نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seated cable row: 🔸 معادل فارسی: تمرین قایقی با دستگ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
machine shoulder press: 🔸 معادل فارسی: پرس شانه با دستگاه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
machine chest press: 🔸 معادل فارسی: پرس سینه با دستگاه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cable tricep pushdown: 🔸 معادل فارسی: پرس پشت بازو با سیم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dumbbell bicep curl: 🔸 معادل فارسی: جلو بازو با دمبل / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plate loaded leg press: 🔸 معادل فارسی: پرس پا با وزنه صفحه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
machine leg extension: 🔸 معادل فارسی: اکستنشن پا با دستگا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lat pulldown: 🔸 معادل فارسی: تمرین کشش از بالا ب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thunderbolt: A thunderbolt refers to a sudden an ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
insider tip: 🔸 معادل فارسی: نکته ی محرمانه / تو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burn the rubber: 🔸 معادل فارسی: گاز دادن شدید / با ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw one's weight behind: 🔸 معادل فارسی: از چیزی یا کسی حمای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no siree: نو سَیری 🔸 معادل فارسی: اصلاً نه! ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make someone feel dumb: 🔸 معادل فارسی: باعث بشی کسی احساس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a buck: 🔸 معادل فارسی: پول درآوردن / یه قر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
witty retort: 🔸 معادل فارسی: پاسخ زیرکانه ی بامز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oldies but goodies: 🔸 معادل فارسی: قدیمی های دوست داشت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لینکدین: لینکدین بزرگ ترین شبکه اجتماعی حرفه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
retro: This term refers to something that ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
market disruptor: 🔸 معادل فارسی: برهم زننده ی بازار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop up market: 🔸 معادل فارسی: بازار موقت / بازار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
market court: 🔸 معادل فارسی: میدان بازار / حیاط ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
market saturation: 🔸 معادل فارسی: اشباع بازار / رسیدن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jersey: /ˈdʒɜː. zi/ 1 - a shirt that is wo ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
thrasher: 🔸 معادل فارسی: ۱. خُردکننده / کوبن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all saturating: 🔸 معادل فارسی: فرااشباع کننده / هم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cimmerian: 🔸 معادل فارسی: تاریک / ظلمانی / مت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be eclipsed: 🔸 معادل فارسی: تحت الشعاع قرار گرف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
murkiness: 🔸 معادل فارسی: تاریکی / تیرگی / کد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put money in: 🔸 معادل فارسی: سرمایه گذاری کردن / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop some cash: 🔸 معادل فارسی: پول خرج کردن / یه ک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
two’s a crowd: 🔸 معادل فارسی: دو نفر هم زیادن / ح ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
main tenet: 🔸 معادل فارسی: اصل بنیادین / باور ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
signature achievement: 🔸 معادل فارسی: دستاورد شاخص / موفق ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sink money into: 🔸 معادل فارسی: پول ریختن توی چیزی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
safety blanket: 🔸 معادل فارسی: پتو ی امنیت / پناه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
business buff: 🔸 معادل فارسی: کارشناس مشتاق کسب و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw someone a curveball: 🔸 معادل فارسی: غافلگیر کردن / یه ح ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cornerstone event: 🔸 معادل فارسی: رویداد بنیادی / واق ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
consoler: 🔸 معادل فارسی: تسلی دهنده / آرام ب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plow money into: 🔸 معادل فارسی: پول تزریق کردن / سر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crux: 🔹 نکته ی کلیدی / اصل موضوع / لب مط ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tastegasm: تِیست گَزِم 🔸 معادل فارسی: انفجار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boss moves only: 🔸 معادل فارسی: فقط حرکت های رئیس و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kernel theory: 🔸 تعریف ها: 1. ( ریاضی – جبر و خ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pump for information: 🔸 معادل فارسی: اطلاعات گرفتن با اص ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
landscape horticulture: 🔸 معادل فارسی: باغبانی منظر / طراح ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
box squat: 🔸 معادل فارسی: اسکوات با نیمکت / ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pomology: 🔸 معادل فارسی: میوه شناسی / علم پر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turf management: 🔸 معادل فارسی: مدیریت چمن / نگهدار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
olericulture: 🔸 معادل فارسی: سبزی کاری علمی / عل ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
floriculture: 🔸 معادل فارسی: گل کاری علمی / علم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toot one's own horn: "Toot one's own horn" is an idiom t ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
emom: 🔸 تعریف ها: 1. ( تمرینی – تناوبی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wod: 🔸 تعریف ها: 1. ( کراس فیت – تمری ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
core crusher: ( ورزشی – اسم ) : اصطلاحی برای تمری ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
booty burn: ( ورزشی – اسم ) : اصطلاحی برای تمری ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dumbbell reverse grip bent over row: 🔸 معادل فارسی: تمرین زیربازو خم با ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dumbbell bent over row: 🔸 معادل فارسی: تمرین زیربازو با دم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tabata: 🔸 معادل فارسی: تمرین تناوبی با شدت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dumbbell curl: 🔸 معادل فارسی: تمرین جلو بازو با د ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bosu ball: 🔸 معادل فارسی: توپ تعادلی BOSU / ن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heat up: It can mean to become more intense ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
