lecher

/ˈlet͡ʃər//ˈlet͡ʃə/

معنی: فاسق، ادم هرزه، شهوترانی کردن
معانی دیگر: مرد شهوت ران، آدم هرزه، آدم چشم چران، مرد پر شهوت، شهوتران

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one, esp. a man, who is excessively concerned with sexual pleasure and stimulation.

جمله های نمونه

1. Was this a lover, or a lecher whether?
[ترجمه نیما] آیا اون یه آدم عاشق بود یا آدم شهوتی؟
|
[ترجمه گوگل]آیا این یک عاشق بود یا یک لچر؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یک عاشق بود یا عاشق شدن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a lecher and a businessman who did not act his part, the life of Ximen Qing was closely connected with women and officialdom and his soul was best displayed in dealing with them.
[ترجمه گوگل]زندگی Ximen Qing به عنوان یک لچر و تاجری که نقش خود را انجام نداده بود، ارتباط نزدیکی با زنان و مقامات رسمی داشت و روح او در برخورد با آنها به بهترین وجه نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک lecher و یک تاجر که به نوبه خود عمل نکرد، زندگی of کینگ با زنان و مقامات اداری ارتباط نزدیکی داشت و روح او در برخورد با آن ها به بهترین شکل نمایش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Take one step away from those laws and you become a lecher, a libertine, an assassin.
[ترجمه گوگل]یک قدم از آن قوانین فاصله بگیرید و تبدیل به یک لچر، یک آزاده، یک قاتل می شوید
[ترجمه ترگمان]یک قدم از آن قوانین خارج شوید و شما یک آدم وحشی، هرزه و یک آدمکش شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When you find that you"ve fallen in love with him, you discovered that he really is a little lecher. Haha. "
[ترجمه گوگل]وقتی متوجه شدید که عاشق او شده اید، متوجه می شوید که او واقعاً کمی چرند است هاها
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شدید که عاشق او شدی، متوجه شدی که او واقعا کمی احمق است Haha \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is thinking of women all day. What a lecher.
[ترجمه گوگل]او تمام روز به فکر زنان است چه لچری
[ترجمه ترگمان]تمام روز به فکر زن ها است چه لذتی دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wherefore should I stand in the plague of custom, when the wren goes to' t, and the small gilded fly does lecher in my sight?
[ترجمه گوگل]پس چرا باید در آفت عرف بایستم، آنگاه که اهریمن به سوی من می رود و مگس طلاکاری شده کوچک در نظر من چروک می کند؟
[ترجمه ترگمان]بنابراین وقتی که رن به خانه من می رود و آن مگس طلایی کوچک از دید من خوشش نمی آید، از کجا باید بایستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The old man uses his share to buy raw whiskey and dirty pictures, he a lecher.
[ترجمه گوگل]پیرمرد از سهم خود برای خرید ویسکی خام و عکس های کثیف استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]پیرمرد از سهم خود برای خریدن ویسکی خام و عکس های کثیف استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فاسق (اسم)
lover, paramour, debauchee, goat, lecher, libertine, leman

ادم هرزه (اسم)
ribald, debauchee, lecher, philistine, roue

شهوترانی کردن (فعل)
wanton, lecher

انگلیسی به انگلیسی

• lascivious man, man who is excessively concerned with sexual gratification
indulge sexual desires to an excessive degree, practice lewdness
a lecher is a man who behaves towards women in a way which shows that he is only interested in them sexually; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

بپرس