italic

/aɪˈtælɪk//ɪˈtælɪk/

معنی: حروف یک وری، حروف کج، حروف خوابیده
معانی دیگر: (معمولا جمع) حروف ایتالیک (حروف چاپی که به سوی جلو تمایل دارند و برای نشان دادن واژه ی بیگانه یا عنوان کتاب یا تاکید و غیره به کار می روند)، (زبان شناسی) ایتالیک (شاخه ای از زبان های هند و اروپایی که شامل لاتین و زبان های رومانس مانند فرانسه و ایتالیایی و اسپانیایی و غیره می شود)، وابسته به ایتالیایی های قدیم، در چاپ حروف یک وری

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, designating, or pertaining to a style of printing type in which the letters slant to the right, used for emphasis or for foreign words.

(2) تعریف: (cap.) of or pertaining to Italy, esp. ancient Italy and its peoples.
اسم ( noun )
حالات: italics
(1) تعریف: (often pl.) a type style whose letters slope to the right.

(2) تعریف: (cap.) a branch of related Indo-European languages that includes Latin and the modern Romance languages.

جمله های نمونه

1. This sentence is in italic type.
[ترجمه گوگل]این جمله به صورت ایتالیک است
[ترجمه ترگمان]این جمله در نوع ایتالیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Italic writing slants to the right.
[ترجمه گوگل]کج نوشتاری به سمت راست
[ترجمه ترگمان]ایتالیک که به سمت راست نوشته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Key paragraphs of the report are set in italic type.
[ترجمه گوگل]پاراگراف های کلیدی گزارش به صورت مورب تنظیم شده است
[ترجمه ترگمان]پاراگراف های کلیدی این گزارش به صورت ایتالیک تنظیم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The invitation was written in beautiful italic script.
[ترجمه گوگل]دعوتنامه با خط زیبای ایتالیک نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]این دعوت به اسکریپت italic زیبا نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She addressed them by hand in her beautiful italic script.
[ترجمه گوگل]او آنها را با خط زیبای ایتالیک خود خطاب کرد
[ترجمه ترگمان]او آن ها را با دست زیبا و تند خود مخاطب قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The examples in that dictionary are in italic type.
[ترجمه گوگل]نمونه های آن فرهنگ لغت به صورت مورب است
[ترجمه ترگمان]مثال های این فرهنگ لغت به صورت ایتالیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Highlight the first block, and make it italic, fully justified and indented half an inch from the left.
[ترجمه گوگل]بلوک اول را برجسته کنید، و آن را به صورت مورب، کاملاً توجیه شده و نیم اینچ از سمت چپ فرورفته کنید
[ترجمه ترگمان]قطعه اول را پررنگ کنید، و آن را ایتالیک کنید، کاملا موجه و دارای عرض نیم اینچ از سمت چپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Also, boldface and italic formatting disappears.
[ترجمه گوگل]همچنین، قالب بندی پررنگ و مورب ناپدید می شود
[ترجمه ترگمان]فرمت، و ایتالیک نیز ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Use an italic font.
[ترجمه گوگل]از فونت ایتالیک استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از قلم ایتالیک استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Italic Button 015015 Applies italic formatting to the selected cells or objects.
[ترجمه گوگل]دکمه کج 015015 قالب بندی ایتالیک را برای سلول ها یا اشیاء انتخاب شده اعمال می کند
[ترجمه ترگمان]دکمه ایتالیک با فرمت ایتالیک برای سلول های انتخاب شده و یا اشیا انتخاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Swash letter: A florid version of standard italic capital letters, usually used for ornamentation.
[ترجمه گوگل]Swash letter: نسخه‌ای از حروف بزرگ مورب استاندارد که معمولاً برای تزئین استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]نامه Swash: یک نسخه پر رنگ از حروف بزرگ ایتالیک که معمولا برای زیور آلات استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Text styles - choose among normal, bold, italic, underline and strikeout fonts.
[ترجمه گوگل]سبک های متن - از میان فونت های معمولی، پررنگ، مورب، زیر خط و خط خطی انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]سبک های متن - انتخاب بین فونت های عادی، جسورانه، ایتالیک، underline و strikeout
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Boldface italic type is used to mark very important terms when they are first defined.
[ترجمه گوگل]از نوع پررنگ مورب برای علامت گذاری عبارات بسیار مهم در اولین تعریف استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از نوع ایتالیک برای نشان دادن شرایط بسیار مهم استفاده می شود وقتی که آن ها اولین بار تعریف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Notice how the italic font style has a more flowing and visually appealing appearance than the oblique font style, which is simply created by skewing the normal font style version of the text.
[ترجمه گوگل]توجه کنید که چگونه سبک فونت ایتالیک ظاهری روان‌تر و از نظر بصری جذاب‌تر از سبک فونت مورب دارد، که به سادگی با تغییر دادن نسخه سبک فونت معمولی متن ایجاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که چگونه سبک قلم ایتالیک، ظاهر جذاب و ظاهری جذاب بیشتری نسبت به سبک فونت مورب دارد، که به سادگی با تنظیم نسخه سبک قلم معمولی متن ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حروف یک وری (اسم)
italic

حروف کج (صفت)
italic

حروف خوابیده (صفت)
italic

تخصصی

[کامپیوتر] ایتالیک - حروفی که متمایل به سمت راست هستند و به منظور بیان نوعی خطاطی طراحی شده اند . مانند ایتالیک/ Italic . حروف ایتالیک برای تنظیم عنوان کتابها و مقاله ها و بیان تأکید ویژه به کار می روند .این حروف در ماشین تحریر به حروف زیر خط کشی شده مربوط می شوند . - مایل، کج .
[برق و الکترونیک] مورب، خوابیده، کج

انگلیسی به انگلیسی

• italic type, form of type in which the letters lean to the right

پیشنهاد کاربران

تحریری
یعنی اسم ها یا کلماتی یا گاها جمله هایی که اشتباه املایی دارند یا با سایر جملات همخوانی ندارند.
اِ تَلِک
فونت های کج رو میگن italic
حروف مورب، ایرانیک

بپرس