akin to

پیشنهاد کاربران

مثلِ اینه که بگی. . .
مصداقِ. . .
بسیار مشابه با
. Something akin to panic overwhelmed him
چیزی شبیه به وحشت او را فرا گرفت.
. The flavor is akin to chicken
طعمش شبیه جوجه هست.
مشابه با، مانند، مثل

بپرس