watch over


حراست کردن، محافظت کردن، پاییدن، سرپرستی کردن
دارالترجمه ر.س.م.ی کاج

جمله های نمونه

1. The guards were originally hired to watch over the houses as they were being built.
[ترجمه گوگل]نگهبانان در ابتدا برای مراقبت از خانه ها در حین ساخت آنها استخدام شده بودند
[ترجمه ترگمان]نگهبان ها در اصل برای تماشای خانه هایی که ساخته شده بودند، استخدام شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's like trusting a wolf to watch over sheep.
[ترجمه گوگل]مثل اعتماد به گرگ برای مراقبت از گوسفند است
[ترجمه ترگمان]مثل این میمونه که به یه گرگ اعتماد کنی که از گوسفند مراقبت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her parents used to keep a jealous watch over her when she was young.
[ترجمه گوگل]در جوانی والدینش با حسادت مراقب او بودند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش وقتی جوان بود از او مراقبت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He and his wife maintained a 24-hour watch over their son.
[ترجمه گوگل]او و همسرش 24 ساعت مراقب پسرشان بودند
[ترجمه ترگمان]او و همسرش یک ساعت ۲۴ ساعته از پسرشان را نگهداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Please watch over the little birds for me.
[ترجمه گوگل]لطفا مراقب پرنده های کوچک برای من باشید
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم مواظب پرندگان کوچک من باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mother kept a watch over the sick child all night.
[ترجمه گوگل]مادر تمام شب مراقب کودک بیمار بود
[ترجمه ترگمان]مادر تمام شب مراقب بچه بیمار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was no foreman to watch over him and he could please himself when he made his walk around the yard.
[ترجمه گوگل]سرکارگر نبود که مراقب او باشد و وقتی در حیاط قدم می زد می توانست خودش را خشنود کند
[ترجمه ترگمان]هیچ سرکارگر نبود که مراقب او باشد و وقتی در حیاط گردش می کرد، می توانست خود را راضی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Treasury has staff to keep a continual watch over each department's spending.
[ترجمه گوگل]خزانه داری کارکنانی دارد که به طور مستمر بر مخارج هر بخش نظارت دارند
[ترجمه ترگمان]وزارت خزانه داری به کارکنان نیاز دارد تا مراقب هزینه های هر وزارتخانه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Its highly flexible neck enables it to keep watch over a wide area while it is both searching for and chasing prey.
[ترجمه گوگل]گردن بسیار منعطف آن این امکان را به آن می‌دهد تا در حین جستجو و تعقیب طعمه، مراقب منطقه وسیعی باشد
[ترجمه ترگمان]آن گردن بسیار انعطاف پذیر آن را قادر به مراقبت از یک منطقه وسیع می کند در حالی که هر دو در جستجوی شکار و شکار طعمه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Obviously it is worth keeping watch over the pond during these times to ensure that the fish do not become stuck.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که ارزش این را دارد که در این مواقع مراقب استخر باشید تا از گیر نکردن ماهی ها اطمینان حاصل کنید
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که نگهداری از برکه در طول این زمان ها برای اطمینان از اینکه ماهی ها گرفتار نمی شوند ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They would have to keep a strict watch over the gauges of all the devices.
[ترجمه گوگل]آنها باید مراقب گیج های همه دستگاه ها باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید مراقب همه دستگاه ها باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was his job to watch over Fraser during the night.
[ترجمه گوگل]وظیفه او این بود که در طول شب مراقب فریزر باشد
[ترجمه ترگمان]این وظیفه او بود که در طول شب از آقای فریزر مراقبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet certain films he would watch over and over again and never tire of them.
[ترجمه گوگل]با این حال او فیلم های خاصی را بارها و بارها تماشا می کرد و هرگز از آنها خسته نمی شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، بعضی از فیلم هایی که او بارها و بارها مرور می کرد و هیچ وقت از آن ها خسته نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

به انگلیسی

• guard, protect, supervise

پیشنهاد کاربران

محافظت کردن، مراقبت کردن
از کسی مراقبت کردن
مراقب کسی بودن
هوای کسی را داشتن
Watch Over Me : بپا منو - هوامو داشته باش - زیر نظر داشته باش منو
پاییدن
زیر نظر گرفتن
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما