پیشنهادهای مهدی کائینی (٦٨٤)
بی پرده
لفض
پر نقش و نگار
کافکاطور؛ کافکاگونه؛
پی گرفتن؛ ادامه دادن یک کار یا مسیر؛
هضم آن سنگین است.
طلسم شده
آب و تاب دادن؛
لحظه شهود
خود مُحِق پنداری؛ انتظارات فراتر از حد داشتن؛ در ادبیات سیاسی آمریکا راستگرایان از این کلمه به این منظور استفاده می کنن: �انتظارات بیش از اندازۀ مردم ...
[ادبیات کوچه بازار سیاهپوستان] کس کلک بازی کردن.
قدرت سفید ( شعار نژادپرستان سفیدپوست قائل به برتری نژاد سفید بر دیگر نژادها )
واکنش [اعتراضی] نشان دادن
رسیدگی نکردن
هضم کردن
تنظیمات
غالب کردن
گره خورده
امضا
بی مصرف
قضای حاجت
علم کردن
به صلاحدید خود . . .
به صلاحدید خود . . .
تمرکز رو حفظ کردن
خشک و کسل کننده
ناسازه
در تأیید حرف . . .
پرهیز کنید؛ مراقب باشید؛
آمادگی جسمانی
تأثیرگذار
بازی روانی دادن/کردن؛ جنگ روانی کردن؛
خدا قوت
[تصادف رانندگی] جمع شدن ( ماشین ) ؛
لوله کردن ( در بازی )
ترمز بریده
وکیل لاشخور
آواره
رضایت دادن
ستبر؛ زِبر ( برای ظاهر مردها )
امیال نفسانی
تاوان دادن؛ جبران کردن؛
بالاخص
بی نظیر؛ بی همتا؛
طوفان تمام عیار
کانون صحنه
پُرتماس
مضاعف
در سنین پایین؛ در نوجوانی؛ در خردسالی
فاخر