پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠٩)

بازدید
٨,٣٧٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درسته که در انگلیسی واژۀ Rat را برای توهین و کژدهنی به کسی بکار میبرند و ما هم در پارسی گاهی به یک فردِ خائن میگیم موشِ کثیف. اما واژۀ مَموش اصلاً با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

take someone on a date : کسی را بردن به قرار ( عاشقانه ) i wanna take you on a date : میخوام ببرمت سر قرار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در گویش اراکی، خواهر ( sister ) را به شکل خوآر تلفظ میکنند. البته برخی افراد و اینکه بیشتر در میان سالخوردگان و قدیمی های اراک بکار میره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَرَخُّر به فرد بسیار زرنگ، شارلاتان، قالتاق، هفت خط، موذی و تیز و بز گفته میشه. سَرِ خَر به فرد مزاحم و آزاررسان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

[گویش اراکی] ببین! مثال: مُنُ بِین : به من نگاه کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[گویش اراکی] پدر زن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[گویش اراکی] دیوانه، روان پریش، خُل و چل، روانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[گویش اراکی] پا برهنه ( یعنی دمپایی یا کفش نداشته باشی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قدمت واژه ای است عربی. پارسی آن میشود: دیرینگی - پیشینه - کهنگی در انگلیسی هم میشه از واژگان زیر بهره برد: Antiquity, Oldness, Agedness, Ancientness

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چُلْم ( پسماند و کثافت درون دماغ ) She's holding and rolling a booger

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

الهه یک واژه و نام زنانۀ عربی است. الهه در پارسی به چَمِ ( معنی ) ایزدبانو و خدای زن است. در انگلیسی میشه Goddess

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Brave یعنی شجاع اما از آنجا که شجاع واژه ایست عربی، بنابراین بهتر است از واژگان زیر بهره ببریم: بی پروا - دلاور - بی باک - دلیر - نترس - تَهَم - تَهَ ...

پیشنهاد
٠

میرزا حسن مستوفی الممالک ( ۲۴ مهر ۱۲۵۳ خورشیدی آشتیان – ۶ شهریور ۱۳۱۱ تهران ) ، معروف به �آقا�، دولتمرد ایرانی و پنج دوره نخست وزیر ایران ( رئیس الوز ...

پیشنهاد
٠

عَضُدالدوله ابوشجاع پناه خسرو ( فناخسرو ) دیلمی ( زاده ۲۴ سپتامبر ۹۳۶ میلادی و درگذشته ۲۶ مارس ۹۸۳ ) یکی از امیران خاندان بوئیان در ایران و عراق بود. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عضدالدین ابوشجاع آلپ ارسلان محمد ( ۲۰ ژانویهٔ ۱۰۲۹ – ۱۵ دسامبر ۱۰۷۲ ) مشهور به آلپ ارسلان، دومین سلطان از امپراتوری سلجوقی بود که از ۱۰۶۳ تا ۱۰۷۲ میل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Crusade: جنگ چلیپایی Crusades: جنگهای چَلیپایی چلیپا واژه ای است پارسی و صلیب عربیِ آن و Cross انگلیسیِ آن ( که خود از لاتین به زبان ایرلندیِ کهن، س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Crusade: جنگ چلیپایی Crusades: جنگهای چَلیپایی چلیپا واژه ای است پارسی و صلیب عربیِ آن و Cross انگلیسیِ آن ( که خود از لاتین به زبان ایرلندیِ کهن، س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Lionheart به چَمِ شیردل، پاژنامِ ( لقب و صفت ) ریچارد یکم بود. او در سده های میانی شاه انگلستان بود و در جنگ های چَلیپایی ( صلیبی ) شرکت کرد. نکتۀ جا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بسیار ناخشنود، ناخرسند، آزرده خاطر، دلخور و ناراضی این زاب ( صفت ) با more و most تفضیلی و عالی میشود. 🔴 unhappy and annoyed ◀️She has to deal with ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شق القمر کردن - آپولو هوا کردن - کوه کندن - کار بسیار شاق و بزرگی انجام دادن ◀️ You might think he's invented fire, but he did nothing special شاید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شق القمر کردن - آپولو هوا کردن - کوه کندن - کار بسیار شاق و بزرگی انجام دادن ◀️ You might think he's invented fire, but he did nothing special شاید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

She - Dog دو چم دارد: ۱. ماده سگ ۲. جنده - فاحشه - روسپی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

