پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٤,٣٣٣)
عبارت **cough up** به معنای **دادن یا پرداخت کردن، به خصوص وقتی که به سختی یا ناخواسته انجام شود** به کار می رود. معمولاً درباره پول یا اطلاعات صحبت ...
**Iron Paradise** نامی است که برای مجموعه های مختلفی از باشگاه ها و مراکز ورزشی به کار می رود که معمولاً فضاهایی تخصصی برای تمرینات قدرتی و تناسب اند ...
**Up - skill** به معنی **افزایش مهارت ها یا توانمندی های حرفه ای یا فنی یک فرد** است. یعنی یادگیری مهارت های جدید یا ارتقای مهارت های فعلی برای بهبود ...
تعاریف کلیدی: دوره آموزشی کوتاه مدت برای مرور و تثبیت موضوعات قبلی ( refresher course ) . چیزی که یادآوری می کند یا حافظه را تقویت می کند. همچنین ...
- **ظاهر و ویژگی های صورت یک فرد، به خصوص هنگامی که به عنوان نشانه ای از شخصیت یا خصوصیات درونی او در نظر گرفته شود. ** - **هنر یا سنت قضاوت درباره ...
🔹 کاربردها: 1 - زیست شناسی: مطالعه شکل، ساختار و فرم اندام ها، ارگان ها و موجودات زنده است. مثلاً: فرم برگ ها، بدن جانوران، ساختار سلول ها. در زیس ...
🔹 مثال ها: The curvature of the road makes it difficult to drive fast. انحنای جاده رانندگی سریع را دشوار می کند. Circles have constant curvature ...
مثال ها: He has a muscular physique. She didn't have the physique to be a dancer. An athletic physique is typically well - developed and proport ...
**Symmetry** به معنای **تقارن** است؛ یعنی **توازن، هماهنگی یا برابری اجزا به گونه ای که یک شکل، الگو یا ساختار در دو طرف یک خط یا نقطه مرکز، یکسان یا ...
**Deca** یک پیشوند عددی است که به معنای **ده ( 10 ) ** است و از ریشه یونانی δέκα ( d�ka ) گرفته شده است. در سامانه ی بین المللی یکاها ( SI ) ، **de ...
گاهی در مکالمات غیررسمی و چت های آنلاین، به شکل کوتاه شده و دوستانه برای کلمه ی "OK" یا "Okay" استفاده می شود. مثلاً: A: "Can you do this?" B: "Kay! ...
🔹 مثال ها: The base is about five klicks from here. پایگاه حدود پنج کیلومتر از اینجا فاصله دارد. We hiked ten klicks into the mountains. ما ده ک ...
**رهبر یا پیشتاز یک گروه، تیم یا رقابت** . این عبارت معمولاً برای اشاره به کسی به کار می رود که در مسابقه، رقابت یا هر موقعیت جمعی دیگری در جایگاه او ...
به فردی اشاره دارد که **یک مقام بلندپایه، یک فرد مهم و با نفوذ یا کسی که خود را بزرگ و تأثیرگذار جلوه می دهد**. این عبارت معمولاً به صورت طنز یا تمس ...
🔹 بالا بردن سطح استاندارد / ارتقاء معیارها / افزایش سطح انتظار / بالا بردن نوار موفقیت 🔹 مثال ها: The new policy lifts the bar for environmental s ...
اصطلاح **lift joint** می تواند در حوزه های مختلف مهندسی و مکانیک معانی متفاوتی داشته باشد، اما در زمینه تحلیل سازه ها و نرم افزارهای مهندسی مانند CAD ...
🔹 لغو محدودیت ها / برداشتن انسداد یا تعطیلی / بازگشایی رسمی / رفع ممنوعیت یا انسداد 🔹 مثال ها: Israel was urged to lift the closure on Gaza. از اس ...
**Cybercouture** * ( ترکیبی نوظهور – انگلیسی ) * واژه ی *Cybercouture* ترکیبی از دو کلمه است: - **Cyber:** مربوط به فناوری های دیجیتال، اینترنت و ...
**پزشکی مکمل** به مجموعه ای از روش ها و درمان ها گفته می شود که **در کنار پزشکی متداول و استاندارد ( پزشکی غربی ) برای بهبود سلامت و درمان بیماری ها ...
🔹 روغن کاری کردن / روغن مالیدن به بدن یا وسیله / آماده سازی با روغن / براق کردن برای نمایش ( کاربرد استعاری و عامیانه ) : در زبان عامیانه، oil up م ...
🔹 مجبور به تکیه کردن به چیزی / وابسته شدن به منابع خود / رها شدن و مجبور به اتکا به خود 🔹 مثال ها: The sudden loss of support threw her back on h ...
/debaʀdœʀ/ — دِباردور/ واژه فرانسوی 1 - تاپ بدون آستین / زیرپوش رکابی / لباس تابستانی سبک 2 - باربر بندر / کارگر اسکله / تخلیه چی کشتی 🔹 مترادف ها | ...
🔹 در مضیقه بودن / کمبود داشتن / بی پول بودن / در تنگنای منابع بودن 🔹 مثال ها: She’s strapped for money after the unexpected expenses. بعد از هزینه ...
مکانی است که وسایل، تجهیزات، تکنولوژی ها، نظریه ها، یا افراد برای اولین بار آزمایش، امتحان و به چالش کشیده می شوند. این مکان ها معمولاً برای سنجش عم ...
🔹 پاسخ دادن با حمله / ضربه ی متقابل زدن / واکنش تند نشان دادن / جواب دادن به انتقاد یا حمله 🔹 مثال ها: She hit back at the accusations with strong ...
