اسم پسر با حرف ا - صفحه 7
ترکیب دو اسم امیر و صابر ( فرمانروا و شکیبا )، از نام های مرکب، ی امیر و صابر، پادشاه و امیر صبور و ...
پسر
عربی امیرصدرالدین
ترکیب دو اسم امیر و صدرالدین ( فرمانروا و پیشوای دین )، از نام های مرکب، ی امیر و صدرالدین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرصیام
ترکیب دو اسم امیر و صیام ( فرمانروا و روزه )، از نام های مرکب، ی امیر و صیام
پسر
عربی امیرضیاءالدین
ترکیب دو اسم امیر و ضیاءالدین ( فرمانروا و نور دین )، امیر و پادشاهی که ( موجب ) روشنایی دین است، ح ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرطارق
ترکیب دو اسم امیر و طارق ( فرمانروا و ستاره صبح )، از نام های مرکب، ی امیر و طارق
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرعابد
ترکیب دو اسم امیر و عابد ( فرمانروا و عبادت کننده )، از نام های مرکب، ی امیر و عابد
پسر
عربی امیرعظیم
ترکیب دو اسم امیر و عظیم ( فرمانروا و بزرگ )، از نام های مرکب، ی امیر و عظیم
پسر
عربی امیرعلا
ترکیب دو اسم امیر و علا ( فرمانروا و رفعت )، ( به مجاز ) پادشاه و امیر بلند مرتبه، فرمانروا و سردار ...
پسر
عربی امیرفخر
ترکیب دو اسم امیر و فخر ( فرمانروا و نازیدن )، از نام های مرکب، امیر و فخر
پسر
عربی امیرفرامرز
ترکیب دو اسم امیر و فرامرز ( فرمانروا و آمرزنده دشمن )، از نام های مرکب، امیر و فرامرز
پسر
فارسی، عربی امیرفرحان
ترکیب دو اسم امیر و فرحان ( فرمانروا و مسرور )، از نام های مرکب، امیر و فرحان
پسر
عربی امیرفرداد
ترکیب دو اسم امیر و فرداد ( فرمانروا و مولود با شکوه )، امیر دارای شأن و شکوه، پادشاه با شوکت
پسر
فارسی، عربی امیرفرزام
ترکیب دو اسم امیر و فرزام ( فرمانروا و شایسته )، از نام های مرکب، امیر و فرزام
پسر
فارسی، عربی امیرفرزین
ترکیب دو اسم امیر و فرزین ( فرمانروا و فروزان )، از نام های مرکب، امیر و فرزین
پسر
فارسی، عربی امیرفرشید
ترکیب دو اسم امیر و فرشید ( فرمانروا و شکوه درخشان )، از نام های مرکب، ← امیروفرشید
پسر
فارسی، عربی امیرفرنام
ترکیب دو اسم امیر و فرنام ( فرمانروا و بالاترین نام )، از نام های مرکب، امیر و فرنام
پسر
فارسی، عربی امیرفرهام
ترکیب دو اسم امیر و فرهام ( فرمانروا و نیک اندیش )، از نام های مرکب، امیر و فَرهام
پسر
عربی، اوستایی امیرفضل الله
ترکیب دو اسم امیر و فضل الله ( فرمانروا و بخشش خدا )، از نام های مرکب، ی امیر و فضل الله
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرفواد
ترکیب دو اسم امیر و فواد ( فرمانروا و قلب )، امیر قلب ها، پادشاه دل ها، به تعبیری امیر صاحب دل، پاد ...
پسر
عربی امیرفیاض
ترکیب دو اسم امیر و فیاض ( فرمانروا و پربرکت )، از نام های مرکب، امیر و فیاض
پسر
عربی امیرقادر
ترکیب دو اسم امیر و قادر ( فرمانروا و توانا )، امیر دارای قدرت و توانایی
پسر
عربی امیرماکان
ترکیب دو اسم امیر و ماکان ( فرمانروا و شجاع )، از نام های مرکب، ی امیر و ماکان
پسر
عربی امیرمجید
ترکیب دو اسم امیر و مجید ( فرمانروا و بزرگوار )، از نام های مرکب، امیر و مجید
پسر
عربی امیرمحتشم
ترکیب دو اسم امیر و محتشم ( فرمانروا و دارای حشمت )، از نام های مرکب، امیر و محتشم
پسر
عربی امیرمحراب
ترکیب دو اسم امیر و محراب ( فرمانروا و عبادتگاه )، از نام های مرکب، امیر و محراب
پسر
عربی امیرمردان
ترکیب دو اسم امیر و مردان ( پادشاه دلیر و شجاع )، ( به مجاز ) پادشاه دلیر و شجاع، حاکم جوانمرد و بخ ...
