پیشنهاد‌های سید وحید طباطباییان (٨٦٣)

بازدید
١,٠٢٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در گذر. . . در گذار. . . در هنگام. . . در زمان. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حرکت آهسته، کندرو، نمای حرکت آهسته، نمای کند شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نرمخویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کامروا، کامیاب، کامیافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کامیابی، خشنودی، انجام یافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نمایان، برون ریخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نخی که عروسک خیمه شب بازی را با آن حرکت می دهند. در ادبیات به دوست قابل اعتماد شخصیت اصلی داستان گفته می شود که به وسیله او و به بهانه درددل شخصیت ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سمج، سرسخت، پیگیر، سختگی ناپذیر ( عامیانه، سریشم😊 )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیانگری، خودبیانگری، گفتار، ادا کردن، نشان دادن، برون ریزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جهش به جلو، خیزش به پیش، پیش رفتن، خیزبرداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

البته پارادوکس با آگزیمورون فرق داره. در اصطلاحات ادبی، آگزیمورون یک ترکیب ( اضافی - وصفی ) است که تناقضی آشکار میان دو واژه آن دیده می شود. مانند: ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

روشمند، شیوه مند، ویژه، شخصی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مورمور شدن، مو به تن سیخ شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بدرقه کردن ( یعنی همون که به از سه ساعت مهمونی، وقتی مهمونامون می خوان برن، یک ساعت و نیم هم دم در حرف های پایانی رو می زنیم😊 )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صفرا، زردابه، صفراوی مزاج ( اون بالا نوشته سودایی یا بلغمی که نادرست است. صفراوی مزاج ها زردروی، شل و ول، بی حال و ناتوانند و ضعف بدنی دارند و با سود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناکارآمد کردن، کنار زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنج امن، جایگاه خوشایند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( در سینما ) سینمای بازاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همدستی، همکاری، همسویی، همدلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرهم بندی کردن، گذراندن، سرکردن، پشت سرگذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نمون گر ، نمون گرانه، بازنمودگر، بازنمودگرا، نمودرگرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نمودگرایی، بازنمون گرایی، نمودار گرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانونی کردن، گردهم آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمرکززدایی، کانونی زدایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوی دادن، آموخته کردن، حال و هوای. . . را بخشیدن، سیمای. . . را به. . . دادن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرشته شدن، سرشتن، شناساندن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جانمایه، خمیرمایه، روان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به تاریخ پیوستن، به موزه پیوستن، ( در زبانشناسی ) ، در ذهن حک شدن، ته نشین شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم سلولی، هم زندانی، هم بندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کارزار، پویش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یارای دیدن رویای چیزی را داشتن ( یا نداشتن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زادآو ی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رساله دینی، توضیح المسایل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قانونی شناختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این روزها، هم اینک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

روان پریش دوقطبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اختلال دو قطبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روان پریشی دو قطبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودکامگیری، خودارضایی، استمناء، جلق ( به ترتیب از رسمی تا عامیانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خودکامگیری، خودارضایی، استمناء ، جلق ( به ترتیب از رسمی تا عامیانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متلک پرانی، طعنه زنی، کنایه گویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با شور و شوق ، با شور و حرارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

جنسیت زدگی، جنسیت گرایی، کامجویانه، کامجویی گرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( در ادبیات ) تب، بیماری، مرض، کژتابی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیربازاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روند کلان سینما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودپسندی، خودبزرگ بینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پایان بندی ( در سینما )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مجبور بودن، ناگزیر بودن، ناچار بودن