اسم - صفحه 5
روشنایی و فروغ ماه، ماهشید، پرتو ماه، ( = ماه شید )، ماهتاب، + ماه شید، ماه روشن و درخشان
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی شاهین
نام نوعی پرنده شکاری، منسوب به شاه، نوعی پرنده ی شکاری از خانواده ی باز، ( در قدیم ) ( درگاه شماری ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی، هنری ذبیح الله
قربانی شده برای خدا، لقب فرزندان حضرت ابراهیم ( ع )، سر بریده برای خدا، ( اَعلام ) لقب حضرت اسماعیل ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی زری
منسوب به زر، طلایی، پارچه یا لباسی که در آن نخ های طلایی به کار رفته، پارچه یا لباسی که در آن نخ ها ...
دختر
فارسی احد
یگانه، یکتا، یکی از نام های خداوند، بی مانند، از نام های خداوند، یکی، یک نفر، یک از
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی کمال
آخرین حد چیزی، نهایت، بی عیب و نقص بودن، خردمندی و دانایی، ( عربی )، بسیاری، سرآمد بودن در داشتن صف ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالعلی
بنده امام علی ( ع )، ( به مجاز ) دوستدار و ارادتمند امام علی ( ع )، ( عربی )، بنده ی علی، ( به مجاز ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد هادی
ترکیبی از دو اسم محمد و هادی ( ستوده و راهنما )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و هادی، بنده ستو ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فرنگیس
دارای گیسوان پرندین و نرم و فراوان، نام دختر افراسیاب و همسر سیاوش، از شخصیت های شاهنامه، ( اَعلام ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن محمد یاسین
ترکیب دو اسم محمد و یاسین ( ستوده و نام سی و ششمین سوره قرآن مجید )، ( عربی ) از نام های مرکب، محمّ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فردین
نگهبان پارسایی و پاکی در آیین زرتشت، فروردین، فرودین، فرودین فروردین، یگانه، تنها، همچنین مخفف فرور ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن حمیرا
زن سرخ و سفید، ( به مجاز ) زیبارو، ( عربی )، زن سرخ و سپید، زن سرخ، ( اَعلام ) لقبی که پیامبر اسلام ...
دختر
عربی
تاریخی و کهن پرستو
نام نوعی پرنده، ( در پهلوی، parastuk ) پرنده ای با جثه ای کمی بزرگتر از گنجشک و سیاه و سفید، چلچله، ...
دختر
فارسی
پرنده شادی
جشن، خوشحالی، سرور، وضع و حالت شاد، شاد بودن، ( در عرفان ) بسطی که پس از قبض برای سالک حاصل می شود، ...
دختر
فارسی معین
یاریگر، کمک کننده، یاور
پسر
عربی عطیه
آنچه از سوی خداوند یا از طرف شخصی بزرگ به کسی بخشیده شود، انعام، بخشش
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی شکرالله
ستایش خدا، سپاس خد ارا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مهرانگیز
به وجود آورنده دوستی و مهر، برانگیزاننده ی محبت و دوستی، انگیزنده ی شوق و مهر، برانگیزاننده محبت و ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن احمد علی
ترکیبی از دو اسم احمد و علی ( ستوده تر و بلندقدر )، ( عربی ) نامی مرکب، ( احمد و علی )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فوزیه
رستگار، چیره، ( عربی ) زن پیروز در هر کار و امری، رستگار و موفق
دختر
عربی
تاریخی و کهن عبدالکریم
بنده ی خدای بخشنده، ( عربی )، بنده ی خدای بزرگوار، ( اَعلام ) عبدالکریم ریفی: [، میلادی] میهن پرست ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سپهر
آسمان، فلک، اقبال، نام نوایی در موسیقی، ( به مجاز ) روزگار، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه ...
پسر
فارسی
کهکشانی مهیار
ماهیار، نام پهلوان ایرانی، ( اَعلام ) ) پیرمردی مهمان نواز در روزگار بهرام گور، ) پهلوان ایرانی که ...
