پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)

بازدید
١٢,٥٥٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خبرش را داشتم که چه بلاها به سرش می آورند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

از و چز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

چنان عادت می شود که . . . . . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

از و چز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

از و چز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

از و چز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

از و چز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شارت و شورت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شارت و شورت ، لاف و گزاف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خفت آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

موقع شناس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که نمی تواند مطلب خود را بی خجالت به نحو احسن بیان کند. ( متضاد سر زبان دار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

وضع از این قرار است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

زبان دل =کنایه از قلم ، نوک قلم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پای هر برگه امضا زدم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حساب سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حساب سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دفتر یادداشت و نگهداری حساب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی/ را به خرج کسی انجام دادن ( اصطلاح ) مثال : نهار را به خرج ناظم خورده بودند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مایه گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

از چیزی مایه گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مایه گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بده بستان

پیشنهاد
٠

قال کار را کندن

پیشنهاد
١

قال کار را کندن

پیشنهاد
١

قال کار را کندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قال کاری/چیزی را کندن

پیشنهاد
٠

قال کار را کندن

پیشنهاد
٠

قال کار را کندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

قال کار را کندن

پیشنهاد

قال کار را کندن

پیشنهاد
٠

قال کار را کندن

پیشنهاد
٤

سر و صورت گفتن ، سازمند شدن ، سازمان شدن ، تشکّل گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قرتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

قرتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چرکین ، چرک شده

پیشنهاد
٤

متلک پراندن بسیار

پیشنهاد
٣

( اصطلاح )

پیشنهاد
٥

سر و صورت دادن ، به سامان کردن ، سازمند کردن

پیشنهاد
٥

سر و سامان دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سر و صورت دادن ، به سامان کردن ، سازمند کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سر و صورت دادن ، به سامان کردن

پیشنهاد
٣

سر و صورت دادن منظم کردن سازمند کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کُند و زنجیر = گوی فلزی که به پای زندانی ها می بستند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

من همه اش درفکرِ . . . . . . . . بودم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دونگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دونگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشم های گود نشسته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پهنای حوض یک قدم بود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

وحشت گرفتن حامد وحشتش گرفته بود.