پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٤,٣٣٣)
/ɪnˈduː. bɪ. t̬ə. bli/ — ایندوبیتِبلی 1 - ( کاربرد رسمی و ادبی ) : به معنای بی تردید، بدون شک، به طور قطعی. مثال: Indubitably, this decision will aff ...
🔹 عامل اصلی محرک / محرک کلیدی / نیروی محرکه ی اصلی / علت اصلی وقوع یک پدیده 🔹 مثال ها: Technology is the main driver of innovation. فناوری محرک اص ...
1 - ( کاربرد استعاری و عامیانه ) : در زبان غیررسمی، meat می تونه به معنای بخش اصلی، مهم ترین قسمت، یا مغز یک بحث یا موضوع باشه. مثال: Let’s get to th ...
1 - ( کاربرد عمومی و ادبی ) : به معنای مهم ترین بخش یا معنای کلی یک متن، سخنرانی یا گفتگو. مثال: I didn’t catch every word, but I got the gist. همه ی ...
🔹 نکته ی کلیدی / اصل موضوع / لب مطلب / گره ی اصلی مشکل 1 - ( کاربرد عمومی و ادبی ) : به معنای مهم ترین یا حیاتی ترین بخش یک مسئله، بحث یا مشکل. مثال ...
🔹 جزر / افت و کاهش / پس روی / ضعف تدریجی 1 - ( اسم – کاربرد طبیعی ) : به معنای حرکت آب دریا به سمت عقب یا پایین آمدن سطح آب در هنگام جزر. مثال: The ...
🔹 زنده تر کردن / جذاب تر کردن / رنگ و لعاب دادن / هیجان افزایی کردن 1 - ( کاربرد عمومی و بصری ) : به معنای افزودن جذابیت، رنگ، یا انرژی به چیزی برای ...
🔸 معادل فارسی: ۱. پرانرژی کردن / جذاب تر کردن ۲. برق رسانی کردن ۳. مست کردن ( در زبان عامیانه ) ۴. تقویت کردن ( مثلاً موتور یا اقتصاد ) 🔸 تعریف ها ...
🔹 زرق وبرق دادن به چیزی / شاخ و برگ دادن به ظاهر / تزیین کردن به صورت اغراق آمیز 1 - ( کاربرد عمومی و بصری ) : به معنای آراستن یا تزیین کردن چیزی یا ...
/əˈmiːliəreɪt/ — اَمیلیُریِیت 🔹 بهبود بخشیدن / اصلاح کردن / تسهیل کردن شرایط دشوار 1 - ( کاربرد عمومی ) : به معنای بهتر کردن یک وضعیت ناخوشایند یا د ...
**روایت جهانی** / **داستان سرایی در سطح جهان** / **گفتمان جهانی** 1. ** ( معنای کلی ) :** *“Narrative worldwide”* به معنای **داستان ها، روایت ها یا ...
🔹 نیش دار و تند ( در بیان یا طنز ) / ماده ی تثبیت کننده ی رنگ / خورنده و اسیدی ( در شیمی ) 1 - ( صفت – کاربرد ادبی و اجتماعی ) : به معنای تیز، نیش ...
🔹 پیش نویس تهیه کردن / طرح اولیه نوشتن / پیشنویس تنظیم کردن 1 - ( کاربرد عمومی ) : به معنای نوشتن یا تهیه ی نسخه ی اولیه از یک سند، طرح، یا پیشنهاد. ...
🔹 احتمال از دست دادن چیزی داشتن / در معرض زیان بودن / در خطر از دست دادن قرار داشتن 1 - ( کاربرد عمومی ) : به معنای داشتن احتمال بالا برای از دست دا ...
در برخی منابع، Wet Willie ممکن است به معانی دیگر یا اصطلاحات عامیانه جنسی نیز اشاره کند، اما رایج ترین و شناخته شده ترین معنی همان شوخی با انگشت خیس ...
🔹 زمینه سنجی کردن / نبض گرفتن از اطرافیان / به طور غیرمستقیم نظرخواهی کردن 🔸 تعریف ها: 1 - ( کاربرد عمومی ) : به معنای بررسی غیررسمی و محتاطانه ی ن ...