پسر
عربی امیرمرصاد
ترکیب دو اسم امیر و مرصاد ( فرمانروا و محل گذر )، از نام های مرکب، امیر و مرصاد
پسر
عربی امیرمسلم
ترکیب دو اسم امیر و مسلم ( فرمانروا و پیرو دین اسلام )
پسر
عربی امیرمشهود
ترکیب دو اسم امیر و مشهود ( فرمانروا و آشکار )، از نام های مرکب، ا امیر و مشهود
پسر
عربی امیرمظفر
ترکیب دو اسم امیر و مظفر ( فرمانروا و پیروزی )، امیر و پادشاه پیروز، حاکم و فرمانروای ظفر یافته
پسر
عربی امیرمهدیار
ترکیب دو اسم امیر و مهدیار ( فرمانروا و محافظ )
پسر
فارسی، عربی امیرمهراس
ترکیب دو اسم امیر و مهراس ( فرمانروا و نام پدر الیاس پیغمبر ( ع ) )، از نام های مرکب، ( امیر و مِهر ...
پسر
عربی، عبری امیرمهرداد
ترکیب دو اسم امیر و مهرداد ( فرمانروا و داده ی مهر )، از نام های مرکب، امیر و مهرداد
پسر
فارسی، عربی امیرمهرگان
ترکیب دو اسم امیر و مهرگان ( فرمانروا و مهربانی )
پسر
فارسی، عربی امیرمومن
ترکیب دو اسم امیر و مومن ( فرمانروا و مسلمان )، از نام های مرکب، امیر و مؤمن
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرمیعاد
ترکیب دو اسم امیر و میعاد ( فرمانروا و وعده )، از نام های مرکب، امیر و میعاد
پسر
عربی امیرمیکائیل
ترکیب دو اسم امیر و میکائیل ( فرمانروا و نام یکی از فرشتگان )، از نام های مرکب، امیر و میکائیل
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امیرنیما
ترکیب دو اسم امیر و نیما ( فرمانروا و نامور )، از نام های مرکب، امیر و نیما
پسر
فارسی، عربی امیرهاتف
ترکیب دو اسم امیر و هاتف ( فرمانروا و ندا دهنده )، از نام های مرکب، امیر و هاتف
پسر
عربی امیرهدایت
ترکیب دو اسم امیر و هدایت ( فرمانروا و ارشاد )، از نام های مرکب، ه امیر و هدایت
پسر
عربی امیرهمت
ترکیب دو اسم امیر و همت ( فرمانروا و اراده )، امیر صاحب اراده، امیر صاحب همت، پادشاه بلند نظر و بلن ...
پسر
عربی امیرهوشیار
ترکیب دو اسم امیر و هوشیار ( فرمانروا و باهوش )، از نام های مرکب، امیر و هوشیار
پسر
فارسی، عربی امیرهومان
ترکیب دو اسم امیر و هومان ( فرمانروا و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ک امیر و هومان
پسر
فارسی، عربی امیروحید
ترکیب دو اسم امیر و وحید ( فرمانروا و یگانه )، امیر و پادشاه یگانه، حاکم و پادشاه بی نظیر، فرمانده ...
پسر
عربی امیروصال
ترکیب دو اسم امیر و وصال ( فرمانروا و رسیدن به چیزی )، از نام های مرکب، امیر و وصال
پسر
عربی امیروفا
ترکیب دو اسم امیر و وفا ( فرمانروا و به جا آوردن عهد )، امیر و پادشاه پایدار در قول و قرار، امیر و ...
پسر
عربی امیروهاب
ترکیب دو اسم امیر و وهاب ( فرمانروا و بسیار بخشنده )، از نام های مرکب، امیر و وهاب
پسر
عربی امیرکارن
ترکیب دو اسم امیر و کارن ( فرمانروا و جنگجو )
پسر
فارسی، عربی امیرکاظم
ترکیب دو اسم امیر و کاظم ( فرمانروا و بردبار )، از نام های مرکب، امیر و کاظم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرکامیار
ترکیب دو اسم امیر و کامیار ( فرمانروا و کامیاب )
پسر
فارسی، عربی امیرکاوه
ترکیب دو اسم امیر و کاوه ( فرمانروا و از شخصیت های شاهنامه )
پسر
فارسی، عربی امیرکرار
ترکیب دو اسم امیر و کرار ( فرمانروا و حمله کننده )
پسر
عربی امیرکسری
مرکب از امیر ( عربی ) به معنای حاکم و فرمانروا + کسری ( فارسی ) به معنای خسرو و پادشاه است
پسر
فارسی، عربی امیرکنعان
ترکیب دو اسم امیر و کنعان ( فرمانروا و بردبار )، از نام های مرکب، امیر و کنعان
پسر
عربی امیرکوشا
ترکیب دو اسم امیر و کوشا ( فرمانروا و تلاشگر )، از نام های مرکب، ه امیر و کوشا
پسر
فارسی، عربی امیرکوشان
ترکیب دو اسم امیر و کوشان ( فرمانروا و کوشا )، از نام های مرکب، امیر و کوشان
پسر
فارسی، عربی امیرکیارش
ترکیب دو اسم امیر و کیارش ( فرمانروا و پادشاه دلیر )، امیر و پادشاه دلیر، حاکم شجاع
پسر
فارسی، عربی امیرکیانوش
ترکیب دو اسم امیر و کیانوش ( فرمانروا و بزرگ جاودان )، از نام های مرکب، امیر و کیانوش
پسر
فارسی، عربی امیرکیهان
ترکیب دو اسم امیر و کیهان ( فرمانروا و جهان )، امیر جهان، پادشاه عالم
