نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
engage one's core: 🔸 معادل فارسی: درگیر کردن عضلات م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slew of offenses: 🔸 معادل فارسی: مجموعه ای از تخلفا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
add on to: 🔸 معادل فارسی: اضافه کردن به / تو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spread one's legs for someone: 🔸 معادل فارسی: تسلیم شدن از نظر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jab in: 🔸 معادل فارسی: فرو کردن ضربه ای / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bastarden: 🔸 معادل فارسی: حرام زاده ها / فرز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flapjaw: 1. **شخصی که زیاد حرف می زند یا بی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
road savant: 🔸 معادل فارسی: نابغه ی جاده / است ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hotshot driver: 🔸 معادل فارسی: راننده ی حرفه ای / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hear a commotion: 🔸 معادل فارسی: شنیدن سروصدا / شنی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
auto ace: 🔸 معادل فارسی: استاد رانندگی / نا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tier triumph: تیر ترایِمف 🔸 ترجمه پیشنهادی: پی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smirr: ** ( اسم – غیررسمی، منطقه ای / اسکا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spoil rotten: 🔸 معادل فارسی: بیش از حد لوس کردن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
velvet touch: 🔸 معادل فارسی: لمس مخملی / نوازش ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kamala is brat: جمله "Kamala IS brat" یک اصطلاح عام ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be exclusive: 🔸 معادل فارسی: منحصر به فرد بودن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suck wind: 🔸 معادل فارسی: نفس نفس زدن / کم آ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
epic goal oriented: 🔸 معادل فارسی: هدف مند حماسی / شخ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
emerging adulhood: 🔸 معادل فارسی: بزرگسالی در حال ظه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
archopponent: آرچ اُپونِنت _____________________ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
archhater: 🔸 معادل فارسی: دشمن قسم خورده / ن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passion project: 🔸 معادل فارسی: پروژه ی عاشقانه / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stock jockey: 🔸 معادل فارسی: معامله گر پرهیجان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
market maven: 🔸 معادل فارسی: کارشناس خبره ی باز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extra credit: 🔸 معادل فارسی: امتیاز اضافی / نمر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poured gold: 🔸 معادل فارسی: بتن طلایی / سطح صی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pavement pizza: 🔸 معادل فارسی: استفراغ خیابونی / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gray gold: 🔸 معادل فارسی: طلای خاکستری / بتن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
speak one’s mind: 🔸 معادل فارسی: رک و راست حرف زدن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shove in: 🔸 معادل فارسی: چپاندن / با زور وا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dump in: 🔸 معادل فارسی: ریختن / چپاندن / پ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرکز گذری کاهش اسیب: مرکز گذری کاهش آسیب، که به آن دی آی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop in center: در حوزه مواد مخدر، "Drop - in Cente ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a natter: 🔸 معادل فارسی: گپ زدن / حرف زدن خ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cram in: 🔸 معادل فارسی: چپاندن / با عجله ج ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the way: 🔸 معادل فارسی: در مسیر / در راه / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rv: abbreviation for recreational vehic ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curls for the girls: 🔸 معادل فارسی: تمرین برای جلب توج ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nine to fiver: 🔸 معادل فارسی: کارمند اداری / کار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
company minion: 🔸 معادل فارسی: نوکر شرکت / آدم دس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cubicle dweller: 🔸 معادل فارسی: ساکن اتاقک اداری / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stay on top of things: 🔸 معادل فارسی: اوضاع رو تحت کنترل ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adapty: 🔸 معادل فارسی: سازگار / منعطف / ه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep your foot on the gas: 🔸 معادل فارسی: دست از تلاش برنداش ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
confrere: کان فرِر _________________________ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
confidante: کانفیدانت ________________________ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prp: پلاکت غنی شده پلاسمایی ( Platelet - ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
patriciate: 🔸 معادل فارسی: طبقه ی اشراف / خان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hidalgo: ای دال گو ________________________ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upgrade: to improve the quality or usefulnes ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quit your yapping: 🔸 معادل فارسی: خفه شو / بس کن غر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no lie: 🔸 معادل فارسی: راستشو می گم / جدی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clever clog: 🔸 معادل فارسی: باهوش نما / زرنگ ب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شادن فروید: واژه "schadenfreude" یک کلمه آلمانی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zero day exploit: 🔸 معادل فارسی: سوءاستفاده ی روز ص ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuzz: police, cop ( Slang ) اصطلاح عامیا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
money in the bank: 🔸 معادل فارسی: پول توی حساب / تضم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tense as a long tailed cat in a room full of rocking chairs: 🔸 تعریف ها: 1. ** ( تصویری – طنزآ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the edge of one’s seat: 🔸 معادل فارسی: در اوج هیجان / مشت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the hot seat: 🔸 معادل فارسی: در موقعیت سخت / تح ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a flap: 🔸 معادل فارسی: آشفته / دستپاچه / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet deal: 🔸 معادل فارسی: معامله ی عالی / پی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
