پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)
اویار
اویار
تسویه/تصفیه حساب کردن با کسی ( گویش تهرانی ) سنگهامان را واکندیم. . . . .
انگار کردن
انگار کردن
حالی کردن
حالی کردن، تفهیم کردن، ملتفت کردن
حالی کردن
تباه شده، سوخت شده، وصول نشده
سوخت شدن
سوخت شدن
سوخت شدن
نفسی/نفس تازه کردن
از هم در رفتن/در رفتن
پیرامون، اطراف
از هم در رفتن / گسستن
گاهی به معنی ( ( گسیختن ) )
قد و نیم قد
رعایت حال کسی را کردن
نیمچه
نیمچه نیمچه اتاق=اتاق کوچک
نیمچه جوجه=جوجهٔ چند روزه
( اصطلاح ) چیزی سر فلان کس شدن ، مثال: اونا محبت سرشون نمی شه!
تعجب بود که چطور صندلی تحملش را می کند ! ( مدیر مدرسه آل احمد )
گاهی به معنی ( ( بی تقصیر ) ) است.
هیچکاره
حتم داشتن
حتم داشتن
بی مورد
بی مورد
بانگ مسلمانی
اذان
تک و توک
خانه پنج اتاق ردیف هم داشت.
تک و توک
یک خرده، قدری
یک خرده
شامه تیز کردن ( اصطلاح )
به درد چیزی/کسی خوردن
در کتاب مدیر مدرسه آل احمد: عجب کار بچه های مردم درآمده!
بگیر و ببند، گرفت و بند
بگیر و ببند
هارت و هورت کردن
سرتاسری
سرحدات
پت و پهن
قلمی ناشی داشت=در نویسندگی هنوز به پختگی نرسیده بود.
نظامت
صد تومان حقوق به جایی نمی رسد=صد تومان حقوق کفاف نمی دهد.
نان دادن