drifter

جمله های نمونه

1. He's just a drifter he can't settle down anywhere.
[ترجمه امیرمحمد] او یک بی خانمان است که هیچ جا نمی تواند ساکن شود
|
[ترجمه گوگل]او فقط یک دریفتر است که نمی تواند در جایی ساکن شود
[ترجمه ترگمان]او فقط یک ولگرد است که هیچ جا نمی تواند ساکن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Maybe it was a drifter, a bushy-haired man.
[ترجمه گوگل]شاید این یک مرد دریفت بود، یک مرد پرمو
[ترجمه ترگمان] شاید اون یه سرگردان بود، یه مرد مو فرفری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Elmer Lee Nance, a 63-year-old drifter, was arrested last fall in connection with the murder.
[ترجمه گوگل]المر لی ننس، یک رانندگان 63 ساله، پاییز گذشته در ارتباط با قتل دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]\"المر\"، \"المر\"، یک فرد ولگرد ۶۳ ساله، پارسال در ارتباط با این قتل دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The drifter shown is the original E. T version although there are now several other makes available.
[ترجمه گوگل]دریفتر نشان داده شده نسخه اصلی E T است، اگرچه اکنون چندین محصول دیگر موجود است
[ترجمه ترگمان]The که در اینجا دیده می شود، the اصلی است نسخه تی اگر چه در حال حاضر چندین راه دیگر در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His grandfather was a drifter from New Mexico, who spent half his life brawling and drinking.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ او از نیومکزیکو بود که نیمی از عمر خود را صرف مشاجره و مشروب کرد
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگش a اهل نیومکزیکو بود که نیمی از عمرش را به سختی خرج می کرد و مشروب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Speck was a drifter who had floated in and out of trouble for most of his life.
[ترجمه گوگل]اسپک یک دریفتر بود که بیشتر عمرش را از دردسر بیرون آورده بود
[ترجمه ترگمان]Speck سرگردان بود که بیشتر عمرش را به دردسر انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'm a drifter off to see the world.
[ترجمه گوگل]من برای دیدن دنیا در حال حرکت هستم
[ترجمه ترگمان]من بی مصرفی هستم که دنیا رو ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Donovan is described as a drifter and a fantasist, changing his name to a character in a 1980's TV mini-series .
[ترجمه گوگل]داناوان به عنوان یک دریفتر و یک فانتزیست توصیف می شود که نام خود را به شخصیتی در یک مینی سریال تلویزیونی دهه 1980 تغییر داده است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک فرد ولگرد و یک fantasist توصیف می شود و نام خود را به یک شخصیت در مجموعه کوچک تلویزیونی دهه ۱۹۸۰ تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The gifted drifter swiftly shifted to the left lift.
[ترجمه گوگل]دریفت با استعداد به سرعت به سمت بالابر چپ حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]ولگرد با استعداد به سرعت به سمت چپ منحرف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He says he was a lonely drifter, living in foreign lands.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که یک دریفت تنها بود و در سرزمین‌های بیگانه زندگی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او می گوید که او یک سرگردان تنها و زنده در سرزمین های بیگانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Miss Watkins was a nobody. She was a drifter. No family, no close friends.
[ترجمه گوگل]خانم واتکینز هیچکس نبود او یک دریفت بود نه خانواده، نه دوستان صمیمی
[ترجمه ترگمان]خانم \"واتکینز\" کسی نبود اون یه سرگردان بود نه خانواده ای، نه دوست صمیمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Teasle: He was just another drifter who broke the law!
[ترجمه گوگل]تیزل: او فقط یک دریفت دیگر بود که قانون را زیر پا گذاشت!
[ترجمه ترگمان]اون فقط یه سرگردان دیگه بود که قانون رو زیرپا گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The drifter swiftly shifted the gift to the left of cch hewift.
[ترجمه گوگل]دریفتر به سرعت هدیه را به سمت چپ cch hewift منتقل کرد
[ترجمه ترگمان]موجود سرگردان به سرعت این هدیه را به چپ و راست منحرف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The captain used to work on a drifter.
[ترجمه گوگل]کاپیتان قبلاً روی یک دریفت کار می کرد
[ترجمه ترگمان] سروان همیشه روی یه سرگردان کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] مته چکشی سنگین
[زمین شناسی] مته چکشی سنگین
[معدن] کوهبر (معادن زیرزمینی) - پایهگیردار (چالزنی)

انگلیسی به انگلیسی

• wanderer; fishing boat
a drifter is a person who does not stay in one place or in one job for very long.

پیشنهاد کاربران

آواره
بی اراده
در به در
بیکاره
اراذل اوباش
سَیار
آدم اَلّاف
رانشگر: چیزی که مثلاً جریان را به حرکت می اندازد.
پرسه زن ، سرگردان
سوارِ پرسه زن ، سوار سرگردان ، سوار ولگرد
دریفتر ، کسی که با ماشین دریفت میکشد و حرکات نمایشی اجرا می کند
لآبالی
خانه به دوش، آسمان جل
A person who is continuely moving from place to place
بی خانمان
1. کسی که دائما و بی هدف به دنبال شغل جدیدی است
someone who is always moving from one job or place to another with no real purpose
2. قایق ماهیگیری
a fishing boat that uses a floating net
نفوذگر
ولگرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس