پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
بنده شکم ؛ پرخور. شکم پرور. شکم بنده. ( فرهنگ فارسی معین ) . پرخوار و شکم پرور. ( ناظم الاطباء ) . مطیع شکم.
بنده شکم ؛ پرخور. شکم پرور. شکم بنده. ( فرهنگ فارسی معین ) . پرخوار و شکم پرور. ( ناظم الاطباء ) . مطیع شکم.
بنده شکم ؛ پرخور. شکم پرور. شکم بنده. ( فرهنگ فارسی معین ) . پرخوار و شکم پرور. ( ناظم الاطباء ) . مطیع شکم.
بنده شکم ؛ پرخور. شکم پرور. شکم بنده. ( فرهنگ فارسی معین ) . پرخوار و شکم پرور. ( ناظم الاطباء ) . مطیع شکم.
بنده شکم ؛ پرخور. شکم پرور. شکم بنده. ( فرهنگ فارسی معین ) . پرخوار و شکم پرور. ( ناظم الاطباء ) . مطیع شکم.
بنده شکم ؛ پرخور. شکم پرور. شکم بنده. ( فرهنگ فارسی معین ) . پرخوار و شکم پرور. ( ناظم الاطباء ) . مطیع شکم.
از بار رفتن ؛ بچه از مادر افتادن. سقط شدن بچه. بچه از بارش رفتن ؛ سقط کردن جنین را. بچه افکندن.
از بار رفتن ؛ بچه از مادر افتادن. سقط شدن بچه. بچه از بارش رفتن ؛ سقط کردن جنین را. بچه افکندن.
بار بیشتر در جای کردن ؛ درین مورد تاریخ بیهقی کنایه از شراب بسیار خوردن آورده است : خوارزمشاه بخندید، گفت : سالار دوش بار بیشتر در جای کرده است. ( تا ...
بار بیشتر در جای کردن ؛ درین مورد تاریخ بیهقی کنایه از شراب بسیار خوردن آورده است : خوارزمشاه بخندید، گفت : سالار دوش بار بیشتر در جای کرده است. ( تا ...
بار بیشتر در جای کردن ؛ درین مورد تاریخ بیهقی کنایه از شراب بسیار خوردن آورده است : خوارزمشاه بخندید، گفت : سالار دوش بار بیشتر در جای کرده است. ( تا ...
سبیل رشاد؛ راه راست. صراط مستقیم. ( یادداشت مؤلف ) . || ج ِ رَشادَة. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . رجوع به رَشادة شود.
سبیل رشاد؛ راه راست. صراط مستقیم. ( یادداشت مؤلف ) . || ج ِ رَشادَة. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . رجوع به رَشادة شود.
سبیل رشاد؛ راه راست. صراط مستقیم. ( یادداشت مؤلف ) . || ج ِ رَشادَة. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . رجوع به رَشادة شود.
همه تجربی انگاری
معنی اصطلاح - > [ یکی ] به نعل و [ یکی ] به میخ زدن 1 - دوپهلو سخن گفتن؛ از بیان منظور خود پرهیز کردن 2 - دوجانبه بازی کردن؛ با هردوطرف دعوا سازگاری ...
معنی اصطلاح - > [ یکی ] به نعل و [ یکی ] به میخ زدن 1 - دوپهلو سخن گفتن؛ از بیان منظور خود پرهیز کردن 2 - دوجانبه بازی کردن؛ با هردوطرف دعوا سازگاری ...
بنا داشتن propose to do something=to intend to do something
بنا داشتن propose to do something=to intend to do something
بنا داشتن propose to do something=to intend to do something
فقیدالمثل ؛ بی مثل وعدیم النظیر. ( غیاث ) ( آنندراج ) .
It's estimated that India is home to between 38, 000 and 53, 000 wild elephants, while Africa has between 470, 000 and 690, 000.
He who would climb the ladder must begin at the bottom.
Works of art
Works of art
But the idea is practically an article of faith among Republicans elected in the 1990s.
an article of faith
wet fish
soaking/dripping/sopping wet ( =very wet )
soaking/dripping/sopping wet ( =very wet )
soaking/dripping/sopping wet ( =very wet )
soaking/dripping/sopping wet ( =very wet )
Greco - Roman Style Wrestling
پل خربگیری ؛ محل امتحان. جایی که از آن گریختن میسر نباشد. چو خر در خلاب ماندن ؛ واماندن : از هیبت توفتنه چو بر جسته بر کمر وز صورت تو خصم چو خر ماند ...
تک فام
جان به تک پا بیرون بردن ؛با فرار جان به سلامت بردن. ( یادداشت ایضاً ) .
جان به تک پا بیرون بردن ؛با فرار جان به سلامت بردن. ( یادداشت ایضاً ) .
جان به تک پا بیرون بردن ؛با فرار جان به سلامت بردن. ( یادداشت ایضاً ) .
جان به تک پا بیرون بردن ؛با فرار جان به سلامت بردن. ( یادداشت ایضاً ) .
there's many a slip between cup and lip
champagne taste ( s ) on a beer budget
champagne taste ( s ) on a beer budget
champagne taste ( s ) on a beer budget
champagne taste ( s ) on a beer budget
champagne taste ( s ) on a beer budget
champagne taste ( s ) on a beer budget
ره سپردن. [ رَه ْ س ِ پ َ / پ ُ دَ ] ( مص مرکب ) راه سپردن. درنوشتن راه. درنوردیدن راه. کنایه از رفتن. ( یادداشت مؤلف ) : فتنه ره تقدیر وقضا هرگز نس ...
the days of wine and roses
the days of wine and roses
the days of wine and roses