های یافت شده ممکن است عواقب وخیمی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To introduce the method and advantages to treat strephexopodia of the first ptotic metatarsal head by modified peroneus longus internalization.
[ترجمه گوگل]هدف: معرفی روش و مزایای درمان استرفکسوپودی اولین سر متاتارس پتوتیک با درونی سازی اصلاح شده پرونئوس لانگوس
[ترجمه ترگمان]هدف معرفی روش و مزایا برای درمان strephexopodia اولین سر ptotic با استفاده از درونی سازی peroneus longus اصلاح شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective : To evaluate the treatment methods and clinical effectiveness of dislocation and Fracture-dislocation of tarsi - metatarsal joint.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی روش های درمانی و اثربخشی بالینی دررفتگی و شکستگی-دررفتگی مفصل تارسی - متاتارسال
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی روش های درمانی و تاثیر بالینی جابجایی و جابجایی شکستگی استخوان tarsi - metatarsal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: Anatomic study and biomechanical analysis were performed on the metatarsal cuff of 20 normal feet.
[ترجمه گوگل]روش کار: مطالعه آناتومیک و آنالیز بیومکانیکی بر روی کاف متاتارسال 20 پای نرمال انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: مطالعه Anatomic و آنالیز biomechanical بر روی آستین metatarsal ۲۰ پای طبیعی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Macrodactyly were treated with excision of the involved digits or toes and partial excision of metacarpal or metatarsal bones.
[ترجمه گوگل]ماکروداکتیلی با برداشتن انگشتان درگیر یا انگشتان پا و برداشتن جزئی استخوان های متاکارپ یا متاتارس درمان شد
[ترجمه ترگمان]Macrodactyly با برش از رقم یا toes و برش جزئی استخوان های metacarpal یا metatarsal مورد برخورد قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective : To explore anatomic features and clinical significance of the metatarsal cuff.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی های آناتومیک و اهمیت بالینی کاف متاتارس
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های کالبدی و اهمیت بالینی دستگاه metatarsal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To report one good method of using reverse first dorsal metatarsal artery flap to repair the cutaneous deficiency of first metatarsophalangeal joint.
[ترجمه گوگل]هدف گزارش یک روش خوب استفاده از فلپ شریان متاتارسال اول پشتی معکوس برای ترمیم کمبود پوستی اولین مفصل متاتارسوفالانژیال
[ترجمه ترگمان]هدف گزارش یک روش خوب استفاده از دریچه قلب اول دنده عقب برای ترمیم نقص پوست در اولین اتصال metatarsophalangeal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of the bones of the foot (anatomy, zoology)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] کف پایی: مربوط به متاتارس
metatarsal ( پزشکی )
واژه مصوب: کف‏پایی 1
تعریف: مربوط به استخوان‏بندی کف پا یا واقع در آن
دامپزشکی و علوم دامی
قلم پایی
مربوط به استخوان های کف پا

بپرس