🔹 **واژه:** **هوف علی** * ( عبارت – عربی عامیانه/ادبی ) * 🔹 **معادل فارسی پیشنهادی:** **آه علی!** / **ای علی!** / **فریاد یا ندای کمک به علی ( ع ...
🔹 **واژه:** **محاجر** * ( اسم – عربی ) * 🔹 **تلفظ:** /ma. ha. jer/ ( مفرد: مَحْجَر ) 🔹 **معادل فارسی پیشنهادی:** **جمع "محجر"**؛ بسته به ب ...
🔹 شاخص فلاکت / شاخص رنج اقتصادی / نشانگر دشواری معیشتی 🔸 تعریف ها: ( اقتصاد کلان ) : شاخص فلاکت یک معیار ساده برای سنجش وضعیت اقتصادی مردم است که ...
🔹 شاخص فلاکت / شاخص رنج اقتصادی / نشانگر دشواری معیشتی 🔸 تعریف ها: ( اقتصاد کلان ) : شاخص فلاکت یک معیار ساده برای سنجش وضعیت اقتصادی مردم است که ...
🔹 نور افشانی در اطراف / درخشیدن پیرامون / پرتو افکندن به اطراف ( کاربرد استعاری و مذهبی ) : در متون مذهبی یا ادبی، این عبارت نماد حضور الهی، تجلی م ...
🔹 مثال ها: The explosion made everyone jump out of their skin. انفجار باعث شد همه از جا بپرند. She jumped out of her skin when the cat suddenly l ...
🔹 در مخمصه بودن / در شرایط دشوار گیر افتادن / در تنگنا بودن 🔹 مثال ها: She was in a tight place when both her friends expected her loyalty. او در ...
🔹 کمک کردن به کسی برای عبور از دوران سخت / پشتیبانی کردن تا پایان یک دوره دشوار / همراهی کردن تا عبور از بحران 🔹 مثال ها: True friends will see yo ...
🔹 چشم چرخاندن برای یافتن چیزی / در جستجوی راه حل بودن / به دنبال چیزی گشتن 🔹 مثال ها: He cast round the room for something to use as a weapon. او ...
🔹 وارونه شدن / به هم ریختن کامل / زیر و رو شدن / آشوب به تمام معنا ( استعاری – احساسی یا اجتماعی ) : وقتی می گیم go topsy - turvy یعنی همه چیز از ن ...
🔹 چرخیدن کامل ( ۳۶۰ درجه ) / دور زدن کامل / چرخش کامل بدون تغییر جهت 🔹 مثال ها: He did a 360 on his skateboard and landed perfectly. روی اسکیتش ی ...
🔹 وضعیت حفاظتی موقت / اقامت موقت بشردوستانه / حمایت مهاجرتی موقت 1 - ( مهاجرت – ایالات متحده ) : Temporary Protected Status ( TPS ) برنامه ایه که به ...
🔹تا عمق جان / درون روح / در سطحی بسیار عمیق و احساسی / جان سوز و جان نواز ( کاربرد در هنر و معنویت ) : در توصیف آثار هنری، دعا، یا لحظات معنوی، این ...
🔹 تا آخرین پنی / دقیقاً تا آخرین واحد پولی / بی کم و کاست / تا ریال آخر ( استعاری – اخلاقی یا رفتاری ) : گاهی هم به صورت استعاری برای توصیف افرادی ...
🔹مثل دستکش ( کاملاً مناسب ) / بی نقص و دقیق / تمام و کمال / فیت کامل ( استعاری – تطابق کامل ) : در معنای استعاری، این عبارت برای توصیف چیزی به کار ...
🔹دقیقاً / بی نقص / تمام و کمال / به درستی کامل 🔹 مثال ها: She described the suspect to a T. مظنون رو دقیقاً و بی نقص توصیف کرد. The plan worked ...
🔹 مثال ها: She studied gemology to become a certified gemologist. او گوهرشناسی خواند تا به یک گوهرشناس معتبر تبدیل شود. Gemology combines science ...
