پیشنهادهای غزال سرخ (١,٢٩٢)
completely fill or suffuse. اشباع شدن
اشباع شده flood: completely fill or suffuse.
به نقل از هزاره: [محاوره] عالی، محشر، معرکه، خیلی خوب
به طور دقیق به معنای ثبت نام در کلاسی و حضور در آن است، اما در ترجمه، برای حفظ ایجاز، می توان از تعابیری مثل یاد گرفتن، دوره دیدن، آموختن، هم استفاده ...
حرکت دائمی جریان دائمی جریان لاینقطع جریان بی وقفه جریان پیوسته
assets set aside for the generation of profit or other benefit in the future ذخیره پس انداز امیدِ اقتصادی آینده
دو ماه یک بار
صفحه ی اول سایت
( hold a group discussion to produce ideas ( as a verb همفکری کردن
a long and often difficult process of personal change and development
در ترجمه برای اختصارنویسی و صورت فارسی به جمله دادن می توان آن را در حالت قیدی و به صورت �تصادفاً�، �اتفاقاً� و از این دست به کار برد.
قوت قلب
If you take something by the scruff on the neck, you take complete control of it تحت کنترل کامل درآوردن کامل مهار کردن تحت اختیار کامل درآوردن
موقعیت دشوار شرایط سخت بداقبالی بدشانسی سخت ترین شرایط دشوارترین موقعیت ها
به نقل از فرهنگ هزاره: ورشکستگی، ورشکست شدن، زمین خوردن ( برای شرکت ها و کسب و کارها )
در اوج مؤفقیت بودن در بهترین حالت ممکن بودن the most powerful or most successful position in a profession, organization, etc
تولیدکننده قطعات اصلی قطعه ساز
بازارِ خواص پسند
بهره گرفتن بهره گیری کردن بهره برداری کردن استثمار کردن به استثمار کشیدن
adopt با adapt تفاوت دارد؛ دومی معنای تطابق و سازگاری می دهد، نه اولی. بنابراین معنایی که کاربر رضارضایی در بالا قید کرده اند، مطلقاً نادرست و گمراه ...
inexpensive clothing produced rapidly by mass - market retailers in response to the latest trends. لباس ارزان قیمت
mass - produced, relatively inexpensive goods that are marketed as luxurious or prestigious اشیای لوکس ارزان
پیش از هر چیز دیگری، قبل از هر چیز،
last or remain popular for a long time برای زمانی طولانی محبوب و پرطرفدار ماندن مدت زمانی طولانی محبوب ماندن
ناچار بودن مجبور بودن باید ناگزیر بودن گریزی نداشتن از
ثروت مادی
چندمنظوره همه جانبه تمام عیار جامع
A flagship store is the lead store in a retail chain acting as a showcase for the brand or retailer. It's job is to draw customers into the brand ove ...
of a computer display or system ) generating a three - dimensional image which appears to surround the user ) [درباره ی نمایشگر کامپیوتر] سه بعدی
اینجا و اکنون
Make a vivid impression on, quickly win popular acclaim or renown, as in The new rock group took the town by storm به سرعت سیل آسا برق آسا موج آسا
مفید بودن به کارآمدن Be useful, meet the needs or requirements, satisfy, as in I don't know why they've added all this information but it probably se ...
بازخورد
اظهار گرایش جنسی [در ادبیاتِ متداول همجنسگرایان و دگرباشان جنسی]
بیش از همه ی چیزهای دیگر
From Longman Business Dictionary roll off something phrasal verb [transitive] roll off the production line/presses etc to be made or printed in a ...
نگاه انداختن
مسئول ارشد مدیر ارشد کارمند ارشد
استاد کهنه کار
فکر بکر
چیرگی [قدیمی] سلطه[قدیمی]
هیجان برانگیز مدهوش کننده هوشربا سرگیجه آور heady. Something that's heady is extremely thrilling. You might have a heady feeling as you walk up on s ...
نهایتاً در نهایت بالأخره سرانجام [در محاوره] آخرش، [در نقش قیدی] عاقبت،
سخت درگیرِ ( چیزی بودن ) به شدت درگیرِ ( چیزی بودن ) به نقل از کالینز دیکشنری: If you say that someone is at the sharp end of a particular activit ...
to look directly at ( به نقل از میریام وبستر ) مستقیم به کسی نگاه کردن در چشم کسی نگاه کردن
شهامت کاری را پیدا کردن جرأت کاری را پیدا کردن شجاعت کاری را پیدا کردن دل و جگرِ انجام کاری را پیدا کردن
1 - نظارت کردن بر کسی یا چی 2 - به کسی یا چیزی علاقه مند شدن To watch or look at someone or something closely; to monitor someone or something conti ...
1 - نظارت کردن بر کسی یا چی 2 - به کسی یا چیزی علاقه مند شدن To watch or look at someone or something closely; to monitor someone or something conti ...
( on the online dating app Tinder ) indicate that one finds someone attractive ( or unattractive ) by moving one's finger to the right ( or left ) ac ...
encourage کسی را به کاری ترغیب کردن کسی را به کاری تشویق کردن