پیشنهادهای صمد توحیدی (١,٣٢٥)
ازرده بیرون:" مردود=ناپذیرفته. " بر رده افزون:" قبول=پذیرفته. "
جایگاه سلمان چنان والا وبالاشد که از اهل بیت پیامبر به شمار رفت، و سبحه وتسبیه که برای ذکر است از گِل سلمان درست مینموده اند ونیز از گِل سرزمین پیامب ...
کَت و گُل بندی زنان را در گذشته که بود تَرَه می گفتند که همانندی با نام و هم ریختی با سفره دارد.
زرین تره:" شاید نام سفرهء خسرو پرویز بوده که زربفت بوده و مانند فرش چهار فصل بوده است که در مهمانی ها و درخور ها آن را میگسترده اند . "
نهادهای در پی ویا نهاد های پیگیر:نهادهای ذی صلاح. پیگیریها. پیگیران.
مشروح:پیدا و نمایان. مشروح اخبار : گزارشهای نموده. گزارش های نموداری.
بایسته و شایسته ودر خور و زودی و نادِیر. شایان. اهم اخبار:گزارشهای شایان. گزارش های در خور. گزارشهای بایست و در بایست که برپایهء روز وروند نویسنده ...
مهم: اندوه ور. ناشکیبنده. " اخبار و سخنان مهم و بااهمیت:گزارشها و سخنهای ناشکیبا و اندوها" چون که تاب همگان را بیتاب می نماید.
یاقاضی الحاجات:ای رسندهء بر نیازها. رسنده:قاضی. نیازها:حاجات.
بیان حقیقت انسان کامل و کمال جلاء واستجلاء:بیان راستینای مردم کامیاب و کامهء روشنش و روشنشواری. بیان ارتباط فیض مقدس با اشیاء؛ بیان پیوریتانیسم آغاز ...
بیان بساطت وجود وشرح مطالب اسفار؛ بیان سادگی هستی وشُرّ خواهشهای های اسفار. نقل کلام وسخن پژوهشگران از پساها در شر سخن اسفار. نایی مرز هستی:، نفی ح ...
[بیان شناسهء هستی و اینکه پوشش به راستینشهای هستی ناشد است؛ بیان تعریف وجود واینکه احاطه بحقایق وجودیه محال است. شرّ کلام وسخن والای الهی ها درنهش گ ...
بیان مانای گنسی و نایش درهمش از هستی:بیان معنای جنسی و نفی ترکیب از وجود. فرق وپرک بین گنس و پسی ( فصل ) و ماده وصورت. خطبهء کتاب:سخنش نوشته. بیان ...
" بیان دورش پایگی هستی و چیستی باهم ":بیان محذورات اصالت وجود وماهیت معاً.
بیان اقسام وحدت: بیان بخشهای یِکایَش.
استواری همبهر های مینوی هستیآورش و نقل کلمات وسخنان شاه خاور در شِکیتویژه و خاصی. بیان گال و قول رازوران و عرفا درستی و و جود. بیان پیوند درست و حق ...
دوشِک بودن بر ( باهم، سمنانی. ) باهم ( ها ) معاصر سمنانی.
نمایند و راه آشکارِ پایه ای هستی:دلیل و برهان اصالت وجود.
سرره گیری ( نقد وسنجش ) برسخنان و کلمات شاه خاور:اشکال بروکلمان شیخ اشراق.
بیان پایگی هستی:بیان اصالت وجود. بیان دوری ( دورش ) پایگی هستی و چیستی با هم" :اصالت وجود وماهیت. [ ( ناچیستیت راست فرا ) =نفی ماهیت حق تعالی. ]
سرراه گرفتن بر کلام ویا سخن درمان ( شفا ) ":اشکال بر کلا شفا
نامرزی هستی: نفی حد وجود. بیان پوشش راستین هستی:بیان شمول حقیقت وجود. بیان مازش در هستیها :بیان تمیّز در وجودات.
بیان در سادگی هستی:بیان در بساطت وجود. بررسی سخن ویا کلام اسفار:شرح کلام اسفار. بیان پنداشت جنسی و نادرستی در هستی:بیانیه ای جنسی وندی ترکیب از وج ...
پیوند . پیوندی. پیوندا. پیوندان. پیوندها.
پیداش. پیباد. پیکار. پیکاری. پیگار. پیگاری.
پی. پیگرد. پیگیر. پیکش. پیور. پیورز. پیوری. پیورزی. پیگردی. پیکشی. پیگیری. پیار. پیاری. پیابند. پیاور. پیاورز. سراپی. [سراپیت، لری].