جواهر ارزان قیمت و زرق وبرق دار / زینت بی ارزش / آویز تزیینی / شیء فریبنده اما بی فایده 🔹 مثال ها: She wore a necklace full of glittering baubles. ...
🔸 تعریف ها: 1 - ( نقش حقوقی و دولتی ) : Lord Advocate یا وکیل اعلیحضرت عنوانیه برای مشاور ارشد حقوقی دولت اسکاتلند و دادستان عمومی کشور. این مقام مس ...
🔸 تعریف ها: 1 - ( عمومی و اجتماعی ) : Flourishing به حالتی گفته می شه که فرد، جامعه، یا پدیده ای در حال رشد، موفقیت، و شکوفاییه—از نظر روانی، اقتصاد ...
🔸 تعریف ها: 1 - ( عمومی و اجتماعی ) : Languishing به حالتی گفته می شه که فرد یا چیز خاصی در وضعیت ناخوشایند، رکود، یا بی انگیزگی باقی مونده—نه کاملا ...
زیرواژه / کلمه ی خاص / نام زیرمجموعه Hyponym واژه ای است با معنای خاص تر که زیرمجموعه ی یک ابرواژه ( Hypernym ) محسوب می شود. به عبارتی، زیرواژه، نوع ...
ابرواژه / کلمه ی کلی / نام فراگیر Hypernym واژه ای است با معنای کلی تر که شامل چندین واژه ی خاص تر ( زیرمجموعه ها ) می شود. به عبارتی، ابرواژه، دسته ...
🔸 تعریف ها: 1 - ( زبان شناسی و جغرافیا ) : Exonym به نامی گفته می شه که افراد خارج از یک منطقه یا گروه برای اشاره به اون مکان، قوم، یا زبان استفاده ...
🔸 تعریف ها: 1 - ( عمومی و اطلاعاتی ) : Cryptonym به معنای نامی مخفی یا رمزی است که برای اشاره به شخص، مکان، عملیات یا شیء خاصی استفاده می شه—بدون اف ...
به هر نوع تجربه صرف غذا گفته می شود که غذا توسط رستوران تهیه می شود اما در محل فیزیکی رستوران خورده نمی شود. به عبارت دیگر، مشتری غذا را از رستوران س ...
مثال : I stopped by the caf� to pick up a grab - and - go sandwich for lunch. من به کافه سر زدم تا یک ساندویچ آماده و سریع برای ناهار بگیرم. Many ...
**کامیکازه** ( به ژاپنی: 神風特別攻撃隊 ) که به معنی باد الهی است، به حملات انتحاری خلبانان نیروی هوایی ارتش امپراتوری ژاپن در جنگ جهانی دوم گفته می شود. ای ...
**کامیکازه** ( به ژاپنی: 神風特別攻撃隊 ) که به معنی باد الهی است، به حملات انتحاری خلبانان نیروی هوایی ارتش امپراتوری ژاپن در جنگ جهانی دوم گفته می شود. ای ...
**بیومتریک** یا **زیست سنجی** به مجموعه روش ها و فناوری هایی گفته می شود که برای **تشخیص یا تأیید هویت افراد بر اساس ویژگی های فیزیکی یا رفتاری منحصر ...
🔹 نشانگرهای سلامتی / شاخص های زیستی سلامت / پارامترهای حیاتی بدن 🔸 تعریف ها: 1 - ( پزشکی و سلامت عمومی ) : Health markers به مجموعه ای از اندازه گی ...
🔹 بررسی جزئیات عددی / تحلیل آماری دقیق / تجزیه ی داده ها برای تصمیم گیری 🔸 تعریف ها: 1 - ( اصطلاح عامیانه – تحلیل داده ) : ترکیب Numbers crunch به ...
1 - در اصطلاح عامیانه، "shout" به معنای نوبت یا حق انتخاب است. وقتی گفته می شود "It is your shout, " به این معناست که این نوبت یا فرصت شماست که تصمیم ...
🔹 تعریف: زندگی در مناطق روستایی یا دورافتاده. این اصطلاح معمولاً به زندگی در مکان هایی اشاره دارد که از شهرها و مناطق شهری فاصله دارند و به طبیعت و ...