پسر
فارسی، عربی امیریارا
ترکیب دو اسم امیر و یارا ( فرمانروا و قدرت )
پسر
فارسی، عربی امیریدالله
ترکیب دو اسم امیر و یدالله ( فرمانروا و دست خدا )، ( به مجاز ) امیر و پادشاهی که دست خدا یاور اوست ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیریعقوب
ترکیب دو اسم امیر و یعقوب ( فرمانروا و پدر حضرت یوسف )، از نام های مرکب، امیر و یعقوب
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امین ابراهیم
ترکیب دو اسم امین و ابراهیم ( امانتدار و پدر مهربان )، از نام های مرکب، امین و ابراهیم
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امین پارسا
ترکیب دو اسم امین و پارسا ( امانتدار و پاکدامن )، زاهد و پرهیزگار، دیندار و درستکار و متدین
پسر
فارسی، عربی امین رحمان
ترکیب دو اسم امین و رحمان ( امانتدار و مهربان )، از نام های مرکب، امین و رحمان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امین سالار
ترکیب دو اسم امین و سالار ( امانتدار و رهبر )، سردار مورد اطمینان، حاکم درستکار، سالاری که در امانت ...
پسر
عربی امین سجاد
ترکیب دو اسم امین و سجاد ( امانتدار و بسیار سجده کننده )، کسی که بسیار سجده کننده، در نماز، است و د ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امین صدرا
ترکیب دو اسم امین و صدرا ( امانتدار و بالابرنده )، شخص مهتر و بزرگ که امین و درستکار باشد، بزرگ و م ...
پسر
عربی امین عطا
ترکیب دو اسم امین و عطا ( امانتدار و بخشش )، از نام های مرکب، امین و عطا
پسر
عربی آناگ
نام یکی از احکام پارت در زمان اردشیر پادشاه ساسانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن اندمان
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر طوس سردار ایرانی و از سپاهیان کیخسرو پادشاه کیانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آنلار
فهمیده
پسر
ترکی انوشتکین
پهلوان جاودانی، از نامهای تاریخی، انوش ( فارسی ) + تکین ( ترکی )
پسر
ترکی، فارسی، عربی
تاریخی و کهن اهوراداد
خداداد یا آفریده خدا
پسر
فارسی آهیر
آتش
پسر
کردی اوخان
پژواک
پسر
گیلکی اوراش
یاری شده
پسر
فارسی اورمزدیار
خدایار
پسر
فارسی اورهان
امپراطور، حاکم سرزمین
پسر
ترکی آوگان
از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی و پیشرو سپاه فریدون پادشاه پیشدادی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن اوکتای
نامدار، مشهور، اکتای
پسر
ترکی، مغولی آویشار
مانند آب زلال
پسر
فارسی آکای
ماه روشن و درخشان
پسر
ترکی آیاش
روشنایی مهتاب
پسر
ترکی آیتاش
همتای ماه، ( آی= ماه، تاش= هم، شریک ) ( به مجاز ) زیباروی مثل ماه، نام شخصی در دوره سامانیان
دختر، پسر
ترکی آیتغمش
زاده ماه
پسر
ترکی آیحان
صاحب ماه، آدم زیبا و مشهور مثل ماه
پسر
ترکی
کهکشانی آیخان
آیخان ( آی + خان ) پادشاه ماه
پسر
ترکی ایرانیار
یار ایران
پسر
فارسی ایرتا
راستی و درستی
پسر
اوستایی ایزدبخش
بخشیده شده از سوی خدا، کسی که ایزد او را بخشیده است
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی ایزدبد
نام یکی از سرداران زمان هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ایزدداد
عطا و بخشش ایزد، بخشش و عطای خدا، داده خداوند، آفریده خداوند، نام دانشمندی در زمان اردشیر بابکان پا ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ایزدراد
آن که صفات جوانمردی، آزادگی را از خدا گرفته است، آزادگی، بخشندگی و سخاوتمندی را از خدا گرفته است
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ایزدمهر
دارای مهر و محبت ایزدی، دارای محبت و درستی خدایی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ایزدوند
منسوب به ایزد، ایزدی، ( ایزد، وند ( پسوند نسبت ) )، منتسب به خدا، خدایی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ایساتیس
مقدس و فرخنده، نام شهر یزد در متون یونانی
دختر، پسر
یونانی آیقین
حیران، شیدا، عاشق
پسر
ترکی ایلپیا
مردایل
پسر
لری ایلتای
همتای ایل
پسر
ترکی