پیشنهادهای سید وحید طباطباییان (٨٦٨)
شمایل امروزین، بروز
به گفته ای دیگر
ایهام، چندمعنایی
فیلم شعاری
فراگیتایی، فراسرشتین
دریافت کردنی، دریافت شدنی
در جریان ( چیزی یا کسی ) بودن در جریان ماندن
در جریان ( بودن ) ، در چرخه ( چیزی یا کسی بودن )
درازدامن، بلند، مفصل، پرمایه، پرازریزه کاری
رونوشت، نسخه های فیلم گرفته شده از نسخه نخستین ( در سینما )
پیشنهاد دادن، به میان نهادن، به میان کشیدن
( در ادبیات داستانی و سینما ) شخصیت سه بعدی، شخصیت پرداخت شده ( وارونه شخصیت تخت و دوبعدی )
به ورطه. . . افتادن، به پرتگاه. . . لغزیدن
صدای آرام، صدای آرامش بخش
پاکسازی شده، پالایش شده از نکات غیر اخلاقی
دوگانه سازی
غرق در خون، خون آلوده، خیس خون، خیس از خون
پاسخگو بودن ، پاسخ دادن ( به معنای تلافی کردن ) تاوان دادن، پس دادن ( اگر بلایی سرش اومد شما جوابگو هستی!؟ بله، من خودم پاسخگویان )
گرانمایه، گرانسنگ، گرانبار، پرمایه
ترتیب کار را دادن
بهره کشی، دشکارگیری ( دژکارگیری ) دژبهره گیری
بلند کردن ( اصطلاح عامیانه جنوبی برای دزدیدن ) قاپیدن، کندن، دزدیدن تیغ زدن دله دزدی کردن سرقت ادبی
آزموده، کارآزموده، پرآموخته هفت خط، هفت خط روزگار ( عامیانه )
آزمودگی، پرآموختگی هفت خطی، هفت خط روزگار ( عامیانه )
نعل به نعل برابر چیزی بودن عین به عین چیزی بودن مانند سیبی که از وسط دو نیم شده
مثلا. . . به اصطلاح. . . . به قولی. . . ( برای متلک پرانی به کار می ره: ( ایشون مثلاً روانشناسه! ) ( دلش خوشه که به اصطلاح مهندسی!!! )
( درباره تغذیه یک دیدگاه یا. . . از جایی یا منبعی دیگر ) پروار کردن، پروردن، جان تازه بخشیدن
این واژه از واژه پارسی �کسرا� و �خسرو� گرفته شده.
بهتر آن است که. . .
سرخوشی گناه آلود_ سرخوشی ناپسند
به دست گرفتن، پی گرفتن، پیگیری کردن، دنبال کردن، ( پرچم، علم چیزی را ) برافراشتن
ناسازنمایانه
ناسازنما
عقب راندن، پس راندن، پس زدن، مهار کردن
جداسازی ( قرنتینه )
سرپرستی ارتشی ( حکومت نظامی )
این واژه خودش، ریشه در �ویسا� سانسکریت و �ویش� اوستایی دارد که همگی به معنای �زهر� و �زهرابه� هستند. ( منبع: واژه نامه ریشه شناسی اتیموآنلاین )
همانند سازی ( استعاره )
زدودن، از میان بردن، از میان برداشتن
ماندگاری_ زیست پذیری _ زنده ماندنی_ ماندن
ماندگار
پیشکشی، نذری
چاه مقدس_ چشمه مقدس ( که برای برآورده شدن حاجات به نوشیدن آب آن متوسل می شوند )
درخت مقدس_ آقا دار ( در شمال ایران ) _ درختی که برای گرفتن حاجت و برآورده شدن نیازها، به آن متوسل شده و پارچه می بندند )
درخت مقدس_ نذر و نیاز ( نوار پارچه ای که برای گرفتن حاجت به درخت می بندد )
داده های خام، داده های بی چون و چرا ( به عنوان اسم )
نام_آوا، واژه_ آوا
بزرگ زاده، اشراف زاده ، نجیب زاده
بازخوانی، بررسی، واکاوی
بازگماشتن، ازنونهادن، از نوبازگرداند، ازنو نگاه داشتن، به جای نخست بازگرداندن، ( ابقا کردن )