پسر
فارسی نیره
روشنایی بخش، روشن، منیر، بسیار درخشان، مؤنث نیر، روشن و منور
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی نور الله
روشنی خدا، ( عربی ) نور الهی، نور خدا، نور و روشنایی و فروغ خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی قادر
توانا، مالک، مسلط، از نام های پروردگار، ( عربی )، دارای قدرت، از نام ها و صفات خداوند، از نامهای خد ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رستم
نیرومند، پهلوان، بلند بالا، کشیده بالا، بزرگ تن، قوی اندام، ( در فارسی باستان، گاتها و دیگر بخش های ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن سیمین
ساخته شده از نقره، نقره ای رنگ، سفید و درخشان، ( به مجاز ) زیبا، ( سیم = نقره، ین ( پسوند نسبت ) )، ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن محمد متین
ترکیبی از دو اسم محمد و متین ( ستوده و باوقار )، ( عربی ) از نام های مرکب، محمّد و متین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالرحیم
بنده خداوند مهربان، ( عربی )، بنده ی خدای مهربان، ( اَعلام ) نام چند تن از شخصیت های ادبی و سیاسی د ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی جهانگیر
فاتح جهان، جهان گشا، بسیار مشهور در همه ی جهان، فراگیرنده ی عالم، ( اَعلام ) ) چهارمین امپراتور گور ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن تینا
گل سرخ، ناز و کرشمه، ( در عربی ) طین، به لفظ زند و پا زند گل سرخ است، گِل، هم ریشه با
دختر
فارسی، آرامی سیامک
دارای موی سیاه، سیاه موی، ( اَعلام ) ) ( در شاهنامه ) پسر کیومرث شاه پیشدادی که به دست دیوان کشته ش ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن خیرالله
خیرالهی، نیکویی خدا، نیکی خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ارسلان
شیر درنده، ( به مجاز ) مرد شجاع و دلیر، ( ترکی )، شیر، اسد، از نام های خاص ترکی، نام پسر مسعودغزنوی
پسر
ترکی
تاریخی و کهن شهاب
پاره ای از آتش، افروزه، ستاره دنباله دار، سنگ های آسمانی که در اثر برخورد با زمین میسوزند، ( در نجو ...
پسر، دختر
فارسی، عربی
کهکشانی عارفه
دانا، شناسنده خدا از طریق عرفان، زن عارف، ز عارف، و، ( در قدیم ) مهربانی و نیکی ( عارفت )، عارف، مؤ ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی فاطیما
فاطیما شکل لاتین اسم فاطمه است، ( = فاطمه ) ( اعلام ) دهکده ای در غرب پرتغال، نزدیکی لیریا، در نزدی ...
دختر
عربی ژیلا
شبنم صبحگاهی، تگرگ، ( اعلام ) نام رودی در اتازونی که در توو و مکزیک و آریزونا جریان دارد و به رود ک ...
دختر
فارسی
طبیعت صفورا
گنجشک ماده، صیپورا، ( اَعلام ) نام زوجه ی حضرت موسی ( ع ) و دختر حضرت شعیب ( ع )، مصرف کننده اندوخت ...
دختر
عبری
پرنده آراد
آرای، آراینده، بخشنده، سپید دست، جوان مرد، آراسته، نگاریده، ( اَعلام ) ( در آیین زرتشتی ) نام فرشته ...
پسر
فارسی
مذهبی و قرآنی پرنیا
نوعی دیبای منقش، حریر، پرده نقاشی، تابلو، نوعی انگور، پرنیان، ( = پرنیان )، فرنیا
دختر
فارسی
طبیعت احترام
حرمت داشتن، بزرگواری، شکوه، محترم بودن، حرمت، پاس، بزرگداشت، رفتار و گفتاری که نشان دهنده ی بزرگداش ...
دختر
عربی
تاریخی و کهن نصرت الله
یاری خدا، پیروزی خداوند، یاری و کمک خداوند، پیروزی و فتح خداوند، یاری خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی انسیه
رام، آدمی، سازگار با مردم، از نام های حضرت فاطمه، ( اِنس = انسان، بشر، ایه ( پسوند نسبت ) )، مربوط ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالحمید
بنده، پروردگار، ستوده، بنده ی خدای ستوده، ( اَعلام ) نام دو تن از شاهان عثمانی، ) عبدالحمید اول: سل ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی طاهر
پاک، بی گناه، از نام های پروردگار، معصوم، ( به مجاز ) بی آلایش و بی غش، ( اَعلام ) ) طاهر ابن عبدال ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غلام عباس
بنده حضرت ابوالفضل عباس ( ع )، غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، عباس]، ارادتمند و فرمان ب ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی وجیهه
زیبا، والا مقام و مورد توجه، خوشگل ( زن )، دارای قدر و منزلت نزد مردم
دختر
عربی یزدان
خداوند، ایزد، ( در ادیان ) در مذاهب ثنوی، خدای خیر و نیکی، ایزد مقابلِ اهریمن، [یزدان در اصل جمع یز ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی فرید
یگانه، یکتا، بی نظیر، بی مانند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فرناز
دارای ناز، زیبا و شکوهمند، [فر = شکوه و جلال که در بیننده شگفتی و تحسین پدید آورد، زیبایی و برازندگ ...
