پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)

بازدید
١٢,٥٥٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اینرا هم اطلاع داشته باشید که فقط دو تن از معلم ها متاهلند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

آناً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آناً

پیشنهاد
٣

( اصطلاح ) تعلل و فوت وقت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستی در صورت بردن

پیشنهاد
٣

بزک کردن ، آرایش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

دستی در صورت بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

حیطهٔ اقتدار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

از این نظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

روی هم رفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آنطور که ناظم خبر می داد یکسالی بود که دعوا بالا گرفته بود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستگیر کسی شدن مفهوم و معلوم اوگشتن : از گفته های او هیچ چیز دستگیر من نشد. چیزی از این مطلب دستگیرم نشد.

پیشنهاد
٣

دستگیر کسی شدن ؛ مفهوم و معلوم اوگشتن : از گفته های او هیچ چیز دستگیر من نشد. چیزی از این مطلب دستگیرم نشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستگیر کسی شدن مفهوم و معلوم اوگشتن : از گفته های او هیچ چیز دستگیر من نشد. چیزی از این مطلب دستگیرم نشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تند بزک کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

روسری سر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تند بزک کردن=آرایش غلیظ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شگرد ( کار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

راز و رمز کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چم و خم کار ، قلق ، فوت و فن کار ، لم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

لم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

فوت و فن ( کار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

چم و خم کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فوت و فن ( کار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

رفع تکلیف ؛ سرسری و با بی میلی انجام دادن کاری را. اسقاط تکلیف ، سست گرفتن کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

رفع تکلیف ؛ سرسری و با بی میلی انجام دادن کاری را.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

رفع تکلیف ؛ سرسری و با بی میلی انجام دادن کاری را. اسقاط تکلیف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاهی به معنی صورتک، نقاب، ماسک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

صورتک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دچار مرضی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تخم دو زرده کردن = کنایه از کسی که کار کوچکی را بزرگ جلوه داده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

تخم دو زرده کردن = کنایه از کسی که کار کوچکی را بزرگ جلوه داده است.

پیشنهاد
٢

کفایت کردن ، کافی شدن ، بس شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بس شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بس شدن ، کفایت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به خود آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بس کردن / بس کردن به . . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به خود آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرده پا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به خود آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خرده پا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرده پا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خرده پا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نره خر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خره نر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نان آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بالاخره خجالتش ریخت ( اصطلاح )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قول گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

چهار هزار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

( اصطلاح ) به سر شما قسم. . . . .