حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abysmally: This word is used to describe somet ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prototype: In the context of slang for type, “ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

above the fold: This term refers to the portion of ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

load: a large number or amount اسم/ تعدا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoughts are with you: This phrase is used to express empa ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litter: small pieces of rubbish that have b ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pulverize: او با قدرت سخنوریش، مخالفان را شکست ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come alive: او تاریخ را با داستان خاطرات خودش ز ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line: 1 - Line refers to a line of drugs ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

landfill: A place where garbage is buried مکا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apparition: An unexpected or supernatural appea ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مهمترین بخش‌های مدیریت یک سازمان ع ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price to pay: This phrase refers to the negative ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سرمایه‌گذاری خصوصی (PE) و سرمایه‌ ...

٣ ماه پیش

هر ٢٠ پاسخ صحیح

-

بپرس

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hoover up: خوردن سریع و کامل چیزی، اغلب با اشت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

togs: This slang term refers to clothing ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peen: Peen is a slang term used to refer ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rip into: This phrase is used to describe eat ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swag: Swag refers to free promotional ite ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rough road ahead: This phrase is used to describe a f ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a tough spot: This phrase is used to describe bei ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

up against the ropes: This slang phrase refers to being i ...

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

عبارت “issue-by-issue” به معنای “م ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rag: This slang term is used to refer to ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pourboire: This is a French term that translat ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big win: A “big win” could be a small startu ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

globetrot: This term refers to someone who tra ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

john doe: John Doe ( male ) and Jane Doe ( fe ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go around the edges: The phrase "go around the edges" ty ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brief and clear: This phrase refers to information o ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusion: In the context of disability, “incl ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a sage: To “be a sage” means to be wise, kn ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grind my gears: This phrase is used to describe som ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trek to: This phrase is a slang term for goi ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hop to: This phrase is a slang term for goi ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push to: This phrase is a slang term for mak ...

٣ ماه پیش

پاسخ با حداقل ١٥ رای

-

بپرس

-

عبارت every thing happens for a re ...

٣ ماه پیش

پاسخ صحیحی با حداقل ١٥ رای

-

بپرس

-

عبارت every thing happens for a re ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reliance: او اگر چه به سن بلوغ رسیده، اما بنظ ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

od: او گفت "من دوستی داشتم که از بیش مص ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: دولت ائتلافی مجموعه مشکلات و چالش ه ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: زمانی که ائتلاف شکل گرفت، لیبرال ها ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: یک دولت ائتلافی پس از انتخابات عموم ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stowaway: با جیب خالی، تنها امیدش برای رفتن ب ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

operate: این رایانه چندین بار زمین خورده ( ا ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: سه نوع محل اقامتی وجود دارد؛ قابل ق ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outfit: an organization, company, team, mil ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black ink: When referring to finances, “black ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rainy day fund: A “rainy day fund” is a reserve of ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sander: ( also sanding machine ) 1 - an e ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

optimalize: This term refers to the process of ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

el cheapo: This slang term is used to describe ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incarnate: adjective [ after noun ] in human f ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold up: گردنت، سرتو نگه می داره

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

john: 1 - US informal a toilet اصطلاح غی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازوکا: بازوکا یک سلاح پرتاب موشک ضد تانک ق ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pouter: Pouter is a term used to describe s ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greenback: یک کیف پر از دلار در قطار پیدا شد.

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greenback: در دو ماه گذشته، دلار امریکادر براب ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreboding: او نسبت به آینده دلشوره داشت.

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capitulate: وقتی پیش او رفتم، او با درخواست های ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wed: با این حلقه، ما به عنوان زن و شوهر ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put in a good word: To recommend or endorse someone or ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but in: intransitive verb to meddle in the ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ritzy pitzy: This term is a playful variation of ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

facilinator: This term refers to a facilitator w ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blitzkrieg: بلیتسکریگ یک واژه آلمانی به معنای ج ...

