تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

برای اونایی که به کامنت دوستان شک دارن از کتاب oxford word skills ( advanced ) درس 26 become very excited or lose control of your feeling مترادف be ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تجمع کردن برای حمایت یا کمک به کسی یا چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دور شدن از کسی یا چیزی با حرکت غلتکی افتادن یا حرکت کردن از بالای سر کسی یا چیزی با حرکت غلتکی باعث افتادن یا غلت خوردن کسی یا چیزی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ناپسند شمردن، ناخشنودی نشان دادن، مذموم شمردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مد روز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

پیروی کردن از کسی و انجام هر کاری که آنها بخواهند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در مجموع میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حساب پس اندازی که تحت تاثیر تورم ارزش آن کاسته نمیشود و با افزایش تورم ارزش پول نیز افزایش می یابد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

پدیدار شدن دیده شدن، نمایان شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

فراهم کردن تامین کردن، تدارک دیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

قبل از اینکه روز به پایان برسد ( به طور معمول به پایان روز کاری اشاره دارد ) تا زمان پایان روز کاری ( تا زمانی که خورشید غروب کند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

برای نشان دادن چیزی است عجیب شگفت انگیز تعجب آور و حیرت اور در کمال تعجّب با کمال تعجّب به طور عجیبی شاید باورتان نشود ولی جالب است که

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

گذاشتن یا قرار دادن به صورت حالت افقی و دراز کش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

در حال وزوز کردن پر شور و پر انرژی پر نشاط، پر هیجان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

وسیله باتری خور به وسیله باتری کار کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خواستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خشم شدید ناشی از استرس و درماندگی و ناکامی ناشی از رانندگی در شرایط سخت و دشوار ( مثل ترافیک )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

واژه عربی هم باشه الان تو زبون ترکی رایجه املاشم به همین صورت قهبه نوشته میشه ترکی استانبولی هم میشه kahpe

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

گل خوردن در فوتبال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

نفهمیدن یا ندانستن دلیل چیزی ( گاهی همراه با کمی دلخوری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

استراحت کردن و خوش گذراندن relax and enjoy yourself

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دایما دائم مدام یک ریز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حول و حوش در نواحی تقریبا حدودا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سر راست مفید و مختصر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ساختن در مکان خاصی ساختن قرار دادن در نظر گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مربع مربع کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

از کسی مراقبت کردن مراقب کسی بودن هوای کسی را داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

در بازه زمانی کم در کوتاه مدت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

please

پیشنهاد
١٨

قبول نکردن یک وضعیت یا موقیت بد بدون جنگیدن و اعتراض

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ویدیوهای شخصی ساخته شده توسط کسی در مورد چیزهایی که مردم علاقهمند هستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ندانستن از چیزی آگاهی نداشتن ایده ای نداشتن احمق بودن کودن بودن ( چیزی ) بار کسی نبودن

پیشنهاد
١٦

قدردان شما بودم اگه می توانستید ( برای درخواست دادن برای انجام کاری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

پاکت نامه حاوی اسم و نشانی فرد ارسال کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تمایل داشتن مردم به یاد آوری از چیزی یا کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

داشتم می گفتم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برای پذیرش یا کنار آمدن با چیزی که شخص باید با آن روبرو شود ، به ویژه یک موقعیت نامطلوب ، دشوار یا نگران کننده یا مجموعه ای از شرایط به تدریج احساس ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

میز پذیرش ( هتل و فرودگاه و. . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

باید برم مجبورم برم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

( شعر یا نمایشنامه یا داستانیا فیلم ) شخصیت منفی شخصیت رو به رو قهرمان داستان پاد قهرمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خروج به ترتیب ورود آسیاب به نوبت به ترتیب مراجعه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

پول زور پول زیادی گرفتن برای یک کالا یک کالا رو به جای جنس اصلی قالب کردن از کسی زیادی پول گرفتن کسی را چپاندن پاره کردن ریزریز کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برنامه های ارسالی از ایستگاه مرکزی خوراک وب فید دادن چیزی به کسی یا چیزی دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تقصیر را گردن گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

غلت دادن به پایین غلتاندن به سمت پایین غلت خوردن به سمت پایین باز کردن لبه ( چیزی ، مانند آستین پیراهن یا پای شلوار ) برای بلندتر شدن آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به دست اوردن خبر دست اول ( که هنوز به دست رقبا نرسیده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

be too old to do what you used to be able to do برای انجام کاری که قبلاً قادر به انجام آن بودید خیلی پیر باشید

پیشنهاد
١٧

( دل کسی ) به شدت چیزی را خواستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

احساسات خودتو کنترل کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کسی را مسئولیت جایی را به عهده گرفته احتمال داره تغییر اساسی زیادی انجام بده