پیشنهاد‌های بهادر اسلامی (٣٣٧)

بازدید
٤٩٦
پیشنهاد
٩

خطر رو به جون خریدن - ناپرهیزی کردن - دل به دریا زدن - به سیم آخر زدن @لَنگویچ

پیشنهاد
٤

Throw caution to the wind @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

informal by a very small amount or to a very small degree یخورده یا یه ذره مثال : I'm a wee bit confused یخورده گیج شدم . @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خونسردی خود رو حفظ کردن @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خلوت Empty streets خیابون های خلوت @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

creep someone or somebody out it means to make someone feel nervous, uncomfortable, and slightly frightened and it's a phrasal verb یعنی باعث نگرانی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

creep someone or somebody out it means to make someone feel nervous, uncomfortable, and slightly frightened and it's a phrasal verb یعنی باعث نگرانی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

. Put an end to something is an idiom and it means to make something stop happening or existing یعنی ریشه ی چیزی رو خشکاندن، به چیزی خاتمه دادن ، ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

می خوام بدونم چطور یا چطور میشه برای مثال : ? wonder how to hack a bank system چطور میشه سیستم بانک رو هک کرد ؟ علاوه بر این سایت Wonderhow ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چشم چرون He was such a creep - he was always staring at me in the canteen چه چشم چرونی بود ، همیشه من رو میپایید موقع غذا . @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

intentionally از روی عمد مثال : . I didn't do that on purpose از روی عمد اون کار رو انجام ندادم . @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

یه معنی دیگش که رسمی هست اینه : typical of or similar to the style of یعنی در سبک یا شبیه به سبک برای مثال : a painting after Titian یه نقاشی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

قلبی شکل . That box is in heart - shaped form اون جعبه به شکل قلب میباشد .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

the position or status of being a citizen of a particular country شهروند یا حق شهروندی مثال : . He was granted Canadian citizenship شهروندی کانا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( take somebody or something away ( from somebody or something It means to remove someone or something to some distance away from someone or somethi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( take someone or something away ( from someone or something It means to remove someone or something to some distance away from someone or somethi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

the style of language, grammar, and words used for particular situations طرز صحبت کردن اینطور میشه خلاصش کرد که مثلا ما وقتی پیش دوستامون هستیم یه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

شیشه سکوریت Tempered glass is about four times stronger than "ordinary, " or annealed, glass. And unlike annealed glass, which can shatter into jag ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Having all the qualities of something هر چیزی که مرحله رشد خودش رو طی کرده و الان به بلوغ کامل یا رشد نهایی خودش رسیده . The drop in shares coul ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

If a meeting or party breaks up, people start to leave تمام شدن - تعطیل شدن . The party broke up at the midnight مهمونی نیمه شب تمام شد . @لَنگوی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

especially of an excuse or argument: weak and unsatisfactory الکی . He always makes lame excuses همیشه بهونه های الکی میاره . @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

چیه ؟ مثلا توی سریال فرندز یه جا چندلر و راس دارن میخندن ، مونیکا در میادمیگه : ?what یعنی چیه ، بگید ما هم بخندیم . @لَنگویچ

پیشنهاد
٦

It's an idiom and It means to talk and think a lot about something وقتی که به چیزی زیاد فکر میکنیم و حرف میزنیم در موردش پس نگران اون چیز هستیم و دغد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

Something that is very bad خیلی بد یا افتضاح Adj یک کتاب خیلی بد یا افتضاح : A Lousy book @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

the killing of a large number of people کشت و کشتار venom 2 Let there be Carnage کشت و کشتار راه بنداز یا بزار کشت و کشتار بشه @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

To not meet someone who you have arranged to meet کسی رو سر قرار کاشتن مثال : He was supposed to be here by seven , but now I realized he stood me ...

