پیشنهادهای نیما (١٧٤)
do something over do again ( AmE ) My teacher wants me to do my essay over because she doesn't like my topic.
do somebody/ something over beat up, ransack ( BrE, informal ) He's lucky to be alive. His shop was done over by a street gang.
a contemptible, socially inept person. "they're all dressed like complete dorks" dork ریشه dick یک فرد حقیر و از نظر اجتماعی ناتوان "همه آنها مثل ام ...
old - fashioned
a unit of liquid or dry capacity equal to one eighth of a gallon, in Britain equal to 0. 568 litre and in the US equal to 0. 473 litre ( for liquid m ...
no skin off one's back in American English no skin off one's nose of no interest or concern or involving no risk to one فاقد اهمیت، یا ارزش نگران شدن ...
no skin off one's back in American English no skin off one's nose of no interest or concern or involving no risk to one فاقد اهمیت، نگران شدن/ضرورت ت ...
: "'What about you?' requests a statement about you in general, while 'How about you?' requests a response about your manner, means, or condition. "
Bed and Breakfast ( B & B ) , Hotel هتل/ متل/ مسافرخونه هم معنی می ده، جای خواب و صبحانه
If you describe something or someone as high - maintenance, you mean that they require a lot of attention, time, money, or effort. Small gardens ca ...
Common Era ( or Christian Era ) عصر حاضر/ رایج/متداول/ عمومیت دار/ مرسوم ( یا دوره/دوران/عهد/عصر مسیحی: عهد جدید )
Geas یا geis یک تابوی خاص، اعم از تکلیف یا نهی، شبیه به نذر یا نفرین، اما رعایت اون می تونه قدرت و برکت نیز به همراه داشته باشه. همچنین به معنای خاص ...
It is believed to be derived from the word artos, meaning "bear. " As experts differ on its precision origin, the name can also mean "Thor", "the eag ...
لغت نامه مریام وبستر این واژه را چنین تعریف می کند: چارچوبی فلسفی و نظری از رشته یا مکتبی علمی همراه با نظریه ها، قوانین، کلیات و تجربیات به دست آمده ...
ریشه stroll رو بررسی کنیم stroll ( v. ) c. 1600, "roam, wander without a home" ( a sense now obsolete ) ; 1670s, "walk in a careless way, saunter; ...
aquatic آبزی terrestrial خشکی زی، زمینی extraterrestrial فرازمینی، ماورائی، ماورای دنیای خاکی celestial سماوی fossorial نقب زن، حفار، دالان ساز، زیرز ...
even as used to emphasize that something happens at the same moment as something else He realized, even as he spoke, that no one would ever believe ...
بسته به Context معنی همگانی/ عمومی/ اشتراکی یا قشری/گروهی/جمعیتی/استانی می ده. shared by all members of a community; for common use. a communal bat ...
قشری، توده ای 1792, in a French context, "a community organized and self - governed for local interest, subordinate to the state, " from French commu ...
play a trick on phrase of play behave in a deceptive or teasing way towards. "she played a trick on me by not telling me what to expect"
صرف نظر از/ صرف نظرانه in spite of, despite [نی/ نا با/بهمراه به ایست درانه]
adjective. agreed, assured or undertaken to be given, done or take place. the promised delivery dates. the Promised Land. Collins English Dictionary. ...
ریشه مشترکی با mission داره. ریشه لاتین و هند و اروپائی شون به معنی گسل/گسلان/گسیل هست. O ابتدای Omit از [ob] که احتمال می دن برای تشدید واژه بعدی آو ...
to treat someone specially, usually by showing respect: رفتار بطوری ویژه با کسی، معمولاً با نشان دادن احترام: [ two objects ] The massed crowds of su ...
phrasal verb dined on; dining on; dines on. somewhat formal. : to eat ( something ) for dinner. A خوردن ( چیزی ) برای شام At dinner, he dines on a ...
معنی کمد [ پوشان آند / پشتیبان اید/ محاط] هم می ده. Ice covered: کمد یخی [یخ پوشآند] Erik stores his belongings in an ice covered and lays out a sl ...
جمعیت/ جامعه /جامعه کوچک ( گروه/ تیم/ دسته/ اقلیت/دسته مردمی/ گروه مردمی ) ریشه ( قرن 14 ) دسته ای از مردم که یک جا گرد می آیند و ساکن می شوند، و هم ...
تراوش، فروزش، انتشار، برآمد/ برآور ( ریشه سطع )
an alphabetical list of terms or words found in or relating to a specific subject, text, or dialect, with explanations; a brief dictionary. فهرست ال ...
Jerk [Verb] 1 [intransitive, transitive] to move with a quick sudden movement, or to make part of your body move in this way [لازم] جابجایی با یک حر ...
Why is it "my Lady" but "your Grace, your Majesty, your Higness"? When you address someone as 'my Lady' or 'my Lord', you are saying "you are the pe ...
لوا، تامین، ظل، پوشش، نظارت، حفاظت، محارست، محافظت، پوشش ریشه: بُز، پوست بُز، بدن بُز، بُز زِئوس Greek Aigis, the name of the shield of Zeus a word ...
در این مقطع از زمان ( همچویی از امروز ) [چو/همچو اِ/یِ/ای از/ازبرا/ ازبرای/درتعلق امروز] as of از as of now از هم اکنون as of today از امروز، تا به ...
Chuck پرت کردن، دور انداختن، چوب خرد کردن، ضربه ملایم زدن زیر چانه، گیره نگه درنده مته دریل، شانه یا فک نگهدارنده قطعه در دستگاه های چرخان، گوشت کتف ...
The term "low sky" usually refers to a cloudy or overcast sky that appears close to the ground or horizon. It suggests that the clouds or mist are ha ...
over ور، ورا، ورای ( آنور، آن طرف، اینور، این طرف )
پرندگان آب کنار، پرندگانی که در حاشیه سواحل و کناره های رودها در آب راه می روند و به جستجوی غذا می پردازند یا مانند اردک برای آب تنی و تغذیه به آب می ...
پناهگاه، حرم، مکان امن، مامن [ریشه: قدوسی/ مکان مقدس] Instagram Adress: @504_Essential_Word
utility خدمات facility تسهیلات، امکانات
مناطق وفور خوراک، اراضی متنعم، مناطق غنی از غذا، بسترهای آبخوان/ آبریز [خوراک دهی بسترها]
درواقع می شه لغات هم خانواده - word family - لغات هم خانواده ( خانواده لغت ) [لغت خانواده/ بطور فامیل] A word family is a group of words that may ...
لغت هم خانواده
به گیره هایی که در لبه های قایق و کشتی برای بستن و گیر دادن و گره زدن طناب تعبیه شده هم می گن
ریشه crumb خرده نان/ تکه نان. late 15c. , kremelen, "to break into small fragments" ( transitive ) ( قرن 15 ) خرد شدن، شکستن به صورت قطعات کوچک. ...
وفق، منضم
بازی، بازی مورد استفاده، بازی رایج، اجرای موجود
آ/ای/آن/این/موجود "موجود" معادل مناسبی برای حرف "the" هست. موقع ترجمه لغت به لغت می شه متوجه این تناسب شد.
The phrases "better off" and "well - off" are commonly used in both American and British English. They are considered more formal than casual but are ...
Origin The origins of the phrase "better off" can be traced back to the Middle English phrase "bettre of, " which means "more advantageous. " It is ...
درکاررفته درکار داشته به کار آورده به کار برده به کار گرفته ( سابقا، سابق بر این، عادتا، بطور رایج پیش از این، رایجا پیش از این، برحسب منوال پیش از ...