پاسخهای learner (٣٥)
لطفا اینو معنی کنید a just police devoted to serving the people
یک پلیس درستکار وقف خدمت به مردم
یعنی اسم گذاشتن روی
A: You can always get someone’s number by dialing directory assistance 411 if they’re in the same area.
منظور گرفتن شماره تلفن کسی است .مثل ۱۱۸ ما ۴۱۱ دفترچه تلفن دارند که همه شماره ها در آن ثبت است
its not my fault that's not my fault
اشتباه از من نیست
The cinemagoers ……… the long queues by buying tickets over the internet earlier in the day.
Circumvented : دور زدن سینما روندگان صفهای طولانی را با خرید بلیط اینترنتی از روز قبل دور زدند
معادل انگلیسی ضرب المثل فارسی کوه به کوه نمیرسه ادم به ادم میرسه چی میشه ؟
The world is small
تفاوت دو جملهی زیر put her clothes on put on her clothes
هیچ فرقی ندارند .در بعضی افعال دو کلمه ای مفعول می تواند بین دو کلمه فعل یا بعد از کلمه دوم قرار بگیرد . هر دو به معنی " لباسهایش را بپوش" است
مهمانی برای جشن گرفتن
با تشکر از پاسخگویی ، وقتی در خونه استفاده میشه چه معنی داره ؟
دوست عزیز در آبادیس ثبت شده
معادل انگلیسی جملهی «من الان حضور ذهن ندارم» و «چیزی به ذهنم نمیرسه» چی میشه؟
i dont have a presence of mind right now دوست عزیز می توانید با translate.google.com یا translate.yandex.com ترجمه فرمائیید
همه دوستان درست فرمودند Capsicums are also known as bell peppers in America or just peppers in the UK .
Relying on its cane sense of smell, meerkat is succesful forager.
میرکات با تکیه بر عصا ، حس بویایی خود، جوینده موفقی است.
دلیل به کار بردن فعل shove Shove it in the oven and we’ll watch it bake
می توانست بگوید put it . در کلیپهای آشپزی سرعت عمل براشون مهمه و گفته ظرف را هل بدهید توی اجاق . منتهی با استفاده از مترادف ها دایره لغت استفاده شده گسترده تر و صحبتها از حالت کسل کنندگی و یکنواختی خارج میشه .
Perform a movement: یک حرکت انجام دهید . مثلا در بدنسازی
معنی ۲ کلمه که در عنوان پرسش رو گفتن میخواستم یکی general prediction و دیگری spontaneous decision ♥️ ممنون با تشكر
general prediction:پیش بینی کلی prediction based on evidence : پیش بینی بر اساس شواهد spontaneous :یهویی -بی برنامه ریزی -ناگهانی spontaneous decision :تصمیم یهویی
sth attributes to sth , in that it would come down to sth and sth . A salient example of such attribution is sth , that is a cause for concern since it was mistaken to take sth for granted.
دوست عزیز صورت مسئله واضح نیست .
Two years into his five-year sentence, someone noticed that the files for the original John Smith showed that he was circumcised.
دو سال پس از محکومیت پنج ساله او، شخصی متوجه شد که پرونده های جان اسمیت اصلی نشان می دهد که او ختنه شده است Translate google.com
عقب انداختن کارها-به تعویق انداختن کارها -از شنبه امروز برو فردا بیا
Last summer there were 15 hurricanes, but only one was of any consequence
تابستان گذشته پانزده طوفان روی داد اما تنها یکی از آنها پیامدی داشت . (خرابی و تلفات داشت )
عجله نکن .هول نشو سراصبر کارت را انجام بده . با حوصله کارت را انجام بده .
She remembered and then shared from the heart.
او به یاد آورد و سپس از صمیم قلب به اشتراک گذاشت.
عنوانی بسیار متداولی که درباره "انصارالله یمن" توسط رسانههای غربی به کار گرفته میشه
Rebel : شورشی -یاغی -متمرد جنبش حوثی ها -شورشیان حوثی
The Sound in my Earphones is way too loud?
Way too خییییلی زیاد صدای گوشیم خیییییلی بلنده
Just push the buttons with the numbers on them
فقط دکمه هایی را فشار دهید که روی آنها عدد وجود دارد. از translate.google.com می توانید استفاده کنید
Michael soon realized that his wife was ……… and that she would never have a child.
Barren : عقیم ، نازا ،بی حاصل ،برهوت
If your mother gets a whiff of you, we’re both in trouble.
اگر مادرت از کارت بو ببره هر دومون تو دردسر می افتیم
take this message to lady olivia
بله با دو ترجمه این پیام را برای خانم اولویا ببرید این پیام را به خانم اولویا بدهید
to be part of what is needed to complete or achieve something
بنظر من بخشی از راه حل بودن ، بجای بخشی از مشکل بودن
He always referred to his father as my old man
My old man : پدر ، شوهر همیشه پدرش را اینطور خطاب می کرد . یعنی هم می توانست بگوید my father هم می توانست بگوید my old man . او دومی را استفاده می کرد . مثل فارسی که می توان گفت پدر ، بابا ، آقاجان و ....
So here you have, coup d’etat, military coup, a coup attempt, and an attempted coup
Coup attempt تلاش برای کودتا Attempted coup کودتای نافرجام مثل suicide attempt تلاش برای خودکشی Attempted suicide خودکشی نافرجام
آیا منظور مستمع جدیدی نیست ؟ است ؟
The trash and the rubbish would cushion my feet.
Cushion : reduce یک معنی آن خرد کردن است . زباله ها و آشغالها پاهایم را خرد می کنند .
اگر چیزی را بیش از ارزش واقعی یا صحت واقعی یا .... ارزیابی کنیم .
Snap driver در آمریکا شرکتی که کار اسنپ را انجام میده نامش Uber هست . در کشورهای مختلف تاکسی تلفنی نامهای متفاوت داره .