پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)
اینرا هم اطلاع داشته باشید که فقط دو تن از معلم ها متاهلند.
آناً
آناً
( اصطلاح ) تعلل و فوت وقت
دستی در صورت بردن
بزک کردن ، آرایش کردن
دستی در صورت بردن
حیطهٔ اقتدار
از این نظر
روی هم رفته
آنطور که ناظم خبر می داد یکسالی بود که دعوا بالا گرفته بود.
دستگیر کسی شدن مفهوم و معلوم اوگشتن : از گفته های او هیچ چیز دستگیر من نشد. چیزی از این مطلب دستگیرم نشد.
دستگیر کسی شدن ؛ مفهوم و معلوم اوگشتن : از گفته های او هیچ چیز دستگیر من نشد. چیزی از این مطلب دستگیرم نشد.
دستگیر کسی شدن مفهوم و معلوم اوگشتن : از گفته های او هیچ چیز دستگیر من نشد. چیزی از این مطلب دستگیرم نشد.
تند بزک کردن
روسری سر کردن
تند بزک کردن=آرایش غلیظ
شگرد ( کار )
راز و رمز کار
چم و خم کار ، قلق ، فوت و فن کار ، لم
لم
فوت و فن ( کار )
چم و خم کار
فوت و فن ( کار )
رفع تکلیف ؛ سرسری و با بی میلی انجام دادن کاری را. اسقاط تکلیف ، سست گرفتن کار
رفع تکلیف ؛ سرسری و با بی میلی انجام دادن کاری را.
رفع تکلیف ؛ سرسری و با بی میلی انجام دادن کاری را. اسقاط تکلیف
گاهی به معنی صورتک، نقاب، ماسک
صورتک
دچار مرضی بودن
تخم دو زرده کردن = کنایه از کسی که کار کوچکی را بزرگ جلوه داده است
تخم دو زرده کردن = کنایه از کسی که کار کوچکی را بزرگ جلوه داده است.
کفایت کردن ، کافی شدن ، بس شدن
بس شدن
بس شدن ، کفایت کردن
به خود آمدن
بس کردن / بس کردن به . . . .
به خود آمدن
خرده پا
به خود آمدن
خرده پا
خرده پا
خرده پا
نره خر
خره نر
نان آور
بالاخره خجالتش ریخت ( اصطلاح )
قول گرفتن
چهار هزار
( اصطلاح ) به سر شما قسم. . . . .