salt mill: 🔸 معادل فارسی: زندان / محل حبس / م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the skinny: 🔸 معادل فارسی: کسب اطلاعات دقیق / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get something off my chest: 🔸 معادل فارسی: سبک شدن دل / درد دل ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live in the red: 🔸 معادل فارسی: زندگی با بدهی / در ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live in indigence: 🔸 معادل فارسی: در فقر زندگی کردن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
silent epidemic: عبارت "silent epidemic" به معنی اپی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blood sugar management: مدیریت قند خون به مجموعه روش ها و ع ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without a pot to piss in: 🔸 معادل فارسی: بی چیزِ مطلق / بی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
down on one’s luck: 🔸 معادل فارسی: بدشانس / گرفتار / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no smoke and mirrors: 🔸 معادل فارسی: بدون فریب / بی پرد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without a dime: 🔸 معادل فارسی: بی پولِ کامل / حتی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no fairy tales: 🔸 معادل فارسی: بدون افسانه / بی خ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
remiss: ✍️کلمه "remiss" به معنای "بی مبالات ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
سلام! پیامتون خیلی محترمانه و خوبه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aggregate: to gather or collect items or infor ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see eye to eye with someone: 🔸 معادل فارسی: هم نظر بودن / توافق ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not feeling it: 🔸 معادل فارسی: حسش نیست / حال نمی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not sold: 🔸 معادل فارسی: قانع نشدم / متقاعد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
enwind: 🔸 معادل فارسی: پیچیدن دور چیزی / د ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
enwreathe: اِن ریث / اِن ریذ 🔸 معادل فارسی: ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s not it: 🔸 معادل فارسی: اون نیست / منظورم ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
enshelter: 🔸 معادل فارسی: پناه دادن / در پناه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
enfetter: 🔸 معادل فارسی: در بند کردن / با زن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not on board with that: 🔸 معادل فارسی: با اون موافق نیستم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
largely speaking: 🔸 معادل فارسی: در بیشتر موارد / عم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go scorched earth: 🔸 معادل فارسی: سیاست زمین سوخته / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get between: 🔸 معادل فارسی: وسط آمدن / مانع شدن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bug up one's ass: 🔸 معادل فارسی: وسواس آزاردهنده / گ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chip on one’s shoulder: 🔸 معادل فارسی: دل خوری مزمن / حس ر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brim over: 🔸 معادل فارسی: لبریز شدن / سرریز ش ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brim at the edges: 🔸 معادل فارسی: لبریز در حاشیه ها / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run at full tilt: 🔸 معادل فارسی: با تمام سرعت دویدن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run on all cylinders: 🔸 معادل فارسی: با تمام توان کار کر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sheer: 1 - ( of size or weight ) very la ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel factory: 🔸 معادل فارسی: کارخانه ی احساسات / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pack to the brim: 🔸 معادل فارسی: تا خرخره پر کردن / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel overload: 🔸 معادل فارسی: احساس فشار شدید / غ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel fest: 🔸 معادل فارسی: جشن احساسات / طوفان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one's bag: 🔸 معادل فارسی: در حال اوج گرفتن / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one's head: 🔸 معادل فارسی: در ذهن خود / درگیر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
goal crusher: 🔸 معادل فارسی: کسی که با قدرت به ه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chill time: 🔸 معادل فارسی: زمان استراحت / وقت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hand me down: 🔸 معادل فارسی: لباس یا وسیله ی دس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chonged: 🔸 معادل فارسی: نشئه ی سنگین / داغو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sage advice: 🔸 معادل فارسی: پند خردمندانه / توص ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crossbar hotel: 🔸 معادل فارسی: زندان / هتل میله ای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuzzed: 🔸 معادل فارسی: نشئه / گیج / مات و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
halls of ivy: 🔸 معادل فارسی: فضای دانشگاهی / محو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rotate in: 🔸 معادل فارسی: وارد چرخه شدن / نوب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go hammer and tongs: 🔸 معادل فارسی: با تمام قوا حمله کر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a stand in: 🔸 معادل فارسی: جانشین بودن / موقتی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave it all on the table: 🔸 معادل فارسی: همه چیز رو وسط گذاش ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conceptualization: Conceptualization is the process of ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
radio jockey: 🔸 معادل فارسی: مجری رادیو / گوینده ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gala host: 🔸 معادل فارسی: مجری مراسم گالا / م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