پیشنهاد
٠

It's an idiom and it means To cause a person or organization to cease commercial trading کسی رو از کار بیکار کردن مثال : They tried to put me out ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

. Scare the crap out of one It means to scare someone very badly کسی رو به شدت ترسوندن یا زهره ترک کردن . you just scared the crap out of me زهره ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

from an older person to a younger one از یه نسلی به یه نسل دیگه - یا از یک فرد به فرد دیگه برای مثال : . The necklace has been passed/handed dow ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

. To aid someone in doing something به کسی در کاری کمک کردن ? can you help me out with the cooking oh sure میتونی در آشپزی کمکم کنی ؟ بله حتماً ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

. . . involving a risk of death, injury, failure etc پر خطر - صفته و قبل از اسم میاد high - risk investment سرمایه گذاری پر خطر @لَنگویچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

To suddenly start running toward something یهو به سمت چیزی دویدن یا شتافتن مثال : He made a break for last point . به سمت نقطه آخر شتافت . @لَن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دهن کسی رو سرویس کردن یا کسی رو شکست دادن معمولا توی مسابقه مثال : I'll kick your butt if u talking to my girlfriend again اگه یه بار دیگه با دو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

درسته یا دقیقاً وقتی ازش استفاده میکنیم که بخوایم گفته ی طرف مقابل رو تصدیق کنیم . مثال : "he's awfully a nasty guy . "you can say that again وا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

This phrase means to fail suddenly or spectacularly ناگهان شکست خوردن یا به طرز قابل توجهی شکست خوردن در کاری . The plan looks good, but it would g ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حتی اگه جنگ بشه ) : @لَنگویچ

پیشنهاد
١١

If the ball is in your court it's up to you to make a decision تصمیم با شماست یا تصمیم انجام یه کاری به عهده شماست مثال � I've helped him in every ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

natural skill or interest in a particular thing استعداد ذاتی یا خدادادی یا میل و گرایش به یه حوزه ی خاص musical / artistic/literary bent استعداد موس ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

to be related to something مربوط بودن به چیزی ? my question has to do with your new job سوالم مربوط به شغل جدید شماست . میتونید به کانال اینستا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

needing careful treatment, especially because easily damaged حساس یا ظریف مثال : you should wash these delicate clothes by hand because they easil ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

when two or more things are joined together or when something is joined to a larger system or network ارتباط a digital telephone connection via sate ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

a surprising act that offends or insults someone توهین یا بی ادبی . Her decision to leave the company to work for out competitors was a slap in th ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بیا رو راست باشیم مثال : . let's face it , we're not going to win بیا رو راست باشیم ، ما برنده نمیشیم . میتونید به کانال اینستاگرام من سر بزنی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بیا رو راست باشیم مثال : . let's face it , we both know why I stopped working there بیا رو راست باشیم ، هردومون میدونیم چرا اونجا کار نمی کنم . ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دوتا معنی داره که با هم تفاوت دارن اولیش میشه : so far تا به اینجا یا تا الان مثال : as of today , only three survivors have been found . تا ال ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

wear make - up آرایش کردن یه فرقی با put on make - up داره اینه که ؛ کسی که put on make - up میکنه ، یعنی اینکه همین الان در حال آرایش کردنه و هن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

it means I agree with you با تو موافقم ( با نظر شخص مقابلمون موافق هستیم ) مثال : . A: this restaurant is so terrible . B : I'm with you این ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

to make somebody or someone very upset or crazy کسی رو عصبانی یا ناراحت کردن یا رو مخ یا اعصاب کسی رفتن . مثال : . I quit my job because my boss ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

To make something sharp تیز کردن مثال : I need to sharpen that knife . باید اون چاقو رو تیز کنم . میتونید به کانال اینستاگرام من سر بزنید . لغا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بجُنب یا عجله کن یا لفتش نده مثال : give me some money and make it quick . بجنب و یکم پول بهم بده . میتونید کانال من رو توی اینستاگرام دنبال ک ...