پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
رتق و فتق
( اصطلاح ) دل به چیزی خوش کردن
اصطلاح
بسته به . . . . . . . . . . . .
بسته به . . . . . . . . . ، بر حسب . . . . . . . . . . . ، موافقِ . . . . . . . . .
گرم اختلاط شدن
مساکم اﷲ بالخیر
حرف به . . . . . . . . کشیده شد
قالی هر چه بیش تر پا بخورد بهتر باب صادرات است. ( کتاب مدیر مدرسه )
یک قبضه . . . . .
یک قبضه ریش
اکلیل خورده مجسمه های اکلیل خورده
( صفت ) درخت های خزان کرده
مشجر
مشجر
سینهٔ بیابان
عصر رسیدیم
قلمبه گویی گفتن سخنان مغلق و نامستعمل .
رستم آبروی پهلوان جماعت بود.
احتیاجی به دخالت من پیدا نشد.
مجامع
وسوسه انگیز
وسوسه انداز، وسوسه انگیز
پخمگی
تخته کردن
تخته کردن
تخته شدن
تخته کردن
صحبت از پول و ماشین نبود
خوش تخم
قوام مدرسه در گرو اخلاق است.
قوام
قوام، قرصی
آب افتاده
آب افتاده
آب افتاده
آب افتاده
آب افتاده
آب افتاده
آن ها اقلا یک پول دارو جلو بودند.
اقلا ( تنوین نمی گیرد ) ، دست کم
اقلا ( تنوین نمی گیرد )
اقلا ( تنوین نمی گیرد )
سربالا
اول آفتاب=اول ظهر
اول ظهر
تکلیف معین کردن
کسی را در معامله شرکت دادن
عنان از دست رفتن ؛ اختیار از کف رفتن، عنان از دست هشته شدن
نابجا و نابهنگام