تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣٠

بفرمایید بقیه پول شما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢٩

پای کسی به چیزی گیر کردن و بر زمین افتادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

مسئله قضیه موضوع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩٧

at the end رو با in the end اشتباه نگیرید at the end یعنی در پایان یا در قسمت پایانی_ زمانی که چیزی تموم میشه اما in the end یعنی سرانجام بالاخره ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٩

یک حوضچه بیضی شکل که برای شستن ناحیه تناسلی و مقعد استفاده می شود طهارت گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

کارت پرواز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

پوشیدن گذاشتن ( هدفون و. . . ) گذاشتن ( فیلم و موسیقی ) نمایش اجرا کردن برگزار کردن ( مسابقه و. . . ) آرایش کردن کرم و . . . زدن وزن اضاف ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

Explore وdirectory دو کلمه هستند که می توان یک تفاوت اساسی را بین آنها تشخیص داد ، اگرچه به طور کلی معنی مشابهی را منتقل می کنند. Explore چیزی به معن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

شهری که مردمانی از کشورهای مختلف در آن زندگی می کنند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

جذب کردن ( از طریق تنفس و. . . ) فریب دادن گول زدن ( به کسی ) جا و مکان دادن بادقت نگاه کردن دیدن متوجه شدن به خاطر سپردن تنگ کردن ( لباس )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦١

مَمه، پستان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

واژه county یک اسم است و به مناطقی از ایالات متحده، بریتانیا و ایرلند گفته می شود که سیستم حکومتی و دولت محلی ویژه خود را دارند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

( وقت، انرژی و. . . برای چیزی ) صرف کردن ( در چیزی ) سرمایه گذاری کردن ( چیزی را داخل چیز دیگری ) قرار دادن در دنده خلاص و. . . گذاشتن ( اتومبی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

به روی بر روی به روی به طرف به سمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

خواستگاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

بیان کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

at the end رو با in the end اشتباه نگیرید at the end یعنی در پایان یا در قسمت پایانی_ زمانی که چیزی تموم میشه اما in the end یعنی سرانجام بالاخره ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

become available for use or begin to produce برای استفاده در دسترس قرار بگیرند یا شروع به تولید کنند در دسترس بودن موجود بودن مثلا Does this co ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

مطب دندان پزشکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

جلیقه vest میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

قبول شدن انتخاب شدن وارد حرفه ای شدن وارد کاری شدن دعوا کردن انتقاد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

اهمیت دادن مهم تلقی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

ناشناخته غریبه کسی که در مسابقات ورزشی ازش انتظار بردن یا قهرمان شدن را نداریم مخالف واژه favourite

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

عبارت بود از، بستگی داشتن به، منوط بودن به، مبتنی بودن به مبتنی بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

به پوزیشن سکسی که مرد زمین خوابیده باشه و زن روی اون قرار بگیره هم گفته میشه که کنترل سکس دست زن قرار میگیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

اطلاعات تازه به دست آوردن ( از اتفاقات ) آگاه شدن ( از اتفاقات ) اطلاعات کسب کردن رسیدگی کردن ( به کار یا عملی ) به کار عقب مانده رسیدگی کردن ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

روی هم انبار شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

محیطی که در آن فرد فقط با عقاید یا عقایدی منطبق بر عقاید خود روبرو می شود ، بنابراین دیدگاه های موجود وی تقویت می شود و ایده های جایگزین در نظر گرفته ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

برنامه ریزی در مورد. . . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

خریده شدن یک شرکت توسط شرکت دیگر یا خریده شدن سهم یک شرکت سهامی عام توسط یک شرکت دیگر که اگر شرکت موافق به این معامله باشد friendly takeover می شود و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

مقدار دی اکسید کربن و سایر ترکیبات کربن ساطع شده در اثر مصرف سوخت های فسیلی توسط یک شخص خاص ، گروه و غیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

if we were meant to stay in one place we'd have roots instead of feet اگر قرار بود همه ی عمرومونو یه جا بگذرونیم به جای پا ریشه داشتیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

value added tax مالیات بر ارزش افزوده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

لبخند پهن با شادی خندیدن لبخندی پهن بر لب داشتن تابیدن درخشیدن ارسال کردن امواج رادیویی یا تلویزیونی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

هیچ وقت نشده که من . . . . . . یه نوع بازیه . . . در مورد کارایی که هیچ وقت نکردن میگن و اگه طرف مقابل اون کارو بکنه باید یه کاری رو انجام بده ( م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

نصب کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

دور ریختن دور انداختن از شر چیزی خلاص شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

به صورت به صورت منظم/دائمی/پاره وقت/موقت و. . . بازه ( زمانی ) در بازه زمانی روزانه/هر روز/هفتگی و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

کلبه یخی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

راست مستقیم قائم عمودی ستونی درست ستون وار ایستاده ( نوشیدنی ) بدون یخ سرو کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

مبتلا شدن اسیر شدن فرو ریختن سقوط کردن افتادن بر روی یا داخل چیزی داخل شدن به یک تشکیلاتی مثل ارتش مشارکت کردن در چیزی طبقه بندی کردن سازماندهی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

خبر کردن اطلاع دادن خبر دادن گفتن آگاهانیدن آگاه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

i'll get someone to take care of it من کسی رو فراهم میکنم که به این رسیدگی کند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

رنگارنگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

من که نمیخوام !!!!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

جنبه مثبت قضیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

\"Preserve\" به معنای جلوگیری از آسیب دیدن چیزی است، و نگه داشتن چیزی در همان شرایط قبلی. \"maintain\" این است که چیزی را در نظم و ترتیب حفظ کند و در ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

بخشی از یک کتاب یا فیلم سکانس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

سکس کردن رابطه سکسی داشتن رفتار سکسی داشتن سکس خشن داشتن جوری که صبح نتونه از جاش بلند بشه و اینو خوتون ترجمه کنید To �thrust—as hard as�physica ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

بفرمائید