پیشنهادهای سید وحید طباطباییان (٩٩٦)
قراردادهای هنری، شیوه ها و سنت های ادبی این واژه، قرارداد ( convention ) ، همیشه در متون ادبی، هنری در برابر انتظارات ( مخاطب ) ( Expectation ) می آی ...
خلع سلاح کننده، به زانو درآورنده
با جنجال، جنحالی، پرآشوب، پرهیاهو، جنجال برانگیز
جنجال ، آشوب جنجالی، پرآشوبی، آشوب برانگیزی، هیاهو
جنجال، آشوب، هیاهو
جنجالی، آشوب برانگیز، پرآشوب، پرهیاهو
به ما بربستند، به ما نسبت دادند، به گردن ما انداختند
بربستن، نسبت دادن، به گردن کسی انداختن
کژاندامی، دژاندامی، کژدیسی، دژدیسی، بدریختی
عجیب الخلقه، شگفت آفریده، کژاندام ( ناقص الخلقه )
جریان ساز، جنبش آفرین
مثال زدنی، نمونه آوردنی، الگووار
موضوع، موضوع گفتگو، جستار گفتگو، گفتگو سر. . .
سرزنش، نکوهش، سرکوفت سرکوفت زدن، سرزنش کردن، نکوهیدن، نکوهش کردن
سرکوفت زدن، نکوهش کردن
ریشخند، ادای ریشخندآمیز Para: کنار، مانند، فرای Oide: ( لاتین ) شعر روی هم رفته: شعر همانندسازی شده
نهش ( شرط ) _ چندوچون_ چگونگی
آرایش افزار، افزار آرایشی و بهداشتی
اندک شماری از. . . ، چندتا. . .
اندک شمار ، اندک شماری از. . .
( در افسانه شناسی یونانی، و کمابیش باحرف H بزرگ ) خدای مردگان_ سرزمین مردگان_ جهان زیرزمین
گوهرگرایی، نهادباوری، سرشت گرایی، ذات گرایی
نزدیکی، همسانی
برآمدن، بالیدن، بالیده شدن، گسترش ژافتن، بزرگ شدن
بازتاب، بازپژواک، هم افزایی
سربسته، سرپوشیده، متلک وار، کنایه آمیز ، دوپهلو، چندپهلو، ابرآلوده، مه آلوده، ناآشکار، یواشکی، زیرزیرکی
- وش، - وار، - سان، - مانند
گره، سردرگمی، آشفتگی، پریشانی
شمایل امروزین، بروز
به گفته ای دیگر
ایهام، چندمعنایی
فیلم شعاری
فراگیتایی، فراسرشتین
دریافت کردنی، دریافت شدنی
در جریان ( چیزی یا کسی ) بودن در جریان ماندن
در جریان ( بودن ) ، در چرخه ( چیزی یا کسی بودن )
درازدامن، بلند، مفصل، پرمایه، پرازریزه کاری
رونوشت، نسخه های فیلم گرفته شده از نسخه نخستین ( در سینما )
پیشنهاد دادن، به میان نهادن، به میان کشیدن
( در ادبیات داستانی و سینما ) شخصیت سه بعدی، شخصیت پرداخت شده ( وارونه شخصیت تخت و دوبعدی )
به ورطه. . . افتادن، به پرتگاه. . . لغزیدن
صدای آرام، صدای آرامش بخش
پاکسازی شده، پالایش شده از نکات غیر اخلاقی
دوگانه سازی
غرق در خون، خون آلوده، خیس خون، خیس از خون
پاسخگو بودن ، پاسخ دادن ( به معنای تلافی کردن ) تاوان دادن، پس دادن ( اگر بلایی سرش اومد شما جوابگو هستی!؟ بله، من خودم پاسخگویان )
گرانمایه، گرانسنگ، گرانبار، پرمایه
ترتیب کار را دادن
بهره کشی، دشکارگیری ( دژکارگیری ) دژبهره گیری
جر دادن پاره کردن بلند کردن ( اصطلاح عامیانه جنوبی برای دزدیدن ) قاپیدن، کندن، دزدیدن تیغ زدن دله دزدی کردن سرقت ادبی