حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drama queen: ## 🔸 معادل فارسی: - آدم لوس و نم ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a home: 🔹 **معادل فارسی** - خانه ای دادن ...

جدید ٥ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

t p m: TPM – Total Productive Maintenance ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

andon: معادل فارسی - آندون ( سیستم هشدار ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up what you’re putting down: معادل فارسی فهمیدن منظور کسی گرفتن ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smed: SMED ( Single - Minute Exchange of ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put out feelers on: 🔸 معادل فارسی: - خبر گرفتن دربار ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

probe into: 🔸 معادل فارسی: بررسی کردن / تحقیق ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achilles’ curse: 🔸 معادل فارسی: نفرین آشیل / لعنت ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand accused of: 🔸 معادل فارسی: - متهم بودن - د ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندروگونوس: �آندروگونوس� ( به یونانی: Androgyno ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achilles’ tendon: اَکیلیز تِندِن __________________ ...

جدید ٥ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a family: 🔹 **معادل فارسی** - خانواده ای ب ...

جدید ٥ ساعت پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٦ ساعت پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١٠ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١٠ ساعت پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

در این متن، physical به شکل سنتی و ...

جدید ١٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deja vu: آشنا پنداری یا دِژا - وو یا《حالت پی ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bopis: بوپیس - - - 🔹 **معادل فارسی** ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brick and click: مدل ترکیبی فروشگاه حضوری و آنلاین ه ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alleviate: مثال؛ For instance, if someone is f ...

١ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The phrase “If I had two hearts, I ...

١ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

راهی برای خداحافظی بدون متعه ...

١ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Status quo bias refers to the tend ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit peaky: 🔹 معادل فارسی - کمی بی حال - ک ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off one’s rocker: 🔹 معادل فارسی - دیوانه / خل و چل ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the world is ending: 🔹 **معادل فارسی** - دنیا دارد به ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صد من یک غاز: این ضرب المثل را با عنوان های ” صد ...

١ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The term "make love" is a euphemis ...

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The terms “ overtime ” and “ take ...

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

1- In English, “kok” is not a sta ...

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

“ I feel for you ” is an idiomatic ...

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

1- to behave in a way that makes ...

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The phrase "a topic often disregar ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

portcall: 🔹 معادل فارسی - توقف بندری - پ ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the route: 🔹 معادل فارسی - راه ارتباط را نگ ...

٢ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hunt game: 🔹 معادل فارسی - شکار جانوران وحش ...

٢ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disaster relief assistance: 🔹 معادل فارسی - کمک های امدادی د ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the street: ( استعاری – کاربردی ) : در روابط ان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the avenue: ( استعاری – کاربردی ) : در روابط ان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the hunt: ( استعاری – کاربردی ) : در روابط ان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the bridge: 🔹 معادل فارسی - ارتباط را نگه دا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sugar alcohol: ( شیمی – اصلی ) : ترکیبات آلی که از ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

celiac disease: حساسیت به گلوتن ( خودایمنی ) ( پز ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put a lien: 🔹 معادل فارسی - توقیف حقوقی - ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

raffinose: رَفینوز ( شیمی – اصلی ) : یک تری س ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radiate off: 🔹 معادل فارسی - ساطع شدن از - ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pedagiggle: پِداگیگِل - - - 🔹 معادل فارسی ...

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

“ What a mess ” is an exclamation ...

٢ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

"Life is a package deal" is a phra ...

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

او را نزد سرهنگ ببرید. من تا ساعت ...

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

“Plethysmography” is a medical ter ...

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

“Plethysm” is a term used in mathe ...

٢ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

“Freeborn Englishman” is a term as ...

٢ روز پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a cut above: یک سر و گردن بالاتر از حد متوسط، با ...

٣ روز پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ninja: "نینجا بهترین بازیکن ( با ارزش ترین ...

٣ روز پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fluidity: معیارهای آن ها برای مسئولیت پذیری ف ...

