پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
دررفتن
نیمه جویده ، ناقص جویده شده
نیمه کاره
درمانده کردن
have a foothold in ( something ) /get a foothold in ( something ) . To be in an initial, stable position from which one can progress in a particula ...
چای داغ در آن سرما نعمتی بود.
( اصطلاح )
بی دست و پایی
بی دست و پایی بی قدرتی. بی زوری. ناتوانی. ضعف : چون اجلش فرارسید از بی دست و پایی نتوانست گریخت. ( گلستان ) .
بی دست و پایی بی قدرتی. بی زوری. ناتوانی. ضعف : چون اجلش فرارسید از بی دست و پایی نتوانست گریخت. ( گلستان ) .
پاتال
پاتال
پاتال
پاتال/پیر پاتال
پاتال
پیرپاتال
فروخوردن
از اقصی نقاط جهان=از دور دست ترین نقاط جهان
تلاشی
دوام کردن
این کار سه چهار ماه بیش تر دوام نکرد .
دوام کردن
دوام کردن
دوام کردن
دوام کردن
دوام کردن
دوام کردن
دوام کردن
دوام کردن
دوام کردن
کنایه از تحریر بیهوده و خسته کننده که گاهی به درازا می کشد
دوام کردن
وعید
با زبان بی زبانی
وعید
وعید
وعید
وعید
وعید
- وعده وعید دادن ؛ قول و قرارهای نااستوار و غیر قطعی و عمل نشدنی دادن.
وعده سر خرمن
قال و مقال
قال و مقال
قال و مقال
قال و مقال
قال و مقال
دست آخر
نمِ چشم || اشک. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ) : همی رفت با دل پر از درد و غم پرآژنگ رخ دیدگان پر ز نم. فردوسی. بیامد پر از خون دو رخ پیلسم ...
آهستن سرعت گام ها
دلخوشکنک آنچه که موقتا مایه دلخوشی باشد ولی پایه و اساسی نداشته باشد .