دختر
فارسی ابوذر
ابوذر غفاری، صحابه نامدار پیامبر اسلام ( ص ) و از یاران امام علی ( ع )، ( = اباذر ) ( اَعلام ) جندب ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مونا
آرزوها، امیدها، منی، صاحب دساتیر کلمه ی «مانا»، که نام خدای عز و جل است به « مونا» تصحیح کـرده و آو ...
دختر
فارسی، عربی، پهلوی، یونانی
تاریخی و کهن سولماز
همیشه شاداب، گلی که هرگز پژمرده نمی شود، پژمرده نشدنی، از ریشه سولمک + اولماز، به معنى پژمرده نمى ش ...
دختر
ترکی سرور
بزرگ، رئیس، پیشوا، شادمانی، طرب، خوشحالی، آنکه مورد احترام است و نسبت به دیگری یا دیگران سِمَت بزرگ ...
دختر، پسر
فارسی، عربی امینه
ابدی، جاویدان، زن مورد اطمینان و درستکار، ( مؤنث امین )، ( امین، و، زن مورد اطمینان و درستکار امین، ...
دختر
عربی یکتا
یگانه، بی نظیر، بی همتا، تنها، صمیمی، یک رنگ، بی ریا، فرد، منفرد، ( در قدیم ) ( به مجاز ) جدا، بی ن ...
دختر، پسر
فارسی، کردی
تاریخی و کهن، هنری طلعت
دیدار، روی، طلوع، چهره
دختر
عربی فیروز
پیروز، برنده، غالب، فاتح، ( اَعلام ) [قرن اول هجری] از ایرانیان یمن، والی صنعا در زمان معاویه، که ن ...
پسر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن فرج الله
گشایش از جانب خداوند، ( عربی ) گشایش خدا، گشایش و فراوانی از سوی خدا، گشایشی از جانب خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی بیژن
شجاع، جنگجو، پسر گیو، نام پهلوان ایرانی، پسر گیو و نواده ی گودرز و رستم، که داستان دلاوری های او در ...
پسر
فارسی، پهلوی
تاریخی و کهن سامیار
ثروتمند، یاور آتش، محافظ آتش، ( سام = سبیکه ی زر و سیم، یار ( پسوند دارندگی ) ) ( به مجاز ) ثروتمند ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن منیر
درخشان، تابان، در اصل اسم مذکر عربی است، ویژگی آنچه از خود نور داشته باشد، در مقابلِ مستنیر، روشن، ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی اختر
ستاره، بخت، پرچم، نام نوعی گیاه گلدار، ( در نجوم ) جرم فلکی، کوکب، نجم، ( در گیاهی ) نام گل و گیاهی ...
دختر
فارسی
گل، کهکشانی اسفندیار
آفریده خرد پاک، اسپندیار، ( اوستایی )، مقدس آفریده یا آفریده ی ( خرد ) پاک، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ...
پسر
فارسی، اوستایی، پهلوی
تاریخی و کهن خالد
جاودان، پاینده، همیشگی، ( در قدیم ) پاینده و جاوید، ( اَعلام ) ) خالد ابن اسعد [قرن اول هجری] صحابی ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی زکیه
پاک، پارسا، زکی، پاکیزه، زَکی، ( اَعلام ) نام دیگر حضرت فاطمه ( س )، مؤنث زکی، طاهر
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی شریفه
دارای شرف و افتخار، بزرگوار، با اصل و نسب، مؤنث شریف، ارزشمند، عالی، سید، ارجمند، ( عربی ) ( مؤنث ش ...
دختر
عربی مهوش
مانند ماه، زیبارو، ماهوش، ( = ماه وش )، به علاوه ( در قدیم ) ( شاعرانه ) مانند ماه و ( به مجاز ) زی ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن عین الله
چشم خداوند، انسان کامل، چشم خدا، ( در عرفان ) عین الله و عین العالم انسان کامل را گویند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رشید
شجاع، دلیر، خوش قد و قامت، از نام ها و صفات خداوند، دارای قامت بلند و متناسب، بلند و متناسب، ( اَعل ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی پریناز
دارای ناز و کرشمه چون پری، نازدار، آن که چون پری ناز و کرشمه دارد، کنایه از زیبا و خوش کرشمه و ناز، ...
دختر
فارسی مروارید
جواهری گران بها که در صدف تولید می شود، نوعی گل، ( در مواد ) توده ی سخت، گِرد، کوچک و درخشان به رنگ ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل کسرا
خسرو، عنوان هر یک از پادشاهان ساسانی، کسری، معرب از فارسی، نام انوشیروان پادشاه ساسانی، فرزند قباد
پسر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن جابر
شکسته بند، جبار، از نام ها و صفات پروردگار، ستمگر، ستمکار، ( در لاتین ) Jeber یا jabir، ( اَعلام ) ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی تیمور
آهن، فولاد نام مؤسس سلسه ی تیموریان یا گورکانیان، نام سردار پادشاه بزرگ مغول، فولاد، ( اَعلام ) نام ...