٣ روز پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

preview snippet: 🔹 معادل فارسی - بخش پیش نمایش ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first peek: ( رسانه ای – کاربردی ) : در اخبار، ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premeditation: the fact of thinking about or caref ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

WhatsApp or Facebook

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

هر دو "you first" و "after you" عب ...

٣ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

این عبارت یک وعده غذایی ساده را تو ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

اگر معنای عبارت «the Bell» را می‌پ ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brood over: To think deeply or excessively abou ...

٣ روز پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive off: آیا سعی می کنی از او دور شوی و به س ...

٣ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no find no fee: 🔸 معادل فارسی: - بدون نتیجه، بدو ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compelling evidence: 🔸 معادل فارسی: - شواهد قانع کنند ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suite: 🔸 معادل فارسی: مجموعه نرم افزاری ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Taking time out from the engine ro ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

عبارت "the die is cast( کار از کار ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

یک discount airline که به عن ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

" Active recall " یک روش م ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

به استناد فرهنگ لغت کمبریج، "aught ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

ممکن است ناامیدی را که کسی ا ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

"Bothering" و "tease" مترادف نیستن ...

٣ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

we will commence building work i ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark fleet: 🔸 معادل فارسی: - ناوگان تاریک ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

code doctoring: 🔸 معادل فارسی: - دستکاری کد - ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intellectual musings: 🔸 معادل فارسی: - تأملات فکری - ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shadow fleet: 🔸 معادل فارسی: - ناوگان سایه - ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right living: 🔸 معادل فارسی: - زندگی درست - ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sanitation engineer: 🔸 معادل فارسی: - مهندس بهداشت مح ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bank upon: 🔸 معادل فارسی: - حساب کردن روی چ ...

٤ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The Men's casual department به بخش ...

٤ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

وقتی کسی می گوید "you are ...

٤ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

«تمهیدات یادگیری» عبارتی است ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheesy: 1 - cheap or of low quality صفت / ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hype oneself up: 🔸 معادل فارسی: - خود را هیجان زد ...

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aslant: قید - صفت اِسلَنت - - - 🔸 معاد ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

puff oneself up: 🔸 معادل فارسی: - باد به غبغب اند ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shoot one’s mouth off: 🔸 معادل فارسی: - بی محابا حرف زد ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

upperize: 🔸 معادل فارسی: - به حروف بزرگ تب ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walk away clean: 🔸 معادل فارسی: - بی دردسر رها شد ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wiggle out of i: 🔸 معادل فارسی: - از زیر بار چیزی ...

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

واژه “عشق” در زبان پارسی از ریشه پ ...

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

جمله"Look, I may speak Lexi, but y ...

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

1- To look straight ahead ...

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

رسم، آیین، شعائر، مناسک، آداب، تشر ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dodge the bullet: 🔸 معادل فارسی: - از خطر جَستن ...

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

/vəˈkæb.jə.lər.i/ Vocabulary has ...

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

معمولاً به قرار گرفتن در موق ...

٥ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

1. All in the Mind Hosted by Cl ...

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

هوش مفهومی به نوعی از هوش اشاره ...

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

An “application focus issue” typic ...

٥ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

بیانگر این ایده است که تجربه شکست ...

٥ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

methodology: This refers to the set of principle ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cascade: ✍️ به فرآیندی گفته می شود که در آن ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kafkaesque situation: 🔸 معادل فارسی: - وضعیت کابوس وار ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ride with: 🔸 معادل فارسی: - همراه بودن با ک ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tune out of: 🔸 معادل فارسی: - بی توجه شدن به ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

click into: 🔸 معادل فارسی: - وارد شدن به ( ب ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

equality agency: 🔸 معادل فارسی: - سازمان برابری ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gel with: 🔸 معادل فارسی: - جور بودن با کسی ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wspu: 🔸 معادل فارسی: - اتحادیه اجتماعی ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuwss: 🔸 معادل فارسی: - اتحادیه ملی انج ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

city minister: 🔸 معادل فارسی: - وزیر امور مالی ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eye condition: 🔸 معادل فارسی: - بیماری چشمی - ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

age related macular degeneration: 🔸 معادل فارسی: تحلیل رفتگی لکه ی ز ...

