pimp

/ˈpɪmp//pɪmp/

معنی: جاکش، دلال محبت، جاکشی کردن
معانی دیگر: قواد، لحاف کش، قرمساق، دیوث

جمله های نمونه

1. Terror stricken; the little pimp had pleaded with him, offered him money.
[ترجمه گوگل]وحشت زده؛ دلال کوچولو از او التماس کرده بود و به او پیشنهاد پول داده بود
[ترجمه ترگمان]وحشت زده شد؛ دلال کوچک به او التماس کرده بود و پول او را به او پیشنهاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Deuce, a pimp, has added him to a clutch of boys he is taking to a hotel.
[ترجمه گوگل]دیوس، یک دلال محبت، او را به جمع پسرانی که به هتل می برد اضافه کرده است
[ترجمه ترگمان]لعنت بر شیطان، او را به گروهی از پسرهایی که او را به یک هتل می برند اضافه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By that time I'd heard my pimp was in custody, and I started renting a flat.
[ترجمه گوگل]در آن زمان شنیده بودم که دلال من در بازداشت است و من شروع به اجاره یک آپارتمان کردم
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان شنیدم که pimp را دستگیر کرده اند، و من شروع به کرایه یک آپارتمان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jess is so furious with her evil pimp of a brother that she reports him to the police.
[ترجمه گوگل]جس به قدری از دلال بد برادر خود عصبانی است که او را به پلیس گزارش می دهد
[ترجمه ترگمان]جس خیلی از pimp شیطانی که او را به پلیس گزارش می دهد عصبانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We went into a bar and found a pimp.
[ترجمه گوگل]وارد یک بار شدیم و یک دلال محبت پیدا کردیم
[ترجمه ترگمان]رفتیم به یه بار و یه جاکش پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The single bullet hit the pimp right in the heart at fifteen feet.
[ترجمه گوگل]تک گلوله دقیقاً در پانزده فوتی به قلب دلال اصابت کرد
[ترجمه ترگمان]تنها کسی که در پانزده متر آن را سوراخ کرده بود، یک گلوله به the اصابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And backs off quick, before the long-suffering pimp shows up, and knocks the girl into shape with his jewelled fists.
[ترجمه گوگل]و قبل از اینکه دلال محبت طولانی ظاهر شود، سریع عقب نشینی می کند و دختر را با مشت های جواهر خود به شکلی در می آورد
[ترجمه ترگمان]و به سرعت عقب می روم، قبل از این که دلال محبت طولانی ظاهر شود و آن دختر را با مشت jewelled به شکل در می اورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What's the worst damage a pimp has done?
[ترجمه گوگل]بدترین آسیبی که یک دلال محبت زده چیست؟
[ترجمه ترگمان]بدترین خسارتی که یک جاکش به کار زد چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Are you my pimp now? You think you can pass me around to your friends?
[ترجمه گوگل]الان دلال من هستی؟ فکر می‌کنی می‌توانی مرا به دوستانت منتقل کنی؟
[ترجمه ترگمان]الان تو دلال منی؟ فکر می کنی میتونی منو ببری پیش دوستات؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You got life for killing a pimp.
[ترجمه گوگل]برای کشتن یک دلال محبت جان گرفتی
[ترجمه ترگمان]تو برای کشتن یه جاکش زندگی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of the girls she rescued from a pimp later graduated from high school as valedictorian.
[ترجمه گوگل]یکی از دخترانی که او را از دست یک دلال نجات داد، بعداً از دبیرستان فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]یکی از دخترانی که او از یک pimp نجات داد، بعدها از دبیرستان فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I would be a pimp tonight after my client visits our factory.
[ترجمه گوگل]من امشب بعد از بازدید مشتری از کارخانه ما یک دلال محبت خواهم بود
[ترجمه ترگمان]امشب بعد از اینکه مشتری من به factory رفت، من یک دلال محبت خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yao's garage needs some pimp work. That does not look like belonging to a billionaire.
[ترجمه گوگل]گاراژ یائو به چند کار دلال محبت نیاز دارد به نظر نمی رسد که متعلق به یک میلیاردر باشد
[ترجمه ترگمان]گاراژ \"یائوفی\" به یه کار مهم نیاز داره به نظر نمیاد که به یه میلیاردر تعلق داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A pimp was hanging onto my arm.
[ترجمه گوگل]یک دلال به بازویم آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]یک دلال محبت به بازوی من آویخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To solicit customers . Used of a pimp or prostitute.
[ترجمه گوگل]برای جلب مشتری مورد استفاده یک دلال یا فاحشه
[ترجمه ترگمان]برای خواستن مشتریان از \"دلال محبت\" یا \"روسپی\" استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جاکش (اسم)
bawd, pimp, procurer, pander, fancy man, fancy women, panderer

دلال محبت (اسم)
bawd, pimp, procurer, go-between

جاکشی کردن (فعل)
procure, pimp, pander

انگلیسی به انگلیسی

• one who manages a prostitution business; informer, snitch, stool pigeon
manage a prostitution business
a pimp is a man who finds clients for prostitutes and takes a large part of their earnings; an informal word.

پیشنهاد کاربران

در زبان عامیانه و در نقش فعل به معنای �پیچاندن� است.
مثال: Don't pimp me!
من رو نپیچون
مترادف ها: ditch, flake
مثال: Don't ditch me!
You're such a flake!
Stop flaking on me.
مردی که فاحشه ها رو کنترل می کنه و براشون مشتری جور می کنه و در ازاش درصد می گیره ( جاکش )
a man who controls prostitutes and arranges clients for them, taking a percentage of their earnings in return
یکی از آهنگ های معروف 50 Cent هم هست .
pimp
hog - man
red bob ( n. ) ( also red quid ) [play on red shilling ]
( Aus. ) a pimp, thus ( see cit. 1967 ) the money he extorts
brother of the gusset ( n. ) ( also knight of the gusset, squire of the gusset ) [knight of the. . . n. /squire n. ( 2 ) SE gusset]
a pimp, a procurer
whore - eater ( n. )
a pimp.
meat salesman ( n. )
a pimp
meat man ( n. )
( US black ) a pimp
خبرچین / جاسوس
a man who controls prostitutes and arranges clients for them, taking a percentage of their earnings in return
جاکش، دلال محبت، پاانداز، دیوث، قرمساق، قواد
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pimp
بعضی مواقع معنی ولگرد هم میدهدas a doer or subject
پا انداز
procure
جاکش، قَوّاد
کارتونی هم در گذشته پخش می شد به نام pimpa که نام سگی بود که شخصیت اصلی داستان است و صاحب آن پیرمردی به نام آرماندو.
P Person
I Into
M Marketing
P Prostitutes
دایی یا خاله
Jessica the pimp خاله جسیکا
Johnny the pimp عمو جانی
مرد یا زنی که زنگ میزنی بهشون برات جنده جور میکنن میری مکانش یا خودشون مکان دارن میری مکانشون. در واقع وصل کننده دخترا به مشتری ها که حتی نسخه پسرونشم هست زنگ میزنی پسر میفرستن
جاکش یا دلال جنسی
دلال جنسی ( جاکش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس