پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٦٥٨)
Moore's law Observation on the growth of integrated circuit capacity Moore's law is the observation that the number of transistors in an integrated ...
مارکی دو ساد نویسنده فرانسوی دوناتیِن آلفونس فرانسوا، مارکی دو ساد ( فرانسوی: Donatien Alphonse Fran�ois, Marquis de Sade؛ ۲ ژوئن ۱۷۴۰ – ۲ دسامبر ۱ ...
ژان باپتیست لرون دالامبر ( به فرانسوی: Jean le Rond D'Alembert ) ( متولد ۱۶ نوامبر ۱۷۱۷ در پاریس؛ درگذشت ۲۹ اکتبر ۱۷۸۳ در پاریس ) ، ریاضیدان، فیزیک د ...
Jean - Jacques Rousseau: نویسنده، فلسفه دان فرانسوی ( شخصیت واقعی ) Jean Valjean: شخصیت اصلی داستان فرانسوی بینوایان ( شخصیت خیالی )
۱. یک دوره از تاریخ اروپا ۲. روشی در هنرهای معماری، نقاشی، موسیقی و مجسمه سازی است که از اواخر سده ۱۶ میلادی در ایتالیا آغاز شد ۳. سبکی از خنیا ( موس ...
رزمنده، جنگاور، جنگجو، رزم آور
ONTOLOGY: هستی شناسی EPISTEMOLOGY: شناخت شناسی، معرفت شناسی ETYMOLOGY: ریشه شناسی ( واژگان ) ETIOLOGY: سبب شناسی
ONTOLOGY: هستی شناسی EPISTEMOLOGY: شناخت شناسی، معرفت شناسی ETYMOLOGY: ریشه شناسی ( واژگان ) ETIOLOGY: سبب شناسی
ONTOLOGY: هستی شناسی EPISTEMOLOGY: شناخت شناسی، معرفت شناسی ETYMOLOGY: ریشه شناسی ( واژگان ) ETIOLOGY: سبب شناسی
بادامهٔ مغز یا بادامک مغز، یا آمیگدال ( به انگلیسی: Amygdala ) قسمتی از دستگاه کناره ای ( لیمبیک ) در مغز است که در هر دو نیمکره مغز هر مهره دار وجود ...
Theodor Herzl یک اتریشی - مجارستانی زادۀ ۲ می ۱۸۶۰
نوسْتْراداموس ( به فرانسوی: Nostradamus ) با نام واقعی میشِل دو نُسْتْرِدام ( به فرانسوی: Michel de Nostredame ) ( ۱۴ یا ۲۱ دسامبر ۱۵۰۳ – ۱ یا ۲ ژوئی ...
نَضر بن حارث یکی از بزرگان عرب مکه در دورهٔ صدر اسلام و از اندک اعراب باسواد بود، که با منطقهٔ حیره در جنوب عراق ارتباط داشت و گویا به ابله و خوزیه ( ...
ابوالحسین احمد بن یحیی بن محمد بن اسحاق راوندی، [۱][۲][۳] ( ۸۲۷–۹۱۱ م ) ، محقق و متکلم ایرانی معتزله و از اعضای بیت الحکمه بود. او در اوایل عمر خود ا ...
منطقه ای در شرق کشور فرانسه که بسیار معتقدند جزوی از خاک آلمان است که از سوی فرانسه اشغال شده و باید پس داده شود
INCEST: درون آمیزی ( سکس و آمیزش جنسی با اعضای خانواده ) INBREEDING: درون زایی ( فرزندآوری با یکی از نزدیکان مانند عضو خانواده )
INCEST: درون آمیزی ( سکس و آمیزش جنسی با اعضای خانواده ) INBREEDING: درون زایی ( فرزندآوری با یکی از نزدیکان مانند عضو خانواده )
ارجمند، دارای ارج و احترام، محترم، افتخارآفرین Revered Silence: خاموشی ارجمند
جان سِتانی - کشتن - قتل انجام دادن
پرسخن، پرحرف، حرّاف ◀️ He's so much vocal in his classes and thats an advantage
کسیکه همۀ نیروها و توانایی ها را در چنگ خود دارد. به عربی میشه قادرِ مطلق. از دید من [فَرتَوان] برابرِ جالبی است. البته دوستان پیشنهاد بدهند که چه ب ...
A burner phone is a low - cost, disposable, prepaid mobile phone or a disposable phone number obtained through a service that allows for temporary, p ...
درود. تمام واژگانی ازین دست به معنی �سرورم� ، �عالیجناب� ، �علیاحضرت� ، �قربان� هستند. تنها اینکه هر کدام در جایی بکار میرن. Your Holiness: برای پا ...
درود. تمام واژگانی ازین دست به معنی �سرورم� ، �عالیجناب� ، �علیاحضرت� ، �قربان� هستند. تنها اینکه هر کدام در جایی بکار میرن. Your Holiness: برای پا ...
