تاریخ
١ روز پیش
متن
Her hair reaches her shoulders.
دیدگاه
٠

قد موهاش تا شانه هایش است

تاریخ
٤ روز پیش
متن
a fast horse
دیدگاه
٠

اسب چابک

تاریخ
٤ روز پیش
متن
We need to call in an electrician to sort out the wiring.
دیدگاه
٠

باید یه برقکار خبر کنیم تا از سیم کشی سردربیاره

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Everyone will have an opportunity to speak at the meeting.
دیدگاه
٠

به همه این فرصت داده میشه تا در جلسه صحبت کنند

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The university has slowly increased the number of women on the faculty.
دیدگاه
٠

دانشگاه به مرور تعداد زنان بخش هییت علمی را افزایش داده است

تاریخ
١ هفته پیش
متن
She had never been one to argue with her mother, but she was becoming more contentious now that she was in high school.
دیدگاه
٠

هیچ وقت ازون آدمایی نبود که با مادرش بحث کنه، اما از وقتی وارد دبیرستان شده بود ، پرخاشگر ی اش بیشتر شده بود

تاریخ
١ هفته پیش
متن
His conscience plagued him after he deceived his friend.
دیدگاه
٠

پس از فریب دوستش وجدان درد گرفته بود

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The low test score hurt his grade average.
دیدگاه
٠

نمره پایین آزمون اش کل معدل اش رو خراب میکنه

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The truth sometimes hurts.
دیدگاه
٠

حقیقت چه بسا گاهی دردآور است

تاریخ
١ هفته پیش
متن
It hurt me that he said those terrible things about me.
دیدگاه
٠

چطور تونست اون حرف های وحشتناک رو در موردم بزنه

تاریخ
١ هفته پیش
متن
It's a shame you can't go on vacation.
دیدگاه
٠

چه حیف که نمیتونی بری تعطیلات

تاریخ
١ هفته پیش
متن
In his speech, he emphasized the need for caution and restraint.
دیدگاه
٠

در سخنانش روی دو چیز یعنی احتیاط و خویشتن داری تاکید کرد

تاریخ
١ هفته پیش
متن
She said she would never break her promise, and she emphasized the word "never."
دیدگاه
٠

گفت که هیچ وقت زیر قولش نمیزنه، و روی کلمه هیچ وقت تاکید

تاریخ
١ هفته پیش
متن
This factory produces machine parts.
دیدگاه
٠

در این کارخانه قطعات ماشین آلات تولید میشود

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Contact between people's hands is a common way that germs are spread.
دیدگاه
٠

تماس دست ها یکی از راه های رایج انتقال میکروب هاست

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Materials such as limestone, marble, and glass were used in vast amounts to build the cathedral.
دیدگاه
٠

در ساخت این کلیسا از مصالحی مثل سنگ آهک، مرمر و شیشه در حجم بالا استفاده شده

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
I don't want to be stuck in this boring place all my life. I want to live!
دیدگاه
٠

دلم نمیخاد کل عمرمو توی همچین جای کسل کننده ای بگذرونم، دلم میخاد زندگی کنم

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
I live on very little income.
دیدگاه
٠

درآمد من برای زندگی خیلی کم است

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
My grandfather lived to be a hundred years old.
دیدگاه
٠

پدربزرگم صد سال از خدا عمر گرفت

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
You will be punished, I can except no one.
دیدگاه
٠

همتون تنبیه میشید، استثنا نداره

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
All the students except one performed quite well on the exam.
دیدگاه
٠

کل دانش آموزان به حز یک نفر عملکرد خیلی خوبی در امتحان داشتند

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
a store of cookies in the cupboard
دیدگاه
٠

یه تعداد کلوچه تو کمد هست

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
The test requires the child to pick out pairs of like images from a set of images.
دیدگاه
٠

این تست کودک را ملزم میکند تا تصویرهای مشابه را از مجموعه تصاویر انتخاب کند

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
She comes from another country.
دیدگاه
٠

او اهل کشور دیگری است

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Can I have another piece of bread?
دیدگاه
٠

میشه یه تکه دیگه نان بخورم

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
my other hand
دیدگاه
٠

اون یکی دستم

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
These are weighty coins.
دیدگاه
٠

چه سکه های سنگینی

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
The painting brought several thousand dollars.
دیدگاه
٠

این نقاشی چن هزار دلار عایدی داشت

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Her persuasive arguments finally brought him to his senses.
دیدگاه
٠

بحث های مستدل او بالاخره وی را سرعقل آورد

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
His death brought sadness to the entire community.
دیدگاه
٠

درگذشت او باعث اندوه تمام جامعه شد

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Autumn brings cool weather.
دیدگاه
٠

با آمدن پاییز، هوا رو به خنکی میرود

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
It was just an example; I wasn't referring to any specific incident.
دیدگاه
٠

این چیزی که مطرح شد فقط من باب مثال بود، من به هیچ اتفاق خاصی اشاره نکردم

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
It worries me when my mother forgets to take her medicine.
دیدگاه
٠

وقتی مادرم فراموش میکنه داروهاش و مصرف کنه، نگران میشم

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
His rebellious behavior worried his parents.
دیدگاه
٠

سرکشی های او باعث نگرانی پدر و مادرش شد

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Don't worry, I'll take care of the problem.
دیدگاه
٠

نگران نباش، من به مسیله رسیدگی میکنم

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Her father comes from Mexico.
دیدگاه
٠

پدرش مکزیکیه

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
It is hard to use a computer at first.
دیدگاه
٠

کار کردن با کامپیوتر اولش سخته

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
At first, I really liked my job, but now I'm not happy with it.
دیدگاه
٠

اولش کارمو واقعا دوست داشتم، اما الان ازش راضی نیستم

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
She rained gifts on her children.
دیدگاه
٠

فرزندانش را هدیه باران کرد

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
How can you be such an optimist with all these troubles in the world?
دیدگاه
٠

چطور میتونی با وجود این همه مشکلات دنیا باز هم خوشبین باشی

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
My grandfather was well past eighty when he died.
دیدگاه
٠

پدربزرگم موقع مرگش با اینکه هشتاد سال را رد کرده بود اما سلامتی خوبی داشت

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
His condition is past help.
دیدگاه
٠

شرایطش جوری که نمیشه بهش کمک کرد

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
During the past hour, three buses came and left.
دیدگاه
٠

تو یک ساعت گذشته، سه تا اتوبوس آمده و رفته

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
We saw him only a month past.
دیدگاه
٠

همین یک ماه پیش بود او را دیدیم

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
He led a successful military campaign against the invaders.
دیدگاه
٠

او رهبری عملیات موفق نظامی بر علیه مهاجمین را به عهده داشت

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
a permanent mailing address
دیدگاه
٠

نشانی ثابت پستی

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Don't take on more than you can handle.
دیدگاه
٠

بیشتر از توانت، مسیولیت قبول نکن

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
He hit me, and I hit him back.
دیدگاه
٠

منو زد، منم زدمش

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
He'd gone too far into the intersection and had to back up his car.
دیدگاه
٠

چون از تقاطع خیلی دور شده بود مجبور شد دنده عقب بگیره

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
The horse he backed came in the winner today.
دیدگاه
٠

اسبی که روش شرط بسته بود، دوباره امروز به جمع برنده ها برگشت