تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

do something over do again ( AmE ) My teacher wants me to do my essay over because she doesn't like my topic.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do somebody/ something over beat up, ransack ( BrE, informal ) He's lucky to be alive. His shop was done over by a street gang.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

a contemptible, socially inept person. "they're all dressed like complete dorks" dork ریشه dick یک فرد حقیر و از نظر اجتماعی ناتوان "همه آنها مثل ام ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

old - fashioned

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a unit of liquid or dry capacity equal to one eighth of a gallon, in Britain equal to 0. 568 litre and in the US equal to 0. 473 litre ( for liquid m ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

no skin off one's back in American English no skin off one's nose of no interest or concern or involving no risk to one فاقد اهمیت، یا ارزش نگران شدن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

no skin off one's back in American English no skin off one's nose of no interest or concern or involving no risk to one فاقد اهمیت، نگران شدن/ضرورت ت ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: "'What about you?' requests a statement about you in general, while 'How about you?' requests a response about your manner, means, or condition. "

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Bed and Breakfast ( B & B ) , Hotel هتل/ متل/ مسافرخونه هم معنی می ده، جای خواب و صبحانه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

If you describe something or someone as high - maintenance, you mean that they require a lot of attention, time, money, or effort. Small gardens ca ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Common Era ( or Christian Era ) عصر حاضر/ رایج/متداول/ عمومیت دار/ مرسوم ( یا دوره/دوران/عهد/عصر مسیحی: عهد جدید )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Geas یا geis یک تابوی خاص، اعم از تکلیف یا نهی، شبیه به نذر یا نفرین، اما رعایت اون می تونه قدرت و برکت نیز به همراه داشته باشه. همچنین به معنای خاص ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It is believed to be derived from the word artos, meaning "bear. " As experts differ on its precision origin, the name can also mean "Thor", "the eag ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

لغت نامه مریام وبستر این واژه را چنین تعریف می کند: چارچوبی فلسفی و نظری از رشته یا مکتبی علمی همراه با نظریه ها، قوانین، کلیات و تجربیات به دست آمده ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه stroll رو بررسی کنیم stroll ( v. ) c. 1600, "roam, wander without a home" ( a sense now obsolete ) ; 1670s, "walk in a careless way, saunter; ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

aquatic آبزی terrestrial خشکی زی، زمینی extraterrestrial فرازمینی، ماورائی، ماورای دنیای خاکی celestial سماوی fossorial نقب زن، حفار، دالان ساز، زیرز ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

even as used to emphasize that something happens at the same moment as something else He realized, even as he spoke, that no one would ever believe ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسته به Context معنی همگانی/ عمومی/ اشتراکی یا قشری/گروهی/جمعیتی/استانی می ده. shared by all members of a community; for common use. a communal bat ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قشری، توده ای 1792, in a French context, "a community organized and self - governed for local interest, subordinate to the state, " from French commu ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

play a trick on phrase of play behave in a deceptive or teasing way towards. "she played a trick on me by not telling me what to expect"

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

صرف نظر از/ صرف نظرانه in spite of, despite [نی/ نا با/بهمراه به ایست درانه]

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

adjective. agreed, assured or undertaken to be given, done or take place. the promised delivery dates. the Promised Land. Collins English Dictionary. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه مشترکی با mission داره. ریشه لاتین و هند و اروپائی شون به معنی گسل/گسلان/گسیل هست. O ابتدای Omit از [ob] که احتمال می دن برای تشدید واژه بعدی آو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

to treat someone specially, usually by showing respect: رفتار بطوری ویژه با کسی، معمولاً با نشان دادن احترام: [ two objects ] The massed crowds of su ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

phrasal verb dined on; dining on; dines on. somewhat formal. : to eat ( something ) for dinner. A خوردن ( چیزی ) برای شام At dinner, he dines on a ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی کمد [ پوشان آند / پشتیبان اید/ محاط] هم می ده. Ice covered: کمد یخی [یخ پوشآند] Erik stores his belongings in an ice covered and lays out a sl ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

جمعیت/ جامعه /جامعه کوچک ( گروه/ تیم/ دسته/ اقلیت/دسته مردمی/ گروه مردمی ) ریشه ( قرن 14 ) دسته ای از مردم که یک جا گرد می آیند و ساکن می شوند، و هم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تراوش، فروزش، انتشار، برآمد/ برآور ( ریشه سطع )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

an alphabetical list of terms or words found in or relating to a specific subject, text, or dialect, with explanations; a brief dictionary. فهرست ال ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Jerk [Verb] 1 [intransitive, transitive] to move with a quick sudden movement, or to make part of your body move in this way [لازم] جابجایی با یک حر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Why is it "my Lady" but "your Grace, your Majesty, your Higness"? When you address someone as 'my Lady' or 'my Lord', you are saying "you are the pe ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لوا، تامین، ظل، پوشش، نظارت، حفاظت، محارست، محافظت، پوشش ریشه: بُز، پوست بُز، بدن بُز، بُز زِئوس Greek Aigis, the name of the shield of Zeus a word ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در این مقطع از زمان ( همچویی از امروز ) [چو/همچو اِ/یِ/ای از/ازبرا/ ازبرای/درتعلق امروز] as of از as of now از هم اکنون as of today از امروز، تا به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Chuck پرت کردن، دور انداختن، چوب خرد کردن، ضربه ملایم زدن زیر چانه، گیره نگه درنده مته دریل، شانه یا فک نگهدارنده قطعه در دستگاه های چرخان، گوشت کتف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The term "low sky" usually refers to a cloudy or overcast sky that appears close to the ground or horizon. It suggests that the clouds or mist are ha ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

over ور، ورا، ورای ( آنور، آن طرف، اینور، این طرف )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرندگان آب کنار، پرندگانی که در حاشیه سواحل و کناره های رودها در آب راه می روند و به جستجوی غذا می پردازند یا مانند اردک برای آب تنی و تغذیه به آب می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پناهگاه، حرم، مکان امن، مامن [ریشه: قدوسی/ مکان مقدس] Instagram Adress: @504_Essential_Word

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

utility خدمات facility تسهیلات، امکانات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مناطق وفور خوراک، اراضی متنعم، مناطق غنی از غذا، بسترهای آبخوان/ آبریز [خوراک دهی بسترها]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درواقع می شه لغات هم خانواده - word family - لغات هم خانواده ( خانواده لغت ) [لغت خانواده/ بطور فامیل] A word family is a group of words that may ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لغت هم خانواده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به گیره هایی که در لبه های قایق و کشتی برای بستن و گیر دادن و گره زدن طناب تعبیه شده هم می گن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ریشه crumb خرده نان/ تکه نان. late 15c. , kremelen, "to break into small fragments" ( transitive ) ( قرن 15 ) خرد شدن، شکستن به صورت قطعات کوچک. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وفق، منضم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازی، بازی مورد استفاده، بازی رایج، اجرای موجود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آ/ای/آن/این/موجود "موجود" معادل مناسبی برای حرف "the" هست. موقع ترجمه لغت به لغت می شه متوجه این تناسب شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The phrases "better off" and "well - off" are commonly used in both American and British English. They are considered more formal than casual but are ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Origin The origins of the phrase "better off" can be traced back to the Middle English phrase "bettre of, " which means "more advantageous. " It is ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درکاررفته درکار داشته به کار آورده به کار برده به کار گرفته ( سابقا، سابق بر این، عادتا، بطور رایج پیش از این، رایجا پیش از این، برحسب منوال پیش از ...