درود. تمام واژگانی ازین دست به معنی �سرورم� ، �عالیجناب� ، �علیاحضرت� ، �قربان� هستند. تنها اینکه هر کدام در جایی بکار میرن. Your Holiness: برای پا ...
درود. تمام واژگانی ازین دست به معنی �سرورم� ، �عالیجناب� ، �علیاحضرت� ، �قربان� هستند. تنها اینکه هر کدام در جایی بکار میرن. Your Holiness: برای پا ...
درود. تمام واژگانی ازین دست به معنی �سرورم� ، �عالیجناب� ، �علیاحضرت� ، �قربان� هستند. تنها اینکه هر کدام در جایی بکار میرن. Your Holiness: برای پا ...
درود. تمام واژگانی ازین دست به معنی �سرورم� ، �عالیجناب� ، �علیاحضرت� ، �قربان� هستند. تنها اینکه هر کدام در جایی بکار میرن. Your Holiness: برای پا ...
سربازان مسیح ( به زبان لاتین )
دیوار ندبه: Western Wall کرانۀ باختری: West Bank
فرم کهنۀ Lives سوم شخص مفرد واژه Live در انگلیسی قدیمی
a woman's genitals = pussy
کسیکه معتاد فیلم سوپره و بسیار خودارضایی میکنه و با تکنیکی که تو انگلیسی بهش Gooning میگن سعی میکنه ارگاسم و انزال را به تاخیر بندازه.
اگر با واژۀ Twice آشنایی داشته لاشید، بهتر میتواید Thrice که به چَمِ �۳ بار� است را درک کنید She was thrice married.
"شجره خبیثه" در لغت به معنای درخت ناپاک یا پلید است. در قرآن کریم، این اصطلاح به عنوان یک استعاره برای توصیف افراد یا گروه هایی به کار رفته که اعمال ...
Vanish: ناپدید شدن / نابود شدن / منقرض شدن Banish: تبعید کردن، اخراج کردن / از شر چیز یا کسی خلاص شدن، دور کردن Perish: مردن، کشته شدن / ناپید و منقر ...
Vanish: ناپدید شدن / نابود شدن / منقرض شدن Banish: تبعید کردن، اخراج کردن / از شر چیز یا کسی خلاص شدن، دور کردن Perish: مردن، کشته شدن / ناپید و منقر ...
1. نشان دادن و ثابت کردنِ اینکه یک شخص نباید بخاطر فلان اشتباه یا جرم، مجازات یا سرزنش شود. ( بی گناهی کسی را ثابت کردن ) 2. کسیکه مجرم، مقصر یا گنا ...
[نام واژه / اسم] 1. خواست و میلِ از پیش مقرر و تعیین شده ( اشاره به تصمیم خداوند ) 2. حکمی که از سویِ هئیت داورانِ امپراتوری روم گرفته میشد. 3. فرم ...
Deceit: واژه نامه ها، تعاریفی گوناگون ارائه داده اند که چندی از آنان را در زیر برایتان مینویسم. 1. عملی که در آن کاری کنیم یک نفر باور کند چیزی را ک ...
Deceit: واژه نامه ها، تعاریفی گوناگون ارائه داده اند که چندی از آنان را در زیر برایتان مینویسم. 1. عملی که در آن کاری کنیم یک نفر باور کند چیزی را ک ...
wet nurse زنی که به نوزادی که برای خودش نیست شیر میدهد
Covenant: پیمان، میثاق، عهد Convent: صومعه، خوابگاه راهب ها ( روحانیون دینی ) Convention: سنت، عرف / همایش و گردهمایی بلندمدت برای مشورت و هم اندیشی ...
Covenant: پیمان، میثاق، عهد Convent: صومعه، خوابگاه راهب ها ( روحانیون دینی ) Convention: سنت، عرف / همایش و گردهمایی بلندمدت برای مشورت و هم اندیشی ...
Covenant: پیمان، میثاق، عهد Convent: صومعه، خوابگاه راهب ها ( روحانیون دینی ) Convention: سنت، عرف / همایش و گردهمایی بلندمدت برای مشورت و هم اندیشی ...
Covenant: پیمان، میثاق، عهد Convent: صومعه، خوابگاه راهب ها ( روحانیون دینی ) Convention: سنت، عرف / همایش و گردهمایی بلندمدت برای مشورت و هم اندیشی ...
Covenant: پیمان، میثاق، عهد Convent: صومعه، خوابگاه راهب ها ( روحانیون دینی ) Convention: سنت، عرف / همایش و گردهمایی بلندمدت برای مشورت و هم اندیشی ...
عضوی از ارتش که کارش ارائۀ خدمات اورژانسی نجات به سربازان زخمی است
شعاری مسیحی که در جنگ های صلیبی توسط مسیحیان بکار گرفته میشد و هنوز هم بکار میرود. به معنی اگر خواد بخواهد. بسیار شبیه به انشاللهِ مسلمانان است. البت ...
گوشی هوشمند ( لمسی ) : Smartphone گوشی ساده ( دکمه ای ) : Feature Phone