پیشنهادهای بهادر اسلامی (٣٣٧)
✅ Very cold Adjust the temperature for freezing دما رو روی خیلی سرد تنظیم کنید @لَنگویچ
Don't judge something by the outside appearance از روی ظاهر چیزی رو قضاوت نکنیم . از روی ظاهر یه چیز، واسه خودمون نبریم و بدوزیم. @لَنگویچ
It is a proverb and the meaning in Persian language is something like that تمام وقت و انرژی رو صرف یه چیز نکن، مثل این میمونه که بری توی بورس و تم ...
بهترین معادل در فارسی : پول که علف خرس نیست It is a common proverb and it means it isn't easy to get money @لَنگویچ
یک ضرب المثل انگلیسی هست به معنیه : ذخیره کن برای روز مبادا. جمع کن واسه روز مبادا . پس انداز کن واسه روز مبادا یا روز سختت ( توی تمام جملات منظور ...
having a sweet, pleasant smell Sweet scented flowers گل های خوش بو یا خوش عطر Synonym : sweet scented @لَنگویچ
having a sweet, pleasant smell Sweet scented flowers گل های خوش بو یا خوش عطر @لَنگویچ
It is a common phrase in every day speaking and it means there is no problem or everything is right ?Should I call him again . No, we're good دوبا ...
The lowest possible level مثال : They were selling the goods at rock - bottom prices کالاها رو با کمترین قیمت میفروختن . @لَنگویچ
مجدد به کسی زنگ زدن : کسی که تازه داشتیم باهاش صحبت می کردیم . @لَنگویچ
یه جا هست تایپ ، معنی به تیپ کسی خوردن یا سلیقه دلخواه کسی بودن میده !You are not my type به شعبه ما نمیخوری ! To be someone with the particular ...
To be someone with the particular qualities that you find attractive به تیپ کسی خوردن ، راسته کار کسی بودن . . John is nice, But he is not really ...
To be someone with the particular qualities that you find attractive به تیپ کسی خوردن ، راسته کار کسی بودن . . John is nice, But he is not really ...
به شعبه ما نمیخوری ! To be someone with the particular qualities that you find attractive به تیپ کسی خوردن ، راسته کار کسی بودن . . John is nice ...
To be absent from one's usual location in order to do or get something در محل حاضر نبودن یا حضور نداشتن ( جایی که معمولا هستیم مثل سر کار ) ؟Sorry ...
To write down, to make note of or to pass on a message نوت یا مسیج یا پیام گذاشتن برای کسی ( معمولا وقتی که میخوایم برای کسی که در محلی حضور نداره پی ...
Becoming increasingly successful or becoming more successful به طور چشمگیر رشد کردن ، به طور چشمگیر موفق شدن His career is certainly on the up and ...
To fall asleep, usually briefly or when one does not intend to چرت زدن . I was so tired from staying up all night that I kept nodding off througho ...
A large, rectangular container with a handle, for carrying clothes and possessions while travelling ساک دستی مثال : He went upstairs to pack his c ...
جمع کلمه case هست و به معنی این هم میشه : A large, rectangular container with a handle, for carrying clothes and possessions while travelling ساک د ...
بار و بندیل ! @لَنگویچ
To go to a different place, or change the position of your body چند تا معنیش رو میگم : بعضی جاها معنی برید کنار یا برو کنار میده ، یه جاهایی معنی ...
موضوع چیه ؟ @لَنگویچ
موضوع چیه ؟ @لَنگویچ
مسئله اینه ، موضوع اصلی اینه ، نکتش اینجاست که ، مهم اینه که ، اصل مطلب اینجاست که . . . @لَنگویچ
گفتنش خیلی زوده ! مراجعه بشه به کلمه soon to tell @لَنگویچ
گفتنش زوده ! . We use this phrase when we need more time to make a decision or judging about something وقتی ازش استفاده میکنیم که بخوایم بگیم اطلا ...
Mistake / Mistook / Mistaken Horrible mistake اشتباه وحشتناک @لَنگویچ
Make sexual advances towards someone به کسی دست درازی کردن ، از کسی سوء استفاده جنسی کردن hit/hit/hit تمام شکل های هیت در جمله در زمان ها . I du ...
Make sexual advances towards someone به کسی دست درازی کردن ، از کسی سوء استفاده جنسی کردن hit/hit/hit تمام شکل های هیت در جمله در زمان ها . I du ...
اتفاقی به کسی برخوردن run / ran / run . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ
اتفاقی به کسی برخوردن run / ran / run . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ
اتفاقی به کسی برخوردن run / ran / run . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ
اتفاقی به کسی برخوردن . I kind of ran into him last night دیشب اتفاقی دیدمش یا بهش برخوردم ! @لَنگویچ
گول چیزی رو خوردن ! !I'm not falling for that again من دوباره گول اون رو نمیخورم ! . I fell for it گولش رو خوردم ! @لَنگویچ
وقتی که گول چیزی رو میخوریم از این واژه استفاده میکنیم ! !I'm not falling for that again من دوباره گول اون رو نمیخورم ! . I fell for it گولش رو ...
گول خوردن ! !I'm not falling for that again من دوباره گول اون رو نمیخورم ! . I fell for it گولش رو خوردم ! @لَنگویچ
برای چند لحظه ! . Could you guys close your eyes for a second بچه ها میتونید برای چند لحظه چشاتون رو ببندید! خلاصه ترش میشه : For a sec فُر اِ ...
برای چند لحظه ! . Could you guys close your eyes for a sec بچه ها میتونید برای چند لحظه چشاتون رو ببندید! @لَنگویچ
. I'm just gonna deal with it فقط میخوام باهاش کنار بیام . @لَنگویچ
یهو یا یهویی . All of a sudden , I just freaked یهو خشکم زد . @لَنگویچ
خشک شدن از ترس یا هیجان . My parents freaked when I told them I'm pregnant مادر پدرم خشکشون زد وقتی بهشون گفتم حامله ام . @لَنگویچ
Hang up no :You hang up معمولا بین جی اف و بی اف رخ میده که یکی میگه ، تو قطع کن ، اون یکی میگه نه تو قطع کن . @لَنگویچ
یکی طلبِ من ! از این عبارت هم میتونیم اسفتده کنیم : . You owe me, big time یو اُ می ، بیگ تایم ! این اطلاح یکم قوی تر هست و یجورایی دارید با تاک ...
This phrasal verb means stop completely or at least become slower معنی متوقف شدن به طور کامل یا کند شدن یا بند اومدن در مورد بارون برای مثال: Le ...
To express a thought or idea through spoken words چیزی رو به زبون اوردن ، چیزی رو مطرح کردن ، ایده یا فکری رو بیان کردن He struggled to put his feel ...
. If you know or feel something deep down, you do know or feel it, although you try to pretend that you do not . It's an idiom @لَنگویچ
Start to employ someone :He took me on as an apprentice برای کارآموزی استخدامم کرد ، به عنوان کارآموز من رو به کار گرفت . @لَنگویچ
preposition, conjunction حرف ربط و حرف اضافه برای اینکه بتونیم بگیم یه چیزی چقدر دوام میاره یا ادامه داره استفاده میکنیم : . Bake the cake for 40 ...
Make someone not want or like something مثال : She wanted to be a nurse, but the thought of night shifts put her off میخواست پرستار بشه ، اما فکر ش ...