واژه ی مرکب به واژهای گفته می شود ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel the burn: 🔸 اصطلاح "feel the burn" به حس سوز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thank the heavens: 🔸 معنا: عبارت "Thank the heavens" ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weight off one's shoulders: 🔸 اصطلاحی عامیانه که به معنی احساس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop dimes: 🔸 معادل فارسی: لو دادن / خبر دادن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
testifier: 🔸 معادل فارسی: شاهد / کسی که شهادت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
squeaky wheel: 🔸 معادل فارسی: شاهد یا فردی که با ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull off the feat: 🔸 معادل فارسی: موفق شدن در انجام ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
county: a political division of the UK or I ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
send to the reaper: 🔸 معادل فارسی: فرستادن نزد مرگ / س ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off someone: 🔸 معادل فارسی: کشتن / حذف کردن / ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ployer: 🔸 معادل فارسی: فریب کار / حیله گر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fast one: 🔸 معادل فارسی: حقه ی سریع / کلک فو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seasoned citizen: 🔸 معادل فارسی: شهروند باتجربه / فر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boss the game: 🔸 معادل فارسی: سلطه بر بازی / فرما ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grown upish: 🔸 معادل فارسی: نیمه بالغ / شبه بال ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a slam dunk: 🔸 معادل فارسی: موفقیت تضمینی / حر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep track of: to stay informed about the progress ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thruout: 🔸 معادل فارسی: در سراسر / در تمام ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
delicate flower: 🔸 معادل فارسی: گل لطیف / گل ظریف / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسکوپلامین: 🔸 معادل فارسی: اسکوپولامین / هیوسی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no muss: 🔸 معادل فارسی: بی دردسر / بدون شلو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
send to the farm: 🔸 تعریف ها: 1. ( استعاری – طنز تلخ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
restroom: a room with toilets that is in a pu ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rise above: To “rise above” means to transcend ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
generous to a fault: 🔸 معادل فارسی: بیش ازحد بخشنده / ب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
generosity galore: 🔸 معادل فارسی: سراسر بخشش / پر از ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bet that up: 🔸 معادل فارسی: باشه / حله / قطعی ش ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold answerable: 🔸 معادل فارسی: پاسخگو دانستن / مسئ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the onus on: 🔸 معادل فارسی: مسئولیت را بر عهده ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
share the load: 🔸 معادل فارسی: تقسیم بار مسئولیت / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll swear on a stack of donuts: 🔸 معادل فارسی: قول شرف می دم / قسم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cross my heart and hope to die: 🔸 معادل فارسی: قول شرف می دم / قسم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
think on one’s feet: 🔸 معادل فارسی: سریع تصمیم گرفتن / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take two: 🔸 معادل فارسی: دوباره گرفتن / بردا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be quick on the uptake: 🔸 معادل فارسی: سریع فهمیدن / زود گ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move like water: 🔸 معادل فارسی: مثل آب حرکت کردن / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
steal candy from a baby: 🔸 تعریف ها: 1. ( طنزآمیز – استعا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fast on the draw: 🔸 معادل فارسی: سریع در کشیدن اسلحه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bend like a reed: 🔸 معادل فارسی: مثل نی خم شدن / انع ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on a runner: 🔸 معادل فارسی: فرار کردن / در رفتن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on death’s door: 🔸 معادل فارسی: لب مرگ / در آستانه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push pull legs: 🔸 معادل فارسی: تقسیم بندی تمرینات ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in harm’s way: 🔸 معادل فارسی: در معرض خطر / در مو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on lockdown: 🔸 معادل فارسی: در وضعیت قرنطینه / ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snoop out: 🔸 معادل فارسی: جست وجو کردن / سرک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هولوفراستیس: **🔹 واژه:** **هولوفراستیس ( Holop ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
holophrasis: **🔹 واژه:** **هولوفراستیس ( Holop ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wyrd: 🔸 معادل فارسی: سرنوشت / تقدیر / سر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a crack in the door: 🔸 معادل فارسی: یک فرصت کوچک / روزن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a toss up: 🔸 معادل فارسی: شانس مساوی بودن / ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a dead cert: 🔸 معادل فارسی: قطعی بودن / مطمئن ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
moira: 🔸 تعریف ها: 1. اسم دخترانه ای با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high on life: 🔸 معادل فارسی: شاد و خوشحال بودن ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
symmetricity: 🔸 معادل فارسی: قرینگی / تقارن / مت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قرص یونی فلکس: UniFlex قرص یونی فلکس یک مکمل غذایی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ویتامین دی 50000: ویتامین دی ۵۰, ۰۰۰ واحد بین المللی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
meek and mild: 🔸 معادل فارسی: فروتن و آرام / مطیع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ego in check: 🔸 معادل فارسی: کنترل غرور / مهار ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not one to show off: 🔸 معادل فارسی: اهل خودنمایی نیستم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quiet achiever: 🔸 معادل فارسی: موفقِ بی سروصدا / ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
