پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٤,٣٧٢)

بازدید
١٦,٤٠٥
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️ ( SUP ) یک ورزش آبی که در آن شرکت کنندگان روی یک تخته می ایستند و از یک پدال برای حرکت در آب استفاده می کنند. این ورزش عناصر موج سواری و قایق رانی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

✍️آوردن انرژی، مثبت اندیشی یا شادی به یک مکان که آن را پر جنب و جوش تر و شاداب تر می کند. این عبارت اغلب برای توصیف کسی با شخصیت پر جنب و جوش و مسری ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✍️"گذراندن دوره ای سخت" / تجربه یک دوره از سختی، مبارزه یا بدشانسی. این عبارت اغلب به مواجهه با چالش ها در زندگی شخصی، کار یا روابط اشاره دارد. ✍️✍️ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثال؛ I’m great at multitasking. I can answer emails while listening to a podcast. ” “Multitasking is a must when you have young children. ” “You’re ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

✍️"وقت کشی کردن" ✍️✍️ انجام دادن کاری به طور آهسته یا بی رغبت، اغلب به این دلیل که نمی خواهید آن را انجام دهید یا در حال تلاش برای به تأخیر انداختن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

✍️"انجام وظیفه را به تعویق انداختن" ✍️✍️ تأخیر انداختن یا تعویق یک وظیفه یا پروژه، معمولاً به طور موقت. این عبارت به معنای کنار گذاشتن کاری و نپرداخت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

These terms refer to spending time aimlessly or idly without getting any work done. It implies a lack of urgency or motivation to complete tasks. ✍ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

✍️انجام دادن کاری به طور بسیار آهسته و آرام، بدون عجله، اغلب به معنای اینکه شخص بیش از حد آرامش دارد یا بیش از حد لازم، زمان می برد. ✍️✍️یک روش آرام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

/ˈmoʊzi əˈraʊnd/ ✍️"بی هدف گشتن"/ حرکت کردن یا قدم زدن به شکلی آرام، بی هدف و بی تفاوت، اغلب بدون مقصد یا هدف خاصی. ✍️✍️پرسه زدن 👈مترادف؛ Wander Me ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

✍️"منتظر ماندن"/ صبر کردن برای یک فرصت مناسب یا لحظه مناسب برای اقدام ✍️✍️دوره انتظار استراتژیک یا عمدی، اغلب با هدف استفاده از یک فرصت آینده 👈مترا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

✍️طولانی کردن یک تجربه یا عمل زیرا لذت بخش یا مهم است 👈مترادف؛ Dwell on Savor 🎁مثال؛ They lingered over dinner, enjoying the conversation and the f ...

پیشنهاد
٠

This phrase means to delay or postpone tasks or responsibilities, often in favor of more immediate or pressing matters. ✍️ به تأخیر انداختن یا به تع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️انجام ندادن هیچ کاری یا بیکاری، علاف بودن ✍️✍️غیرمولد بودن یا هدر دادن وقت در حین انتظار 👈مترادف؛ Idle Waste time 🎁مثال؛ We had to sit in the wai ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️انجام ندادن هیچ کاری یا بیکاری، اغلب اشاره به بی حوصلگی یا کمبود فعالیت دارد. ✍️✍️هدر دادن وقت یا غیرمولد بودن، اغلب در حالی که منتظر وقوع چیزی هس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️"تعلل" / به تأخیر انداختن یا تردید در تصمیم گیری یا اقدام. 👈مترادف؛ Procrastinating Dilly - dallying 🎁مثال؛ She was shilly - shallying about whe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

👈مترادف؛ Waste time Dilly - dally 🎁مثال؛ He spent the afternoon piddling around in the garage. Instead of working on his project, he piddled arou ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️"جاسوسی ( با استفاده از جاذبه ) جنسی" ترکیبی از "sex" و "espionage" است که به استفاده از روابط جنسی یا اغواگری به عنوان وسیله ای برای جمع آوری اطلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A "sniffing dog, " also known as a "detection dog" or "sniffer dog, " is a dog that is trained to use its sense of smell to detect substances such as ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

In the context of illegal drugs, "snorted" refers to the act of inhaling a powdered substance through the nose. This method is commonly used for drug ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️"مواد مخدر سنگین" به موادی اشاره دارد که بسیار اعتیادآور و خطرناک تلقی می شوند و اغلب با خطرات جدی سلامتی و مجازات های قانونی همراه هستند. این مواد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"مواد مخدر سبک" به موادی اشاره دارد که نسبت به "مواد مخدر سنگین/hard drugs" کمتر مضر و کمتر اعتیادآور تلقی می شوند. این مواد معمولاً شامل حشیش، برخی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

In the context of illegal drugs, "spillover" refers to the unintended consequences or effects that drug - related activities in one area can have on ...