پسر
ترکی، مغولی
تاریخی و کهن فضل الله
بخشش خدا، لطف و توجه خداوند، ( اَعلام ) ) بنیانگذار آیین حروفیه، ) فضل الله سربداری: امیر، سربداران ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سالار
سردار سپاه، فرمانده لشکر، بزرگ، حاکم، شاه، رهبر، والی، قائد، ( در گفتگو ) دارای صفات ممتاز و برجسته ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن دیانا
نیکی رسان، نیکی بخش، رب النوع رومی، دختر ژوپیتر ولاتون، نیکویی بخش، ( در اسطوره های رومی ) الهه ی م ...
دختر
اوستایی، یونانی
تاریخی و کهن نازی
منسوب به ناز، نازدار، آن که بسیار ناز کند، پرناز، ( ناز، ی ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زیبا
دختر
فارسی وحیده
مؤنث وحید، یگانه، یکتا، بی نظیر، ( عربی ) ( مؤنث وحید )، وحید
دختر
عربی لطیفه
مؤنث لطیف، گفتار نغز، نکته، شوخی، ( به مجاز ) حکایت یا عبارت کوتاه و خنده آور که برای شادی و خنداند ...
دختر
عربی فروغ
روشنی، تابش، نور، پرتو، شعله ی آتش، ( به مجاز ) رونق، روشنی ای که از آتش، خورشید و دیگر منابع نوران ...
دختر
فارسی، عربی روح انگیز
شادی آور، روح بخش، دل انگیز، مفرح، روح افزا، ( = روح افزا )، روح ( عربی ) + انگیز ( فارسی ) دل انگیز
دختر
فارسی، عربی سونیا
نورِ نیاکان، خرد و عقل، ( سو = نور، نیا )، ( ترکی، فارسی ) ( سو = نور + نیا ) نورِ نیاکان، دختر نور ...
دختر
ترکی، فارسی، یونانی، عربی درسا
مانند مروارید، ( به مجاز ) گران قیمت و ارزشمند، ( در= مروارید، لؤلؤ، سا ( پسوند شباهت ) )، شبیه به ...
دختر
فارسی، عربی مژده
خبر خوش و شادی بخش، بشارت، مژدگانی، نوید
دختر
فارسی
تاریخی و کهن صنم
( به مجاز ) بت، الهه، معشوق زیبارو، دلبر، شخص زیبا رو، ( در عرفان ) صنم در نزد بعضی از عرفا عبارت ا ...
دختر
عربی مهنا
در خور، شایسته، ( در قدیم ) گوارا و خوش، دور از رنج
دختر
عربی ساسان
کسی که از مال و منال دنیا میگذرد، زاهد، پسر بهمن و نوه ی اسفندیار، جدّ اردشیر بابکان، سرپرست آتشکده ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن نوروز
( به مجاز ) بهار، روز نو، نام یکی از نواهای موسیقی، بزرگترین جشن ملی اقوام ایرانی که از نخستین لحظا ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، طبیعت پژمان
غمگین، دل تنگ، نا امید، افسرده، پشیمان، متنفر، متوحش، ( اَعلام ) پژمان [حسین پژمان بختیاری] ادیب و ...
پسر
فارسی عماد
( به مجاز ) آن که بتوان بر او تکیه کرد، تکیه گاه، ستون، نگاه دارنده، ( اَعلام ) عماد خراسانی: [عماد ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی منا
آرزوها، امیدها، منی، مقاصد
دختر
عربی ابوالحسن
پدر حسن، کنیه ی حضرت امیرالمؤمنین ( ع ) و چهار تن از امامان شیعه، ) ابوالحسن علی ابن ابی طالب ( ع ) ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی بهجت
شوق، شادمانی، زیبایی، رونق، تازگی، خوشرنگی، نشاط
دختر
عربی مانی
اندیشمند، نام بنیانگذار آیین مانوی، مانی ( در لغت ) به معنی «اندیشمند» است، ( اَعلام ) [، میلادی] ب ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن عمران
نام پدر حضرت موسی ( ع ) به روایت تورات، نام پدر حضرت مریم به روایت قرآن، آل عمران نام سوره ای در قر ...
پسر
عبری، عربی
مذهبی و قرآنی میکائیل
نام یکی از فرشتگان مقرب خداوند که روزی زمینیان را می رساند، ( = میکال ) به معنی «کیست مثل یهوّه»، ( ...
پسر
عبری
مذهبی و قرآنی