پیشنهادهای محمد کمالی (١٠٩)
- موفقیت پذیر، قابل موفقیت ( طرح، ایده، پروژه. . . ) - زیست پذیر، زیستا ( موجود )
تجمیع = ساخت یک مجموع از ترکیب اعداد ( یا چیز ها )
اگر far from ابتدای جمله ( با verb ing ) بیاید به معنی "عوضِ" مثال 1: far from helping the situation = عوض ِ کمک به شرایط . . مثال 2 : far from bei ...
هم نقش - هم تا
- یاری رسانی - یاری رساندن
درخواست رسمی برای در اختیار گیری چیزی
پیش دستانه - پیش خواهانه ( به جای واکنش دهی پس از اتفاقی = reactive )
به طور پیشدستانه ( و نه واکنش نشان دادن پس از اتفاقی = reactively )
هم وابسته
زیستایی مانایی
مقدمتا ( first of all )
نمایه وار - ترسیم وار
نتیجه بخشی. کارگری
گردش کاری
تبحر
for - profit :سود محور - انتفاعی ( تاسیس برای کسب منفعت ) non - profit : سود نامحور = غیر انتفاعی ( تاسیس برای هدفی غیر از منفعت )
روشن نگری ، روشن فهمی
هم فهمی
واسطه گر ( اسم ) واسطه گر ( صفت )
زمینه سازی
- گسیل کردن ( شخصی/چیزی ) - سریعا کار را ساختن ( مثال : شکست دادن سریع حریف )
عادی شده ( هر جا واقع )
صرفه جویانه. مقتصدانه
non - profit : سود نامحور - غیر انتفاعی ( تاسیس شده برای هدفی غیر از منفعت ) for - profit :سود محور - انتفاعی ( تاسیس شده برای کسب منفعت )
epitomize = مثال بارز بودن ( بهترین نمونه بودن ) epitome = مثال بارز The epitome of sth = مثال بارز چیزی
( موضوع ) جنجال ساز = controversial ( شخص ) جر و بحث گر =argumentative
تا حد نرمال
گام بلند پیشرفت ( در توسعه چیزی )
قطار در حال حرکت ( فعالیتی پرگرایش )
تند خویی - زود آتشی ( اسم ) کم شدت گشتن با ( فعل ) temper by
1 . نشان دادن به وضوح = ابراز کردن 2. نشان دادن علنی خواسته = تظاهرات کردن
ترک ( محل، مکان )
دور کاری ( کار از خارج شرکت )
غیر قابل قبول غیر قابل پذیرش
باعث گر
١. مشارکتی ( بین اعضای گروه و مجموعه ) ٢. شرکتی ( سازمانی ) ( مربوط به کمپانی )
پویش
برگزیده
حق متعلقه حق برخوداری
مربوطه . متعلقه ( صفتی که قبل از اسم جمع می آید جهت اشاره به تعلقات افراد یا اشیای جمله ) the respective roles of teachers and students
عمق پیما ( زیردریایی کوچک معمولا برای تحقیقات علمی )
بسیار مشابه با
میزان برداشت ( محصول ، سود . . . )
societal = جامعه ای ( نه لزوما جامعه انسانی ) social = جمعی ( انسانی )
گستراندن ( ایده ، باور ) در جامعه گیاه افزایی کردن به وسیله گیاه مادر تکثیر گشتن ( جانداران )
برگزیدن
میوه دهی. به حاصل رسی
نتیجه ای غیر منتظره
موافقت گر آمین گر
- پر کلام - طولانی مطلب