پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
اگر همه در کارمان پختگی او را داشتیم بچه های مردم یکساله فیلسوف میشدند.
تایپ شده
بیجک
بالاخره صدا خوابید.
خرخر کامیون ( صدای موتور کامیون )
کوتاه آمدن
کوتاه آمدن
دندان [ های ] کسی را شمردن یا احمق گیر آوردن کسی را ساده / نادان یافتن؛ از سادگی کسی سوء استفاده کردن؛ از ضعف کسی آگاه بودن و از آن برای هدف های خود ...
این کاره
این کاره
اهل
یکهو، یهو، یکپا، یکباره ، به یک باره
( گویش تهرانی ) سند بی ارزش
موی دماغ کسی شدن
بد زبان
بدزبان
اصطلاح
او عجیب اصراری برای امضاکردن دفتر داشت.
یکپا
به یکباره، یکباره
یکپا، یهو
( اصطلاح )
در حدود من ( نثر کتاب مدیر مدرسه آل احمد )
صاحب فضل
اسم و نسب دار ، با اسم و نسب ، صاحب عنوان
عالم
با اسم رسم
صاحب عنوان، اسم و رسم دار
صاحب عنوان، با اسم و رسم
اسم و رسم دار
کوله
کوله
کج و کوله
دنبال فرمایشات کسی را گرفتن دنبال فرمایشات کسی رفتن
دنبال فرمایشات کسی را گرفتن دنبال فرمایشات کسی رفتن
خرده فرمایش
به نوبت
آب قابل شرب
سررشته
سررشته
سررشته
سررشته داشتن در کاری
کدخدا منشی کردن
دست و دلبازی
سخاوتمندی
لجن گرفتن
نمونه ای از نثر آل احمد
اصطلاح
تشر، توپ و تشر
توپ و تشر