پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)
توی دل کسی را خالی کردن
وعید
توی دل کسی را خالی کردن
توی دل کسی را خالی کردن
توی دل کسی را خالی کردن.
توی دل کسی را خالی کردن
توی دل کسی را خالی کردن
میانداری کردن
میانداری کردن
میانداری کردن
فحش و فحش کاری
کنایه از آماده شدن برای پرخاش و دشنام و عتاب
سرنوشت علی دست حامد بود.
حرف حساب
رنگ و رو باخته
رنگ رفته
کنایه
فرصت جستن
ما سبق
ما سبق
از و چز کردن ، کشتیار کسی شدن
از و چز کردن ، کشتیار کسی شدن
کشتیار کسی شدن
با علاقه و اشتیاق
کشتیار کسی شدن
کسی را به دردسر انداختن خود را به دردسر انداختن
میانه داشتن
پا در کفش کسی کردن
به تلویح
به تلویح
افشین مختصر علاقه ای هم به تاریخ داشت.
امضا پای چیزی گذاشتن
نسبت خطا به کسی دادن
تخطئة
تخطئة
تخطئة
در حین کار ، میانهٔ کار ، اثنای کار
کیابیا
کیابیا ، طمطراق
کیابیا
پر طمطراق و صاحب جلال بودن
کیابیا داشتن=پر طمطراق و صاحب جلال بودن
محل ایراد
جدا کردن تیغه های استخوان های ماهی
درآنِ واحد
با آداب تمام
نشافه
نشافه=خشک کن
.
یک روز بیشتر دوام نیاوردم.