پیشنهاد
٠

A syringe exchange program ( SEP ) , also known as a needle exchange program ( NEP ) , is a community - based initiative that provides injection drug ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️ ماده ای، به ویژه حشیش که برای ایجاد حالت خواب آلودگی یا سرخوشی تدخین می شود. همچنین می تواند به معنای چیزی بسیار خوب یا عالی در زبان عامیانه باشد. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

In slang terms, "score" can mean to buy or sell illegal drugs. It's often used in the context of obtaining drugs, like "scoring some weed" or "scorin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

✍️ تمایل شدید به کنترل یا تسلط بر کسی یا چیزی، که اغلب منجر به حسادت یا ناامنی می شود. این شامل احساس قوی مالکیت و نیاز به اعمال کنترل است. ✍️✍️نگرش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Anxiety: A persistent state of worry and fear often without a clear reason. It can lead to chronic anxiety disorders that may require professional tr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

✍️"رژیم یویویی" به چرخه ی کاهش وزن از طریق رژیم گرفتن و سپس بازگشت وزن، اغلب به طور مکرر، اشاره دارد. این الگو شامل تغییرات مکرر در رژیم غذایی و وزن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

✍️فرسودگی حالتی از خستگی احساسی، جسمی و ذهنی است که ناشی از استرس طولانی مدت و بیش از حد است. این وضعیت زمانی رخ می دهد که فرد احساس کلافه شدن، خستگی ...

پیشنهاد
٠

"پذیرش انتقاد با آرامش" / قبول و مدیریت انتقاد به طور آرام و بدون واکنش منفی یا دفاعی. این شامل درک بازخورد، یادگیری از آن و استفاده از آن برای بهبود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"مستقیماً به سراغ وظایف رفتن" / برخورد مستقیم و با اراده با وظایف یا چالش ها. این شامل مواجهه با مسئولیت ها یا مشکلات بدون تردید یا اجتناب است. به ط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️"گیر کردن" / باقی ماندن در حالتی از ناتوانی در حرکت یا پیشرفت. این عبارت نشان دهنده گیر افتادن در یک وضعیت و ناتوانی در پیشرفت یا یافتن راه حل است. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✍️تحلیل بیش از حد / فرآیند بررسی چیزی با جزئیات بیش از حد که باعث می شود دارای نتیجه معکوس شود. این شامل فکر کردن یا در نظر گرفتن بیش از حد چیزی است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

"Second - guess" means to doubt or question a decision or action that has already been made. It often involves thinking that a different decision sho ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

👈مترادف: Exhausted, fatigued, worn out, depleted 🎁مثال؛ After the long hike, I felt completely drained and needed to rest. She was emotionally dra ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

If you’re always seeking approval from others, it’s a clear sign of low self - esteem.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

✍️رشد فردی، که به عنوان رشد شخصی یا بهبود خود نیز شناخته می شود، به فرآیند توسعه و بهبود خود در جنبه های مختلف زندگی اشاره دارد. این فرآیند شامل به د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

✍️"در اعماق وجود" / احساسات یا باورهای واقعی یک فرد که بلافاصله آشکار یا بیان نمی شوند. این عبارت نشان دهنده درکی درونی یا احساسی است که در زیر سطح پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ That way, you can make sure your wishes are honored and that your loved ones understand exactly what will happen.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

✍️"جلسه تخلیه احساسی" / یک ملاقات یا مکالمه غیررسمی که در آن کسی احساسات، نگرانی ها یا ناراحتی های خود را به صورت آزادانه بیان می کند. این یک فرصت اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"Daily is best" suggests that performing an activity every day is the most effective or beneficial way to achieve results or maintain a habit. It emp ...

پیشنهاد
١

✍️"جلوگیری کردن از وقوع چیزی" / چیزی را قبل از اینکه به طور کامل توسعه یابد یا به یک مشکل بزرگتر تبدیل شود، متوقف کردن. این عبارت نشان دهنده اقدام ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

✍️ عاشق شدن یا احساسات شدید محبت نسبت به کسی پیدا کردن. ✍️✍️همچنین می تواند به معنی فریب خوردن یا گول خوردن توسط چیزی یا کسی باشد. ✍️✍️✍️اغلب در زم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

✍️"ناخواسته" / چیزی که بدون درخواست یا خواستن ارائه می شود. این اصطلاح اغلب برای توصیف نظرات، مشاوره ها یا خدماتی استفاده می شود که بدون اینکه گیرنده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارتباط برقرار کردن یا تماس گرفتن با کسی برای ارائه یا دریافت به روزرسانی، معمولاً برای اطمینان از اینکه همه چیز به خوبی پیش می رود یا در جریان وضعیت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

✍️مترادف: No problem, it's nothing, don't worry, it's all good مثال؛ 👇"Sorry I'm late. " "No big deal, we just started. " 👇"I forgot to bring the ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

✍️"ملال" /احساس بی حوصلگی و نارضایتی که از نبود شغل یا هیجان ناشی می شود. این اصطلاح وضعیت کسل کننده و خستگی را توصیف می کند. ✍️✍️به یک حس کلی بی عل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

/ˈbrɪs. əl wɪθ/ The phrase "bristle with" means to be full of or to be covered with something, often in a way that suggests an intense or overwhelmi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “The CEO set the company’s expansion plans in motion. ” “Let’s set the reaction in motion by adding the catalyst. ” A coach might set their tea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

"موجب شدن" / باعث شدن یا شروع کردن چیزی، به ویژه یک واکنش ناگهانی یا شدید. این اصطلاح به عملی اشاره دارد که زنجیره ای از وقایع را آغاز می کند. اصطلا ...