پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
به طبع رسیدن
به طبع رسیدن
نرم رفتن. [ ن َ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) ملایم رفتن. آهسته رفتن. ( ناظم الاطباء ) . به آهستگی رفتن. بی شتاب رفتن. به تأنی رفتن. به آرامی رفتن. آرام رفتن ...
داستان شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مشهور شدن. شهره گشتن. بلندآوازه گشتن : به ایران و توران بر راستان شد آن شهر خرم یکی داستان. فردوسی. از مردمی میا ...
نرم رفتن. [ ن َ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) ملایم رفتن. آهسته رفتن. ( ناظم الاطباء ) . به آهستگی رفتن. بی شتاب رفتن. به تأنی رفتن. به آرامی رفتن. آرام رفتن ...
نرم رفتن. [ ن َ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) ملایم رفتن. آهسته رفتن. ( ناظم الاطباء ) . به آهستگی رفتن. بی شتاب رفتن. به تأنی رفتن. به آرامی رفتن. آرام رفتن ...
ذیل کوه=دامنهٔ کوه و آن بیابان سر بسر در ذیل کوه بر خلایق گشته موسی با شکوه.
ذیل کوه=دامنهٔ کوه و آن بیابان سر بسر در ذیل کوه بر خلایق گشته موسی با شکوه. مولوی.
از سر گرفتن
بدون أخذ نتیجه
مختارکاری ؛ مباشرت و وکالت و نیابت. ( ناظم الاطباء ) .
مختارکار ؛ اختیاردارنده در کارها. پیشکار و کارگزار و عامل و امین و وکیل. ( ناظم الاطباء ) .
مختارکاری ؛ مباشرت و وکالت و نیابت. ( ناظم الاطباء ) .
مختارکاری ؛ مباشرت و وکالت و نیابت. ( ناظم الاطباء ) .
مختارکار ؛ اختیاردارنده در کارها. پیشکار و کارگزار و عامل و امین و وکیل. ( ناظم الاطباء ) .
مختارکار ؛ اختیاردارنده در کارها. پیشکار و کارگزار و عامل و امین و وکیل. ( ناظم الاطباء ) .
سکنه عالم ؛ همه مخلوقات عالم. همه مخلوقات. ( شرفنامه منیری ) . عموم مخلوقات. ( ناظم الاطباء ) .
Merchant of doom=A person who always focuses on the potential negative outcomes of a situation
Merchant of doom=A person who always focuses on the potential negative outcomes of a situation
راست باز. ( نف مرکب ) که راست بازد. که در بازی غدر و تزویر و دورویی نکند. که جر نزند. که در قمار دغلی نکند. پاکباز. که دغا و دغل نکند در قمار. مقابل ...
راست باز. ( نف مرکب ) که راست بازد. که در بازی غدر و تزویر و دورویی نکند. که جر نزند. که در قمار دغلی نکند. پاکباز. که دغا و دغل نکند در قمار. مقابل ...
راست بالا. ( ص مرکب ) مستوی القامة. معتدل القامة. راست قد. آخته بالا. کشیده قامت. سروقد : همه شاه چهر و همه ماهروی همه راست بالا همه راستگوی. فردوسی ...
راست بالا. ( ص مرکب ) مستوی القامة. معتدل القامة. راست قد. آخته بالا. کشیده قامت. سروقد : همه شاه چهر و همه ماهروی همه راست بالا همه راستگوی. فردوسی ...
راست بالا. ( ص مرکب ) مستوی القامة. معتدل القامة. راست قد. آخته بالا. کشیده قامت. سروقد : همه شاه چهر و همه ماهروی همه راست بالا همه راستگوی. فردوسی ...
در رفاه داشتن
engender prosperity
در رفاه داشتن
engender prosperity
engender prosperity
engender prosperity
the day of doom=The end of the world; judgment day
the day of doom=The end of the world; judgment day
the day of doom=The end of the world; judgment day
the day of doom=The end of the world; judgment day
the day of doom=The end of the world; judgment day
get the sack
well - organised
well - organised
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things مزخرف گفتن ، حرف مفت زدن ، کس شعر گفتن
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things
Talking about someone behind her/his back
Talking about someone behind her/his back