٦ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

عبارت فارسی «دندون روی جیگر بذار» ...

٦ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

واژه ی مرکب به واژهای گفته می شود ...

٦ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

تفاوت بین کلمات Obsessive و Com ...

٦ روز پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

۱. تازه‌رویان معادل‌ها: جوا ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suck face: 🔸 معادل فارسی: - بوسیدن با شدت / ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chomp down on: 🔸 معادل فارسی: - گاز زدن محکم ...

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internut: 🔸 معادل فارسی: - دیوانه ی اینترن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn one’s back on: 🔸 معادل فارسی: - پشت کردن به کسی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rattle your bones: 🔸 معادل فارسی: - لرزاندن استخوان ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resonate with someone: 🔸 معادل فارسی: - هم صدا شدن با ک ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit the jackpot: have great or unexpected success, e ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tip big: 🔸 معادل فارسی: - انعام زیاد دادن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not the money it's the money: عبارت "It's not the money, it's the ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slick operator: 🔸 معادل فارسی: - آدم زرنگ و حقه ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dress up facts: 🔸 معادل فارسی: - بزک کردن واقعیت ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

edison's medicine: اصطلاح "Edison's medicine" به فارسی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pay my way: 🔸 معادل فارسی: - خرج خود را دادن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live‑in nanny: 🔸 معادل فارسی: - پرستار کودک مقی ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play around behind somebody: 🔸 معادل فارسی: - پشت سر کسی رابط ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bet your ass: 🔸 معادل فارسی: - مطمئن باش / شک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stress position: 🔸 معادل فارسی: - وضعیت های تنش ز ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there are no atheists in foxholes: این عبارت هم به عنوان ضرب المثل مذه ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humanist chaplain: Humanist chaplain یک روحانی یا مشاو ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wokeness and political correctness: �ووکنس� ( wokeness ) و �درستکاری سی ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non practising: 🔸 معادل فارسی: - غیرعمل گرا ( در ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shower someone in confetti: کُنفِتی 🔸 تعریف ها: 1. ** ( جشن – ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

butter up somebody: 🔸 معادل فارسی: - تملق گفتن به کس ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweet talk somebody: 🔸 معادل فارسی: - با حرف های شیری ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cajole somebody: 🔸 معادل فارسی: - کسی را با وعده ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero altercation: 🔸 معادل فارسی: - بدون درگیری - ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep one’s head: 🔸 معادل فارسی: - آرامش خود را حف ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combine through: 🔸 معادل فارسی: - زیر و رو کردن ...

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big deal: This term is used to describe someo ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chafe the carrot: 🔸 معادل فارسی: - جلق زدن ( عامیا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cream oneself: 🔸 معادل فارسی: - در شلوار خود ان ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choke the bishop: 🔸 معادل فارسی: - جلق زدن ( عامیا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spray one's shorts: 🔸 معادل فارسی: - شلوارش را خیس ک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whale on one's pecks: 🔸 معادل فارسی: - به شدت روی عضلا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nicely put: 🔸 معادل فارسی: - خوب گفتی / قشنگ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mellow high: 🔸 معادل فارسی: - نشئه ی آرام - ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jump one's bones: 🔸 معادل فارسی: - پریدن روی کسی ( ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

press pool: 🔸 معادل فارسی: - گروه خبری مشترک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moving word: 🔸 معادل فارسی: - واژه ی تأثیرگذا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make one's head spin: 🔸 معادل فارسی: - سر کسی گیج رفت ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

death doula: 🔸 معادل فارسی: - همراه پایان عمر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

times are tight: 🔸 معادل فارسی: - اوضاع سخت است ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut to chase: 🔸 معادل فارسی: - برو سر اصل مطلب ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strategic withdrawal: 🔸 معادل فارسی: - عقب نشینی راهبر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mpts: MPTS = Medical Practitioners Tribun ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sponge off: 🔸 معادل فارسی: - مفت خوری کردن / ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

مدال‌های حسین کتابدار