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

1- to accept an unpleasant fact o ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business: معانی مختلفی بویژه در زبان عامیانه ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marl: 1 - a type of rock or soil with ve ...

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

briefcase jockey: A briefcase jockey is a slang term ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

law titan: A “law titan” is a term used to des ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mouth for hire: This slang term refers to a lawyer ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the library: This term is a playful way of refer ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the office: This term refers to the bathroom in ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lament: to express sadness and feeling sorr ...

٣ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

"Daddy Issues" is a term used to d ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unwavering: The term "unwavering" is often used ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ditch: 1 - a long, narrow open hole that ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gear up: to prepare for an activity or event ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

megahertz: یک مگاهرتز ( به اختصار: مگاهرتز ) ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gigahertz: یک گیگاهرتز برابر با 1000 مگاهرتز ( ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interlope: The word "interlope" means to intru ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cutting: unkind and intending to upset someo ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roller coaster: 1 - ( also, rollercoaster ) an e ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lodging: a place someone pays to stay in whi ...

٣ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

«اقناع فیزیکی» به استفاده از نیروی ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gauge: To make a judgment about something, ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

page master: This term refers to someone who has ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wordaholic: A wordaholic is someone who is obse ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like a broken record: This phrase is often used to descri ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without a breather: This phrase means to continue witho ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without a let up: This phrase means to continue witho ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sizzurp: A recreational drug concoction made ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go for a potty break: This phrase is a more informal and ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break the seal: This slang phrase is often used to ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

yellow rain: This slang term is a euphemism for ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waltz: او با حالتی بی خیال و با اعتماد به ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waltz: او کودک را با اطمینان، ظرافت و به ر ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

red flag: بعد از بارش باران، نشانه هشدار لغو ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

red flag: عبارت red flag اغلب به عنوان علامت ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

red flag: عبارت ممکن است به این ایده اشاره دا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poker face: an expression on someone's face tha ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greenback: از آن زمان تا کنون، یوان چین در مقا ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peer: عشق خیره شدن و زُل زدن به یکدیگر نی ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aka: abbreviation for also known as مخفف ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

allottee: stock market a possible buyer who h ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cabbage head: Cabbage head is a term used to desc ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skull cracker: Skull - cracker is a slang term for ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throbbing noggin: Throbbing noggin is a colloquial te ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheapflation: the situation when the price of a p ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refute: جاش بیلینگز می گوید؛ "سکوت یکی از ا ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awkwardness: خندید تا احساس شرمندگیش را پنهان کن ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

designation: حالا که ارتقاء پیدا کرده، عنوان رسم ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wed: چرا دختر زیبایت را به عقد و ازدواج ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

douche: اگر حامله هستید، هرگز داخل مهبل یا ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

douche: تو یک نمونه ژاپنی ناخوشایندی. . . ی ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nick: کیف پولم را دزدید.

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nick: پلیس او را به اتهام جعل اسناد بازدا ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refute: ایزابل هر نوع نماد و ظاهر افاده روش ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the floor: سناتور اجازه خواست تا جلسه را برای ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the floor: همه آنها مصرانه درخواست داشتند تا ص ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ptsd: Post - traumatic stress disorder ( ...

٣ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

استیکینگ یا استیک کردن به معنا ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این یک عبارت مجازی است به معنای کو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crank it up: This phrase means to increase the l ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coin: to invent a new word or expression, ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rack one’s brain: To think hard or intensely about so ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the floor: اکنون از رییس جمهور درخواست می کنم ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the floor: اول کسانی که صحبت را آغاز کردند، تا ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flush: سیفون دستشویی را بکشید

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flush: او دیگر در عنفوان جوانی نیست

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scam: کلاه برداری در حوزه رفاه عمومی، برا ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epilepsy: به خاطر بیماری صرع، او نتوانست آن م ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

odds: پیش از رفتن، چند کار جزئی دارم که ب ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the floor: رییس خزانه داری بعد از ساعت 12 نیمه ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

begone: ای پسره شیطان، گورت را گم کن

٣ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار