حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coterie: a small group of people with shared ...

جدید ١٠ دقیقه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phony: 1 - adjective / informal /disappro ...

جدید ١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ace the test: This phrase means to perform except ...

جدید ١ ساعت پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lopsided death tolls: لاپ سایدِد - - - 🔸 **معادل فا ...

جدید ٢ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carry on solo: 🔸 **معادل فارسی:** به تنهایی ادامه ...

جدید ٣ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

droning: 🔸 معادل فارسی: صدای یکنواخت و خست ...

جدید ٣ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shallow charm: 🔸 معادل فارسی: جذابیت سطحی / دلرب ...

جدید ٣ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

divide and conquer strategy: 🔸 معادل فارسی: استراتژی تفرقه و ت ...

جدید ٣ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anchored–safe: 🔸 معادل فارسی: ایمنِ متکی / امنِ ...

جدید ٣ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

search for footing: 🔸 معادل فارسی: تلاش برای یافتن ث ...

جدید ٣ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

check out of life: 🔸 معادل فارسی: کناره گیری از زندگ ...

جدید ٣ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take for example: Take, for example 🔸 معادل فارسی: ...

جدید ٣ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comfortable in one’s own skin: 🔸 معادل فارسی: با خودش راحت بودن ...

جدید ٨ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grounded physical presence: 🔸 معادل فارسی: حضور فیزیکی متین / ...

جدید ٨ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underdeliver: 🔸 معادل فارسی: کم عمل کردن / کمتر ...

جدید ٨ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rush interaction: 🔸 **معادل فارسی:** تعامل شتاب زده ...

جدید ٨ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ease of: آرامش درونی / وقار بی تلاش / اعتماد ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let ego run the show: 🔸 تعریف ها: 1. ** ( روان شناختی – ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spiral over: سپایرِل اُوْوِر - - - 🔸 معادل ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand out to: 🔸 معادل فارسی: جلب توجه کردن برای ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carry oneself with ease: 🔸 معادل فارسی: با آرامش رفتار کرد ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walk with poise: 🔸 معادل فارسی: با وقار راه رفتن / ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

treat someone with substance: 🔸 معادل فارسی: با عمق و احترام با ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with substance: 🔸 معادل فارسی: با عمق / با اصالت ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

second unit: Second unit در فیلم سازی به تیم یا ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rare catch: 🔸 معادل فارسی: طعمه ی کمیاب / فرصت ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

craft services: Craft services در صنعت فیلم سازی به ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shot list: Shot list در صنعت فیلم سازی یک سند ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرایند گزیر: عبارت �فرایند گزیر� در نظام بانکی ا ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unique selling proposition: USP 🔸 معادل فارسی: پیشنهاد فروش ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

production value: اصطلاح Production value در صنعت فیل ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off label: relating to the use of medical drug ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rip to shreds: 🔸 معادل فارسی: تکه تکه کردن / ناب ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

desolator: 🔸 معادل فارسی: ویران گر / نابودکن ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

terrify the living daylights out of: 🔸 معادل فارسی: وحشت زده کردن تا م ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

keep in custody: 🔸 معادل فارسی: در بازداشت نگه داش ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit of a do: 🔸 معادل فارسی: یه مراسم/مهمونی جم ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enablementation: ### 🔸 معادل فارسی: توانمندسازی - ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to hold: 🔸 معادل فارسی: وارد حالت تعلیق شد ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

see what you mean: 🔸 معادل فارسی: می فهمم چی می گی / ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

facilify: 🔸 معادل فارسی: تسهیل سازی / ساده ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frighten as heck: 🔸 معادل فارسی: خیلی ترسوندن / حسا ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

edish: ### 🔸 معادل فارسی: نسخه / ورژن / ...

١ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do: اسم 🔸 معادل فارسی: مهمانی / دورهم ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

virtual venue: 🔸 **معادل فارسی:** محل مجازی / فضا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

online outpost: 🔸 **معادل فارسی:** پایگاه آنلاین / ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surf shack: 🔸 **معادل فارسی:** کلبه ی موج سوار ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital den: 🔸 **معادل فارسی:** لانه ی دیجیتالی ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

click central: 🔸 **معادل فارسی:** مرکز کلیک / مرک ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pool in: 🔸 معادل فارسی: پول گذاشتن روی هم ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net nook: 🔸 **معادل فارسی:** گوشه ی اینترنت ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

limp biscuit: 🔸 معادل فارسی: ( بسته به زمینه ) ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

webby: ### 🔸 تعریف ها: 1. ** ( دیجیتال – ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nethub: ### 🔸 معادل فارسی: مرکز شبکه / ها ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smile on the inside: 🔸 **معادل فارسی:** در درون لبخند ز ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

descriptive trope: 🔸 **معادل فارسی:** آرایه ی توصیفی ...

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abaddon: اَبَدُن ___________________________ ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shaitan: 🔸 معادل فارسی: ۱. دینی: سرکرده شیا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

left high and dry: 🔸 معادل فارسی: تنها گذاشته شدن در ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prevailing international law: 🔸 معادل فارسی: حقوق بین الملل رای ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tense as a coiled spring: 🔸 معادل فارسی: پرتنش مثل فنر فشرده ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

worthy of the name: 🔸 معادل فارسی: شایسته ی این عنوان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

laugh riot: 🔸 معادل فارسی: ۱. فرهنگی: طنز ویرا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mirthmaker: 🔸 معادل فارسی: ۱. ادبی: شادی آفرین ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marital behavior: مَریتال بِهِیویِر _______________ ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convert: change one's religious faith or oth ...

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

register: در زبان شناسی، register به نوع یا س ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obsession: 1 - something or someone that you ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fanny: ✍️1. در انگلیسی بریتانیایی: "Fanny" ...

٣ روز پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pejorative: در مجموع، استفاده از کلمه ولنگاری ت ...

٣ روز پیش

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

amenity: تفریگاه های امروزی، هر نوع امکانات ...

٣ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

material role: 🔸 **معادل فارسی در این بافت:** نق ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sit on the sidelines: 🔸 معادل فارسی: کنار گود نشستن / ت ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave it all on the field: 🔸 معادل فارسی: همه چیزتو بذار وسط ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strain for: 🔸 معادل فارسی: با زحمت تلاش کردن ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put oneself in the pool: 🔸 **معادل فارسی در این بافت:** نا ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money magnet: 🔸 معادل فارسی: آهنربای پول / جذب ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one and all: idiom / literary everyone اصطلاح، ا ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sun’s out guns out: 🔸 معادل فارسی: آفتاب که دراومد، ب ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

day in the life: 🔸 معادل فارسی: یک روز از زندگیِ. ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radical thinking: 🔸 معادل فارسی: تفکر ریشه ای / اند ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

far fetched idea: 🔸 معادل فارسی: ایده ی دور از ذهن ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recapitulation station: 🔸 معادل فارسی: ایستگاه جمع بندی / ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impulsive behavior: 🔸 معادل فارسی: رفتار تکانه ای / ر ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recapify: 🔸 معادل فارسی: خلاصه سازی کردن / ...

٤ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spurn: To reject or refuse someone or some ...

٤ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rock the mic: 🔸 **معادل فارسی:** اجرای خفن داش ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

belt it out: 🔸 **معادل فارسی:** با صدای بلند خ ...

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotional detachment: 🔸 معادل فارسی: بی تفاوتی عاطفی / ج ...

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hemophobia: هموفوبیا ( Hemophobia ) یا ترس از خ ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

b a c: 🔸 معادل فارسی: سطح الکل خون / غلظ ...

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فردیت زدایی: فردیت زدایی ( Depersonalization ) ب ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anonymity effect: تأثیر ناشناسی یا بی هویتی ( anonymi ...

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bst: 🔹 **مخفف:** **BST** = **Blood, Sw ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in all innocence: 🔸 **معادل فارسی:** ب از سر بی خبر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep someone abreast of: 🔸 **معادل فارسی:** کسی را در جریا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learned journal: 🔸 **معادل فارسی:** نشریه علمی / م ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marginal correction: 🔸 **معادل فارسی:** اصلاح جزئی / ت ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nick: کیف پولم را دزدید.

١ هفته پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nick: پلیس او را به اتهام جعل اسناد بازدا ...

١ هفته پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scandal: وزرا شایعات مطرح شده درباره تهمت رش ...

١ هفته پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

muscle: پائل آنقدر ترسیده بود، که نتوانست ج ...

١ هفته پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

muscle: ماهیچه های پشت دیو صدمه دیده و به ز ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rumbly in the tumbly: 🔸 **معادل فارسی:** غرغر شکم / قار ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get handsy: 🔸 **معادل فارسی:** زیادی دست دراز ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

louie: لویی - - - 🔸 **معادل فارسی:** ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

newsmonkey: 🔸 **معادل فارسی:** خبرخور حرفه ای ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lt colonel: حتماً، حسین عزیز! در ادامه، عنوان ر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lt cmdr: Lieutenant Commander لوتِنِنت کِمان ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manor: A large and impressive residence, o ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nah: A casual and informal way to expres ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thriftster: 🔸 معادل فارسی: مدباز اقتصادی / عا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

better get a better: 🔸 معادل فارسی: بهتره یه بهترش رو ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call for: To require or make something necess ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yuccie: 🔸 معادل فارسی: خلاق شهری جوان / ن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mescalito: مِسکَلیتو ________________________ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lucy in the sky: سفر ذهنی / تجربه ی توهمی / نماد LSD ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humor someone: 🔸 معادل فارسی: با کسی راه اومدن / ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skift: 🔸 معادل فارسی: بارش سبک / نم نم ب ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smacked ass: 🔸 معادل فارسی: مثل آدم کتک خورده ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distiller: 🔸 معادل فارسی: تقطیرکننده / تولید ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sposh: 🔸 معادل فارسی: لوکس بازی / تجملی ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abrasive: rude and unfriendly صفت/ بی ادب و غ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dharma: دارما یا درمه مفهومی در ادیان هندی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