🟪 I N C U B A T O R 🟪 نام/اسم ۱. ( در دانش پزشکی ) دستگاهی پزشکی که نوزادانی که پس از زاده شدن دچار تنگی نفس میشوند و یا ضعیف و بیمار هستند را می گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Covenant یک نام ( اسم ) شمارش پذیر ( قابل جمع بستن ) است که s میگیرد. 🇮🇷 به فارسی: ۱. [پیمان/سازش/موافقت/قرارداد/معاهده/توافق] هنجارین و آئین مند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک بازی ددمنشانه ( وحشیانه ) در جهان هست به نام گاوبازی اسپانیایی. یک گاو نر بالغ را در میدانی بزرگ می آورند. او را می ترسانند، تحریک به یورش می کنند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

🔴 old - fashioned : a sexually attractive and playful woman who often causes trouble ◀️ a clever little minx یک نام/اسم شمارش پذیر ( countable )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

🔴 something that you do or are given to do in order to show that you are sad or sorry about doing something wrong [noncount] ◀️ She did/performed ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صفتی که more و most میگیرد. 1 : not usual or normal : strange ◀️ It seems peculiar that he would leave town and not tell anybody. ◀️ The dog's pec ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. اندوهگین، آزرده، ناسوده، بدبخت، فلاکت زده، ، تیره بخت، سیاه بخت، نگون بخت، به خاک سیاه نشسته ۲. ناخوشایند، بد ۳. بی کیفیت، ناتوان، پست، نامرغوب، ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژۀ عربی به چَمِ شُل کردن و بی تفاوتی است. اینکه فعال نباشید و بی انگیزه و بی اراده باشید و کاری انجام ندهید. Passivity

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Contradiction 🇬🇧 تناقض 🇸🇦 ناسازواری 🇮🇷 البته این پیشنهاد من است و باز هم دوستان میتوانند پیشنهادهایی را ارائه کنند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خمیده Cursive Letter

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. جَلّاد - آدمکش - شکنجه گر ۲. بَد سِرِشت - بد ذات - بد نهاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

🇬🇧 انگلیسی: Word 🇸🇦 عربی: کلمه - لغة 🇮🇷 پارسی: واژه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بهترین چَم ( معنی ) برای این واژۀ انگلیسی، واژه نامه است. به آن لغت نامه و فرهنگ لغت هم می گویند که بهتر است بکار گرفته نشوند. زیرا لغت واژه ای است ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه چَم و کاربردهای بسیاری دارد. ولی من به شما ۳ تا ازمهمترین آنها را میگویم: ۱. چَلیپا که در زبان عربی به آن صلیب میگویند. چوبی به شکل مثبت که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

🔖 روش خوانش: در انگلیسی بیشتر به شکلِ { لیج | Leej } خوانده میشه ولی گاهی برخی کَسان این واژه را { لیژ | Leezh } میخوانند. در فرانسوی بدین گونه خوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کلبۀ چوبی که در کنارۀ رودخانه در اسکاتلند یا ایرلند ساخته میشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زاب ( صفت ) رسمی: [more rapacious; most rapacious] formal : 🔴 always wanting more money, possessions, etc. : wanting more than is needed or deserve ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گروه جادوگران ( a group of witches ) این واژه را میتوان با افزودن وات s جمع کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

🔴 reddish brown قهوه ای متمایل به سرخ ( صفت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نرم شدگی ( در زبان گفتاری انسان ها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وان اگر منظمورمان وان حمام باشد، از زبان روسی به پارسی آمده. اگر وان انگلیسی باشد، به چَمِ یک می باشد. چمدان، اتو، وان همگی از روسی به پارسی آمده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از دید من، خودِ واژۀ پیشنهاد شده از سوی آبادیس بسیار درخور و درست است. واژهٔ [شهسوار] هم بسیار زیبنده است و هم بسیار نزدیک به چَمِ واژهٔ فرانسوی [شوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای واژهٔ [افشاء نشده] میتوان از برابر انگلیسی Undisclosed بهره برد. adjective 🔴not made known to the public : not named or identified ◀️an undis ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای واژهٔ افشاء نشده میتوان از برابر انگلیسی Undisclosed بهره برد. adjective 🔴not made known to the public : not named or identified ◀️an undiscl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح طلب: Reformist اصول گرا: Principlist, Fundamentalist, Hardliner برای اصولگرا بیشتر principalist بکار میبرند نسبت به دوتای دیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Leave the door open: در را نبند ( باز بزار بمونه ) Leave the door ajar: در را نیمه باز بزار ( لای در را باز بزار ) ajar به چم کمی باز است ( slight ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Leave the door open: در را نبند ( باز بزار بمونه ) Leave the door ajar: در را نیمه باز بزار ( لای در را باز بزار ) ajar به چم کمی باز است ( slight ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. دستمال توالت ۲. واژه ای توهین آمیز که بیشتر در بریتانیایی بکار میرود. برای ناسزاگویی به یک آدم بدلباس، گدا و فرومایه گفته میشود.