پیشنهاد‌های عباس نعمتی فر (٣١٥)

بازدید
١٤٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

معذب کننده، مایه خجالت، شرمنده کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

کاشی کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کسی که به چیزی شک دارد، شاک ( مشکوک غلط است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

فراخواندن، درخواست کردن ( از فرد یا سازمانی ) برای انجام کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تلاش کردن وکیل برای اینکه اثبات کند فردی مجرم است Julius Capon, prosecuting, described the defendant as ‘ruthless’. James Spencer, prosecuting, clai ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کشور، ( ادبیات ) زادگاه، سرزمین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ملکه مهمانی آخر سال، دختری که در جشن آخر سال تحصیلی دانش آموزان بزرگتر برگزیده می شود. Marilyn’s selection as Prom Queen made her the envy of every ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بلافاصله بعد از ( کسی یا چیزی ) TV camera teams arrived hot on the heels of the police. Her remarks came hard on the heels of a statement by the Pr ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بهت زده، هاج و واج، دچار ترس یا شوک شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آرام تر کردن، کم کردن فعالیت، کاهش تأثیر چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شایع، همه گیر ( چیزی که غالب مردم آن را می دانند و درباره آن صحبت می کنند ) There was news abroad that a change was coming. There’s a rumour abroad ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناموفق شدن، رضایت بخش نبودن، دیگر خوشایند نبودن The relationship turned sour over a financial dispute. Their investments had begun to go sour. Thei ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ناموفق شدن، رضایت بخش نبودن، دیگر خوشایند نبودن The relationship turned sour over a financial dispute. Their investments had begun to go sour. Thei ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

عقد نامه، سند ازدواج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بنیان گذار، طراح ( اصلی ) Tinoco was one of the architects of the government’s economic reforms. He was the chief architect of the country’s new ec ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بازسازی شده، نوسازی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تازه بازسازی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( با اعمال قدرت و فشار یک چیز ناخوشایند را ) از بین بردن to stamp out racism It is our duty to stamp out any abuses of political power.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مخالفت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ناگهان اتفاق افتادن ( و صدمه و لطمه زدن ) Two days later tragedy struck.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ماتم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تحقیر و بی اعتنایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

قطعه زمین اختصاصی ( برای سرخ پوستان یا مدرسه و غیره )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی به ندرت ( =چی بشه که این کار رو بکنم. . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بعد از یک کار به کار جدیدی اقدام کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

خیرخواه، مهربان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بیمه نامه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کاستن از ( ارزش یا میزان موفقیت یا اثر مثبت چیزی ) I don't want to take away from his achievements, but he couldn't have done it without my help. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

( عمداً یا سهواً کسی را از یک تیم ) حذف کردن She's been dropped from the team because of injury. Rogers is injured and has been dropped.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

امید خود را ( نسبت به وقوع چیزی ) از دست دادن The family had abandoned all hope of finding him alive. Rescuers had abandoned all hope of finding any ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دست کشیدن ( از تلاش یا ادامه و اتمام کاری ) ، از دست دادن ( امید و . . . ) They abandoned the game because of rain. She abandoned hope of any recon ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیغام فرستادن

پیشنهاد

یک دوراهی که انتخاب هریک ناخوشایند است. The medical profession's eagerness for scientific advance had impaled it on the horns of a dilemma, forcing ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

از شدت مشکلی کاستن programs aimed at relieving unemployment efforts to relieve poverty to relieve traffic congestion

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آزاد کردن شهر یا قلعه یا . . . An armoured battalion was sent to relieve the besieged town.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کسی را جایگزین کردن ( وقتی نفر اول کارش تمام شده یا به استراحت نیاز دارد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اجازه عبور دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دست به دست کردن چیزی، بازگو کردن مطلبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

فرستادن ( از طریق دریا یا هوا یا از جایی به جایی ) When you finish writing this letter, please send it over to me so that I can approve it. Can you ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

راه غیرمستقیم، راه فرعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به هم رسیدن the place where two rivers come together

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

با یک حرکت، در یک اقدام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

1. روحانیِ رمزآلود و معنوی 2. عرفانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

1. پژمرده شدن The spring flowers were already beginning to wither. 2. به تدریج ضعیف تر یا کوچک تر یا . . . شدن و در نهایت از بین رفتن، افول کردن All ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

با اشتیاق فراوان خواندن یا تماشا کردن یا گوش کردن He was already devouring detective fiction as a young child. She devoured everything she could lay ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر آنچه ( از روش ها یا ابزارها ) که کسی می تواند ( برای رسیدن به مقصودش ) استفاده کند Hotel managers are using a whole new bag of tricks to attract g ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نام یک کتاب معروف امریکایی است که در فارسی به ناطورِ ( به معنی نگهبان ) دشت ترجمه شده است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یک قلپ، یک لقمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

نقد تمجیدآمیز، نقد یا مقاله مثبت Her performance won rave reviews from the critics. The movie received rave reviews. The show has received rave re ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

هنرهای دستی، مانند خیاطی، سفالگری، طلاسازی، گلدوزی و . . . an arts and crafts fair In the village souvenirs, such as wine and arts and crafts, are f ...