پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٦٤)

بازدید
١٢,٧٨٦
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Covenant: پیمان، میثاق، عهد Convent: صومعه، خوابگاه راهب ها ( روحانیون دینی ) Convention: سنت، عرف / همایش و گردهمایی بلندمدت برای مشورت و هم اندیشی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Covenant: پیمان، میثاق، عهد Convent: صومعه، خوابگاه راهب ها ( روحانیون دینی ) Convention: سنت، عرف / همایش و گردهمایی بلندمدت برای مشورت و هم اندیشی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Covenant: پیمان، میثاق، عهد Convent: صومعه، خوابگاه راهب ها ( روحانیون دینی ) Convention: سنت، عرف / همایش و گردهمایی بلندمدت برای مشورت و هم اندیشی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عضوی از ارتش که کارش ارائۀ خدمات اورژانسی نجات به سربازان زخمی است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

شعاری مسیحی که در جنگ های صلیبی توسط مسیحیان بکار گرفته میشد و هنوز هم بکار میرود. به معنی اگر خواد بخواهد. بسیار شبیه به انشاللهِ مسلمانان است. البت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گوشی هوشمند ( لمسی ) : Smartphone گوشی ساده ( دکمه ای ) : Feature Phone

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در انگلیسی به گوشی های سادۀ دکمه ای مانند نوکیا میگویند: Feature Phone

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آواز، بانگ یا سِدایی که جانوران برای جذب جنس مکمل از خود درمیارن 🔴 A mating call is the auditory signal used by animals to attract mates. It can oc ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Legislate = Implement Laws = Make Laws قانون گذاری - قانون وضع کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سوکا که در روسی به شکل сука نوشته میشود به معنی روسپی و جنده است. همان Bitch انگلیسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاییدَم = یخ زدم - بسیار بسیار سردم شده است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شَرموطَة = کَحبَة = قَحبَة = فَاحِشَة همگی واژگان عربی و تازی هستند Prostitute = Slut = Whore = Bitch

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

1. a habitual heavy drinker : drunkard 2. slang : intoxicating liquor : drink 3. having a lot of full and healthy growth 4. covered with healthy gree ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

چکیده نویسی شده ی You know

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تایید کردن - ثابت کردن - درستی و واقعیت چیزی را گواهی دادن - صِدقِ چیزی را اثبات کردن 🔴 to support the truth of something / support or confirm somet ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عجوزه، عفریته، سلیطه، هفت خط، سَرَخّور، شارلاتان، گیس بریده و قالتاق و بی آبرو ( زن ) بیشتر به زنانِ سَرَخّور، مارموز، وحشی، شارلاتان، بلندگوقورت د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مِلاسیده، پِلاسیده، خشک و کم آب و شل و ول ( گیاه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میتواند کارواژه هم باشد. برای نمونه: ◀️ They're requesting to rendezvous with us : درخواست دیدارِ با ما را دارند. * کارواژه، پارسیِ واژۀ عربیِ فعل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Call = Decision sometimes, call is a synonym to Decision ◀️ A synthetic made the call to seal them with Bjorn's mom still trapped inside

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاد افسارگسیخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناآگاه ( از یک رویداد ) 🔴unaware of information about a particular matter. ◀️ Why do u say that? Im out of the loop. can you explain how he got in ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خنیا = موسیقی خنیاگر = آهنگساز، کسیکه پیشه اش خینا یا همان موسیقی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the process of deciding which patients should be treated first based on how sick or seriously injured they are

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a small piece of stiff paper ( usually rectangular or square - shaped & made out of plastic ) that is marked with information, signature, symbols, ph ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Dialogue : گفت و شنود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Editor واژه ای است انگلیسی که در پارسی به آن ویراستار میگوییم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اگر کسی به شما بگوید که You have big shoes to fill، این یعنی که شما باید بسیار بسیار کوشش کنید و صَدِ خود را بگذارید تا شاید به خوبی کسی شوید که پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

having a thick skull means: 1. you learn things too slow. you're dull in apprehension 2. you're stupid دیرفهم، خرفت، کله پوک ◀️ fuck you and your th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Alternative for Germany جنبشی آلمانی برای جلوگیری و متوقف کردن مهاجرت جهان سومی ها ( به ویژه مسلمانان ) به کشور آلمان است که از سوی بسیاری از آلمانی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درسته که Soap به چَمِ صابون 🧼 است. ولی به چَمِ مایع هم است. برای نمونه: Dish soap: مایع ظرفشویی Laundry soap: مایع رختشویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نام یک گونه شیرینی ایتالیایی که بسیار شبیه کروسانت Croissant است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نام یک گونه خوراک شناخته شده و پرهوادار در کشور ترکیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نگان، نام یک جنگجوی زن ایرانی در زمان ساسانیان است

پیشنهاد
١

شرط توافق دو طرف برای ازدواج تعیین مهریه تعهدات مالی دو طرف رعایت قوانین مربوط به ازدواج و خانواده تقسیم اموال در صورت طلاق حقوق و تعهدات فرزندان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

chignon یک واژۀ فرانسوی است که برارنهاد همان واژۀ Bun در انگلیسی است. یک گونه مدل مو است که در آن موی پشت سر گره و تا میخوره. البته انواع گوناگونی ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به وارون ◀️ there was no malice in her; on the contrary, she was very kind : در او بداندیشی نیست. به وارون؛ او بسیار مهربان است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به سلامتی و تندرستی ( این اصطلاح هنگامی بکار میره که لیوان ها را بلند میکنند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۲ واژۀ ( فرش ) و ( فِراش ) را نباید با هم اشتباه گرفت. ( فرش ) واژه ای پارسی است که ریشۀ اوستایی دارد. در انگلیسی به آن Carpet و در عربی به آن السج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

the yellow part in the center of an egg همچنین میگویند the egg's whites

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ملایم سخن - نرم زبان - کسیکه زیان گرم و نرمی داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گونه ای از پیتزا که کلفتی و ضخامت زیادی دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a matter of یعنی �تنها، فقط�. مانند: ◀️ In a matter of seconds, the building was in flames ◀️ OFFICER gave him 18 years of father discipline in a mat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. بی خایه - ترسو - بی وجود ۲. مادرجنده - زنازاده این یک اصطلاح عامیانه است که برای توصیف کسی، معمولاً یک مرد، که ضعیف، ترسو یا فاقد صداقت در نظر گر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاهی به چَمِ *از* است. مانند: I'm the only one left out of all those guys i was with

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زیاده روی - تند رفتن - گزافه گویی - یک کلاغ چهل کلاغ 🔴 an exaggeration. Used to describe something that is unlikely, or really out of the ordinary; ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همونجور که گفتم - همانگونه که گفتم - بنا به گفته خودم - همانطور که پیشتر گفتم ◀️ oh oh, like I said. i have a low IQ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

having a very noticeable quality that attracts a lot of attention

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گریه کسی را درآوردن 🔴 to bring someone to tears means to make someone cry ◀️ Em's daughter, Alexandera admitting her dad's new mv brought her to tea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اشک کسی را درآوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به حسابِ کسی نمونه: ◀️ you said i could get whatever i want. that's on you, right? yeah that's on me. buy whatever you want