low key genius: 🔸 معادل فارسی: نابغه ی بی سروصدا / ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not one to brag: 🔸 معادل فارسی: اهل پُز دادن نیستم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like a bolt from the blue: 🔸 معادل فارسی: مثل صاعقه در آسمان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
targeted thermal therapy: 🔸 معادل فارسی: درمان حرارتی هدفمند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overlooked cause: 🔸 معادل فارسی: علت نادیده گرفته شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
red devils: 🔸 معادل فارسی: شیاطین سرخ 🔸 تعری ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gunners: حتماً حسین عزیز! در ادامه اصطلاح Gu ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
asterisk: علامت ستاره ( * ) معمولاً به عنوان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under eating: 🔸 معادل فارسی: • کم خوری • تغذیه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under fuelling: 🔸 معادل فارسی: • سوخت رسانی ناکاف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s easily done: 🔸 معادل فارسی: به راحتی انجام می ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
banded car driver: 🔸 معادل فارسی: ( نوعی تمرین نشسته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
isometric exercise: 🔸 معادل فارسی: تمرین ایزومتریک / و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
arrive at a happy medium: 🔸 معادل فارسی: رسیدن به نقطه ی تعا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whirlygig: وِرلی گیگ 🔸 معادل فارسی: فرفره / چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get one's back: 🔸 معادل فارسی: پشت کسی بودن / حواس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
red s: 🔹 RED - S ( مخفف – اصطلاح پزشکی ور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glittering generality: 🔸 معادل فارسی: کلی گویی درخشان / ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
appeal to nature: 🔸 معادل فارسی: مغالطه ی توسل به طب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
down for the cause: 🔸 معادل فارسی: متعهد به هدف / پای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’re the man: 🔸 معادل فارسی: • دمت گرم • گل کا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
treatment plant designer: 🔸 معادل فارسی: طراح تصفیه خانه / م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s what’s up: 🔸 معادل فارسی: • آفرین، این عالیه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rock with: 🔹 معادل فارسی: • حال کردن با چیزی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nosy nellie: 🔸 معادل فارسی: • آدم فضول / کنجکا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rich pickings: 🔸 معادل فارسی: • غنیمت فراوان • ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over analyzing: 🔸 معادل فارسی: زیاده تحلیل گری / ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rich haul: 🔸 معادل فارسی: • غنیمت بزرگ • دس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
productivity: اعتصاب باعث کاهش چشمگیر در میزان تو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
acknowledge: در ابتدا منکر آشنایی با آن مرد شد/ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
acknowledge: بهتر است لااقل پاسخ دعوتشان را بدهی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call girl: پس چطور ممکن است یک دختر خیابانی ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock off: مدیر مدرسه دارد تلاش می کند همه ی ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get to grips with something: 🔸 معادل فارسی: با چیزی کنار آمدن و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get into the weeds: 🔸 معادل فارسی: وارد جزئیات ریز و پ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sink your teeth into something: 🔸 معادل فارسی: با تمام انرژی و اشت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peel back the layers: 🔸 معادل فارسی: لایه ها را کنار زدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tricep dip: 🔸 معادل فارسی: دیپ پشت بازو / شنا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to mention: Used to introduce an additional poi ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep on a short leash: 🔸 معادل فارسی: زیر نظر شدید داشتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shareability: 🔸 معادل فارسی: قابلیت اشتراک گذاری ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring out the big guns: 🔸 معادل فارسی: از قوی ترین ابزارها ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rattle sabers: 🔸 معادل فارسی: تهدید به اقدام تهاج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take names: 🔸 معادل فارسی: اسامی رو یادداشت کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rattle the cage: 🔸 معادل فارسی: عصبانی کردن / تحریک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tea monster: ( اصطلاح غیررسمی – طنزآمیز ) : به ص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over the rainbow: 🔸 معادل فارسی: فراتر از رنگین کمان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kettlebell swing: 🔸 معادل فارسی: تاب دادن کتل بل / ح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snakebit: 🔸 معادل فارسی: بدشانس / گرفتار بدب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mammonish: 🔸 معادل فارسی: مادی گرایانه / ثروت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
attention span of a goldfish: 🔸 معادل فارسی: تمرکز در حد ماهی قر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push to the fringes: 🔸 معادل فارسی: به حاشیه راندن / طر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
glade: 🔸 معادل فارسی: فضای باز در جنگل / ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pano: 🔸 معادل فارسی: نمای پانوراما / تصو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make someone's gorge rise: 🔸 معادل فارسی: باعث حالت تهوع شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wrench out: 🔸 معادل فارسی: با زور بیرون کشیدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smitten: Having suddenly started to like or ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bank on: * اعتماد یا تکیه کردن بر چیزی یا کس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heal and seal: 🔸 تعریف: ( دندانپزشکی ) : به فرآ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shoulder tap: 🔸 معادل فارسی: تمرین ضربه به شانه ...
٤ ماه پیش