تاریخ
٧ ماه پیش
متن
She became director of the program last year.
دیدگاه
٠

سال گذشته او به سمت مدیر این برنامه انتخاب شد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He surprised her with an engagement ring.
دیدگاه
٠

پارتنرش را با یک حلقه نامزدی غافلگیر کرد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
What a shame!
دیدگاه
٠

چه حیف

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
This problem really isn't worth your attention.
دیدگاه
٠

این مسیله حتی ارزش توجه کردنم نداره

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Practice is the best means of gaining mastery.
دیدگاه
١

بهترین راه تسلط بر هر کار، تمرین است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The security guard omitted to check the rear entrance.
دیدگاه
٠

نگهبان امنیتی از کنترل ورودی پشتی غفلت کرد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
On the invitations, I unfortunately omitted the time that the party will begin.
دیدگاه
٠

متاسفانه، زمان شروع مهمانی در دعوت نامه ذکر نشده

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The paper was getting too long, so she omitted a few paragraphs.
دیدگاه
٠

چون مقاله خیلی طولانی میشد، پس چند پاراگرافش را حذف کرد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
I walked on in a reflective mood to the car.
دیدگاه
٠

همینطور که در خودم غرق بودم به سمت ماشین رفتم

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Power resides in the people, but they must choose to exercise it.
دیدگاه
٠

تاثیرگذاری قدرتی که در وجود افرادنهفته است به پروش آن توسط خود فرد بستگی دارد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
I'm assigning this closet for winter clothes only.
دیدگاه
٠

این کمد مخصوص لباس های زمستانی ام است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Her hair reaches her shoulders.
دیدگاه
٠

قد موهاش تا شانه هایش است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
a fast horse
دیدگاه
٠

اسب چابک

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
We need to call in an electrician to sort out the wiring.
دیدگاه
٠

باید یه برقکار خبر کنیم تا از سیم کشی سردربیاره

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Everyone will have an opportunity to speak at the meeting.
دیدگاه
٠

به همه این فرصت داده میشه تا در جلسه صحبت کنند

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The university has slowly increased the number of women on the faculty.
دیدگاه
٠

دانشگاه به مرور تعداد زنان بخش هییت علمی را افزایش داده است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
She had never been one to argue with her mother, but she was becoming more contentious now that she was in high school.
دیدگاه
٠

هیچ وقت ازون آدمایی نبود که با مادرش بحث کنه، اما از وقتی وارد دبیرستان شده بود ، پرخاشگر ی اش بیشتر شده بود

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
His conscience plagued him after he deceived his friend.
دیدگاه
٠

پس از فریب دوستش وجدان درد گرفته بود

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The low test score hurt his grade average.
دیدگاه
٠

نمره پایین آزمون اش کل معدل اش رو خراب میکنه

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The truth sometimes hurts.
دیدگاه
٠

حقیقت چه بسا گاهی دردآور است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
It hurt me that he said those terrible things about me.
دیدگاه
٠

چطور تونست اون حرف های وحشتناک رو در موردم بزنه

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
It's a shame you can't go on vacation.
دیدگاه
٠

چه حیف که نمیتونی بری تعطیلات

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
In his speech, he emphasized the need for caution and restraint.
دیدگاه
٠

در سخنانش روی دو چیز یعنی احتیاط و خویشتن داری تاکید کرد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
She said she would never break her promise, and she emphasized the word "never."
دیدگاه
٠

گفت که هیچ وقت زیر قولش نمیزنه، و روی کلمه هیچ وقت تاکید

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
This factory produces machine parts.
دیدگاه
٠

در این کارخانه قطعات ماشین آلات تولید میشود

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Contact between people's hands is a common way that germs are spread.
دیدگاه
٠

تماس دست ها یکی از راه های رایج انتقال میکروب هاست

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Materials such as limestone, marble, and glass were used in vast amounts to build the cathedral.
دیدگاه
٠

در ساخت این کلیسا از مصالحی مثل سنگ آهک، مرمر و شیشه در حجم بالا استفاده شده

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
I don't want to be stuck in this boring place all my life. I want to live!
دیدگاه
٠

دلم نمیخاد کل عمرمو توی همچین جای کسل کننده ای بگذرونم، دلم میخاد زندگی کنم

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
I live on very little income.
دیدگاه
٠

درآمد من برای زندگی خیلی کم است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
My grandfather lived to be a hundred years old.
دیدگاه
٠

پدربزرگم صد سال از خدا عمر گرفت

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
You will be punished, I can except no one.
دیدگاه
٠

همتون تنبیه میشید، استثنا نداره

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
All the students except one performed quite well on the exam.
دیدگاه
٠

کل دانش آموزان به حز یک نفر عملکرد خیلی خوبی در امتحان داشتند

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
a store of cookies in the cupboard
دیدگاه
٠

یه تعداد کلوچه تو کمد هست

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The test requires the child to pick out pairs of like images from a set of images.
دیدگاه
٠

این تست کودک را ملزم میکند تا تصویرهای مشابه را از مجموعه تصاویر انتخاب کند

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
She comes from another country.
دیدگاه
٠

او اهل کشور دیگری است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Can I have another piece of bread?
دیدگاه
٠

میشه یه تکه دیگه نان بخورم

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
my other hand
دیدگاه
٠

اون یکی دستم

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
These are weighty coins.
دیدگاه
٠

چه سکه های سنگینی

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The painting brought several thousand dollars.
دیدگاه
٠

این نقاشی چن هزار دلار عایدی داشت

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Her persuasive arguments finally brought him to his senses.
دیدگاه
٠

بحث های مستدل او بالاخره وی را سرعقل آورد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
His death brought sadness to the entire community.
دیدگاه
٠

درگذشت او باعث اندوه تمام جامعه شد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Autumn brings cool weather.
دیدگاه
٠

با آمدن پاییز، هوا رو به خنکی میرود

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
It was just an example; I wasn't referring to any specific incident.
دیدگاه
٠

این چیزی که مطرح شد فقط من باب مثال بود، من به هیچ اتفاق خاصی اشاره نکردم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
It worries me when my mother forgets to take her medicine.
دیدگاه

وقتی مادرم فراموش میکنه داروهاش و مصرف کنه، نگران میشم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
His rebellious behavior worried his parents.
دیدگاه
٠

سرکشی های او باعث نگرانی پدر و مادرش شد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Don't worry, I'll take care of the problem.
دیدگاه

نگران نباش، من به مسیله رسیدگی میکنم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Her father comes from Mexico.
دیدگاه
٠

پدرش مکزیکیه

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
It is hard to use a computer at first.
دیدگاه
٠

کار کردن با کامپیوتر اولش سخته

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
At first, I really liked my job, but now I'm not happy with it.
دیدگاه
٠

اولش کارمو واقعا دوست داشتم، اما الان ازش راضی نیستم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
She rained gifts on her children.
دیدگاه
٠

فرزندانش را هدیه باران کرد