afue: مخفف عبارت Annual Fuel Utilization ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zeb: مخفف عبارت Zero Energy Building ZEB ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zero energy building: ZEB مخفف Zero Energy Building به مع ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گیگاژول: گیگاژول ( GJ ) واحدی برای اندازه گی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هوابندی: هوابندی ( Air Sealing ) به مجموعه ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
joule: ژول ( Joule ) واحد اندازه گیری انرژ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
air sealing: هوابندی ( Air Sealing ) به مجموعه ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sun breaker: یک عنصر معماری است که شامل لوورهای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیست توده: زیست توده یا بیوماس ( Biomass ) منب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مواد اوگانی: مواد آلی یا آوگانی ( Organic materi ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انرژی هیدرولیکی: انرژی هیدرولیکی یا انرژی برق آبی، ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سپوکو: سپّوکو ( Seppuku ) یا هاراکیری ( Ha ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انرژی بادی: انرژی بادی به انرژی حاصل از حرکت با ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انرژی زمین گرمایی: انرژی زمین گرمایی به گرمای طبیعی ذخ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیوماس: بیوماس ( Biomass ) یا زیست توده به ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
r value: اِیچ وَک 🔸 ریشه شناسی: حرف "R" مخف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انرژی سبز: انرژی سبز به انرژی تولید شده از منا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heat pump: Heat pump یا پمپ حرارتی دستگاهی است ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
navel gaze: 🔸 معادل فارسی: خودنگری افراطی / در ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
groundbreak: 🔸 معادل فارسی: آغاز کردن ساخت وساز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
menacer: 🔸 معادل فارسی: تهدیدکننده / خطرآفر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hen party: ( US bachelorette party ) a party ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tough love gathering: 🔸 تعریف ها: 1. ( خانوادگی – حمای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put something in black and white: 🔸 معادل فارسی: نوشتن رسمی / ثبت کت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reality check meeting: 🔸 معادل فارسی: جلسه ی روبه رو شدن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to jesus intervention: 🔸 معادل فارسی: مداخله ی جدی و هشدا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trick out: شرکت با حقه بازی ۲۰ میلیون دلار از ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trick out: او را فریب دادند و تمام پس انداز زن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trick out: کلاهش با روبان زردی تزیین شده بود.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trick out: از آنجایی که شما با قاچاق کالای قاچ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
release: صاحبخانه اجازه نمی دهد که مستأجر زو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faux: صحبت کردن درباره ی کار و تجارت سر ش ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock off: اگرچه تولیدکنندگان گوشی های جعلی مع ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foregone conclusion: مطمئن بودم که بالاخره در همان کسب و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call girl: دختر به نام هی می به این دختر خیابا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the cards: موفقیت برای من رقم نخورده است/ به ن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
standing extension: 🔸 معادل فارسی: تمرین کشش ایستاده / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cat – cow: 🔸 معادل فارسی: تمرین کششی گربه–گاو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hip bridge: 🔸 معادل فارسی: تمرین پل لگنی / حرک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hollow body hold: 🔸 معادل فارسی: تمرین نگه داشتن بدن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
struggle city: 🔸 معادل فارسی: شهر سختی / وضعیت پر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rough terrain: 🔸 معادل فارسی: زمین ناهموار / مسیر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nordic curl: 🔸 معادل فارسی: تمرین نوردیک کرل / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
side plank: 🔸 معادل فارسی: پلانک از پهلو / تمر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hardship hill: 🔸 معادل فارسی: تپه ی سختی / رویداد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go off the chain: 🔸 معادل فارسی: شدیداً هیجان زده شد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go off the rocker: 🔸 معادل فارسی: دیوانه شدن / عقلشو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outta pocket: 🔸 معادل فارسی: بی ادبانه / غیرقابل ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lose one's marbles: 🔸 معادل فارسی: عقلشو از دست دادن / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
go loco: 🔸 معادل فارسی: دیوانه شدن / از کنت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for a wake: 🔸 معادل فارسی: برای مراسم وداع / ب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go ham: 🔸 معادل فارسی: با تمام توان تلاش ک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
round trip: مثال؛ I booked a round - trip ticke ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوردلاین: بوردلاین ( Borderline ) در فارسی به ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a big fuss: 🔸 معادل فارسی: شلوغش کردن / جنجال ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sucktastic: ساک تَستیک 🔸 معادل فارسی: افتضاحِ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not up to snuff: 🔸 معادل فارسی: در حد انتظار نبود / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a chip off the old block: 🔸 معادل فارسی: عین پدرشه / از همون ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suckfest: 🔸 معادل فارسی: افتضاح کامل / فاجعه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smart mouthed: 🔸 معادل فارسی: پرحرفِ پررو / زبان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over the limit: 🔸 معادل فارسی: فراتر از حد مجاز / ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pocket pinch: 🔸 معادل فارسی: فشار مالی / خرج سنگ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
droop one's chub: 🔸 معادل فارسی: از بین بردن هیجان ج ...
٣ ماه پیش