🔹 در جریان بودن / مطلع ماندن / از اخبار و اطلاعات روز باخبر بودن / در حلقه ی آگاهان بودن 🔹 مثال ها: Follow us on social media to stay in the know. ...
🔹پیگیری کردن / دنبال چیزی رفتن / یادآوری کردن برای انجام کاری / سراغ گرفتن 🔹 مثال ها: She chased up the HR team for her contract. قراردادش رو از ت ...
🔹 در جریان قرار دادن / وارد گفتگو کردن / در حلقه ی ارتباطی آوردن / مطلع کردن 🔹 مثال ها: I’ll loop you in once I hear back from the client. وقتی از ...
**داشتن حضور قدرتمند و تأثیرگذار به گونه ای که باعث جلب توجه و کنترل فضای مکالمه یا جمع شود**. کسی که *command the room* می کند، خود را به گونه ای م ...
🔹 مجذوب کردن / افسون کردن / دل ربا بودن / توجه کسی را کاملاً به خود جلب کردن 🔹 مثال ها: She was spellbound by the beauty of the sunset. از زیبایی ...
ریوِت - - - ### 🔸 معادل فارسی: ** ( اسم ) :** پرچ / میخ پرچ / بست فلزی ** ( فعل ) :** پرچ کردن / محکم بستن / خیره کردن ( به صورت استعاری ) در ...
🔹 مغناطیسی کردن / جذب کردن / دل ربا بودن / تأثیرگذاری شدید داشتن 🔹 مثال ها: He magnetized people with his charm and confidence. با جذابیت و اعتماد ...
🔹 جلب توجه شدید / چشم ها را به خود خیره کردن / دیده شدن به صورت چشم گیر / توجه عمومی را ربودن 1 - ( کاربرد رسانه ای و تبلیغاتی ) : به معنای جلب توجه ...
این عبارت به معنی در مرکز توجه قرار گرفتن یا مورد تمرکز و توجه دیگران بودن است. وقتی کسی می گوید the spotlight is on me، منظورش این است که الان تمام ...
1 - موقعیت فیزیکی وسط صحنه تئاتر: نقطه ای در مرکز صحنه که معمولاً بیشترین توجه بینندگان را به خود جذب می کند. 2 - موقعیت مهم و پررنگ در هر زمینه ای ...
🔸 **یافتن، بیرون کشیدن یا استخراج چیزی از جایی، معمولاً پس از جستجوی دقیق یا دست وپا زدن**. این عبارت تصویر ماهیگیر را تداعی می کند که با قلاب یا ت ...
🔸 معادل فارسی: اصل ماجرا را فهمیدن / اطلاعات کامل و واقعی گرفتن / از حقیقت موضوع باخبر شدن 🔸 تعریف ها: 1. ( گرفتن گزارش کامل ) : دریافت اطلاعات ...
واژه ی *Daddynator* یک ترکیب غیررسمی و ساختگی است که با تلفیق دو کلمه ی **Daddy** و پسوند نماینده قدرت و تسلط ** - nator** ساخته شده است. این ترکیب ...
**D - Dawg** * ( اسم مستعار – اصطلاح عامیانه انگلیسی ) * **D - Dawg** یک لقب یا اسم مستعار غیررسمی و عامیانه است. این نوع لقب معمولاً به شکل دوستانه ...
عبارت make a show of به معنای انجام دادن کاری به صورت نمایشی، آشکار و اغراق آمیز برای جلب توجه دیگران یا نشان دادن یک احساس، حالت یا کیفیت خاص است. ...
این عبارت به معنی آشکار و علنی کردن چیزی به گونه ای که همه بتوانند ببینند یا آن را درک کنند است. وقتی چیزی را lay bare for all to see می گوییم، یعنی ...
این عبارت به معنای افشای ناگهانی و علنی چیزی است که قبلاً ممکن بود پنهان یا محرمانه باشد. وقتی می گوییم چیزی thrown out in the open شده، یعنی به صورت ...
### معنی اصلی: **روشن کردن دستگاه یا تجهیزاتی که با برق کار می کند** ( یعنی دادن انرژی و شروع به کار دادن یک وسیله الکترونیکی یا مکانیکی ) 1. **ر ...
### 1. **تحمل کردن، مقاومت کردن ( گذراندن شرایط سخت ) ** *Bear up* به معنای **صبور بودن، استقامت کردن یا توانایی کنار آمدن با شرایط دشوار و فشارهای ...
یک عبارت ترکیبی ( prepositional phrase ) است که در زبان انگلیسی به معنی **کمبود داشتن از چیزی** یا **مقدار کمی از چیزی داشتن** است. - وقتی می گویی ...
یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنی **قرار داشتن در موقعیتی بسیار دشوار، گیر افتادن در مشکلی بزرگ یا وضعیت سختی است که راه حلی ساده و سریع ندارد ...
**در مضیقه مالی بودن** یا **کمبود پول داشتن**. وقتی کسی *hard up* است، یعنی به طور موقت دچار مشکلات مالی شده و پول کافی برای پوشش نیازهایش ندارد. ...
این اصطلاح به معنی برتری چشمگیر و آشکار کسی یا چیزی نسبت به دیگران است. وقتی می گوییم کسی �head and shoulders above� است یعنی به طور قابل توجهی از بق ...
🔹 فرصت برابر / رفتار منصفانه / برخورد عادلانه / حق برابر برای موفقیت 🔹 مثال های انگلیسی با ترجمه: I’m not asking for special treatment—just a fair ...
به صورت غیررسمی و طنز برای توصیف وسواس یا علاقه ی شدید به مانیتورها استفاده می شه— در زمینه ی گیمینگ، طراحی، یا فناوری. این اصطلاح معمولاً برای افراد ...