remove oneself: 🔸 معادل فارسی: کناره گیری کردن / ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

truffle butter: 🔸 معادل فارسی: ۱. کره ی ترافل ( خ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crazy shit: 🔸 معادل فارسی: اتفاق عجیب غریب / ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swing by: This phrase is used to indicate tha ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be yet: **be yet to do ( something ) ** 🔸 ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

storm out of: 🔸 معادل فارسی: با عصبانیت ترک کرد ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mech up: مِک - اَپ ________________________ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deity domination: /ˈdeɪɪti ˌdɒmɪˈneɪʃən/ دیِیتی دامی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reverent rule: /ˈrɛvərənt ruːl/ رِوِرِنت رول ___ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring the heat: 🔸 **معادل فارسی:** قدرت نمایی کردن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

theoship: /ˈθiːəʃɪp/ ثی اِشیپ _____________ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

faithocracy: /ˈfeɪθɒkrəsi/ فِیث آکرِسی _______ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deificracy: /diːˈɪfɪkrəsi/ دی ایفِکرِسی _____ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ecclesial rule: /ɪˈkliːziəl ruːl/ اِکلیزی ال رول ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

theopolity: /ˌθiːəˈpɒlɪti/ ثی اپالِتی _______ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auto queue: آتو - کیو ________________________ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

theoligarchy: /ˌθiːəˈlɪɡɑːrki/ ثی الیگارکی ____ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the elements: 🔸 معادل فارسی: در معرض عناصر طبیع ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

theodemocracy: /ˌθiːoʊdɪˈmɒkrəsi/ ثی اودِماکرِسی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

side sneer: 🔸 معادل فارسی: پوزخند از گوشه ی ل ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out yonder: 🔸 معادل فارسی: اون دور دورا / اون ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sphinxlike: /ˈsfɪŋksˌlaɪk/ سفینکس لایک ______ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prophetocracy: /ˌprɒfɪˈtɒkrəsi/ پرافِتاکرِسی ____ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

side squint: 🔸 معادل فارسی: نگاه کج دار و مریز ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

priestocracy: پریستاکرِسی ______________________ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clericracy: کِلِریکرِسی ______________________ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

theonomy: ثی آنِمی _________________________ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pile on the agony: 🔸 معادل فارسی: اغراق کردن در درد ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stick your neck out: to take a risk اصطلاح ریسک کردن، خو ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undercurrent: ✍️جریان زیرین به حرکت پنهان یا کمتر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everyday savior: 🔸 **معادل فارسی:** منجی روزمره / ن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to place: 🔹 واژه: **Go - to place** ( عبارت ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jailor: 🔸 معادل فارسی: زندانبـان / مأمور ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gem of a find: 🔸 معادل فارسی: کشف فوق العاده / پ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remain ongoing: 🔸 **معادل فارسی:** همچنان ادامه دا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rozzer: 🔸 معادل فارسی: پلیس / مأمور / کلا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cop shop: 🔸 معادل فارسی: کلانتری / پاسگاه پ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کورنت: کورنت نوعی موشک هدایت شونده ضدتانک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on licence: 🔸 **معادل فارسی:** آزاد به قیدِ تع ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mounties: /ˈmaʊntiz/ ماونتیز ______________ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on top of the sentence: 🔸 **معادل فارسی:** علاوه بر محکومی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extracto: /esˈtɾakto/ اِس ترَکتو __________ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hidey hole: 🔹 واژه: **Hidey - hole** ( اسم – ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brown bomber: 🔸 تعریف ها: 1. ** ( طنزآمیز – جسم ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold the bag: 🔸 معادل فارسی: تنها ماندن با مسئو ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ux first: User Experience ( UX ) 🔸 معادل فا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on the hook: 🔸 معادل فارسی: متعهد بودن / گیر ا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deplume: 🔸 معادل فارسی: پر درآوردن / پرکندن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

function first thinking: 🔸 معادل فارسی: تفکر مبتنی بر عملک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shop rat: 🔸 **معادل فارسی:** کارگر کارگاه / ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

read someone for filth: 🔸 معادل فارسی: تحقیر کردن / له کر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

user centered design: 🔸 معادل فارسی: طراحی کاربرمحور / ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

form over function: 🔸 معادل فارسی: ظاهر بر عملکرد / ا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go off on someone: 🔸 معادل فارسی: عصبانی شدن سر کسی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

too fancy for its own good: 🔸 معادل فارسی: زیادی شیک برای خود ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wage slave: 🔹 واژه: Wage slave ( اسم – استعار ...

١ هفته پیش

مدال‌های حسین کتابدار