سفارش پیشنهاد. سفارشی. پیشنهادی. سفرش. سپرده. زبانی. زبان. فرستادن. فرستادنی:توصیه. وصیت.
مکتب ویا آیین سفارشی نقاشی وآن نقاشیهای است که کسی ویا کسانی به نقاش سفارش میدهند تا نقاشی کسی یا کسانی و یاچیزی را بکشند که با نقاشی آیین مینیاتور و ...
شادمان. خوش. سرخوش. شن. منگ. شنگ و منگ. تازه. تراز . میزان#نامیزان. قبراق. سرحال. دبش. دبشِ دبش. :رضا.
زنده: بی مرگ. بیمرد. زندگی. تکاپو. جستجو. درکار. درکاروبار. درجنبش. درگردش. درورزش. درپویش. میپلکد. پِلِکِش. پِلک زن.
آیا درست است نیرویش ما بیهوده در کار شود. آیا بهتر نیست که نیرویش ما در کارهای هوده در کارگردد. چه بهتر نیروی خدادادهء در کارهای هوده و پرارج و مرج ...
نظرت برای خودت گرامی است. نظرت برای خودت بجاست. نظرت برای خودت رواست. نظرت برای خودت روندا میباشد.
متوقف:"ایستا. ناجنبا. ناروا. بیکار. ول. بیرونق. ناکارا. بازایستا. ایستاده. مانده. مانا. خاموش. خسته و مانده. ازکارماند. ازکارافتاده. ناگردا. ازرونق ا ...
" آماج ابزار را صورت می بخشد ":هدف وسیله را توجیه می کند.
" دیدگاهت برای خودت بجاست*. نگرت برای خودت ارج دارد*. نظرت برای خودت ارزش دارد * ":[نظرت برای خودت محترم است. *]
چشم بینش :چشم بصیرت.
ژرفی و زیبایی. زیبایی و ژرفی. ژرف و زیبا. زیبا و ژرف:ظرافت و زیباییت. ژرفش و زیبایش. ژرفایی و زیبایی. ژرفنده وزیبنده. ژرفا وزیبا. ژرف وزیب. ژرفاینده ...
ظرافت خاص:" ژرف ناب. ژرفی ناب. ". ژرفی خاص. ژرف اندیش. ژرف ویژه. ژرف مِنش. ژرف مِنشی. منش ژرف.
سلطه: فرمان. " سرمایه شناسی و فرمان ":اقتصاد و سلطه.
تسلط:برتری. برتر. " برتری ناب " :تسلط خاص. " برتری خاص ":تسلط خاص.
خودا. خودان. خودانه. خویشانه. خوداورزیگرکارانه. خودوژدانیگرایانگیورزیمندباشیگریباورناکش.
خود. خودش. خودشی. خودشیت. خودشان. خودشانیت. خودشانوی. خودشانِشی. خودانیت. خودیت. خودیتگر. خودیتگری. خودیتگرایی. خودیتگرای. خودیتگرانهم. خودیگرمندانگی ...
کنشت: خوردن جای که نذر ونیاز و خوردوخوراک بوده و می داده اند. کنشت: خوردن. دهانش در کنشت است: درکارخوردن است.
ایماژیست ها. تصویر گرایان: روگرایان. رخ گرایان. صورتگرایان. وجه گرایان. نم گرایان. نمادگرایان. نمود گرایان. رخشگرایان. ؛ در زبان فارسی چون واژگان چند ...
محفل . مجلس:همایش. نشست. پاتوق. خانه. تالار. خوان. پذیرایی.
" دست پیچه ": سوژه.
جمال : چهره. صورت. رو. روی. رخ. وجه: جمال#کمال؛ خرد. اندیشه. اخلاق. منش. سرشت. ارزش. ارج. مرج ( شرط ) . خمیره. مایه. راستی و درستی. راست ودرست. راه . ...
چشم انجام می دهم و بجا می آورم چشم دوست داشتنی ترین اندام آدمی به شمار می رود، چنانکه ارسطو هم در نوشت فراکالبد آورده است یعنی اگر چشم هم بخواهی میده ...
چشمداشت. امید. کاری از کسی برآمدن. آرزوخواهی. آرزومندی که کاری انجام گیرد:امیدواری. امیدوارگی. چشم. چشم داری. نگاه.
خودنمان. خودنمانی. خودنمانانگی. خودنماور. خودنمناورز. خودنماناورزیگری:تعیین هویت.